اورشلیم بازی ترامپ ، دور دیگر گربه رقصانی ترامپیزم!

مقدمه:

ترامپ یک فیل دیگر هوا کرد و عده زیادی عقب مانده و اسلام زده ردیف شدند تا عزاداری کنند و گریه اورشلیم الشهدا سر دهند! اکثر چپهای وطنی منجمله حزب کمونیست کارگری ایران (۳)، یک اعلامیه شدیداللحن صادر کردند و این اقدام ترامپ را “تحریک امیز” خواندند و شدیدا “محکوم” کردند! خوب این طایفه چپ ایرانی باید مثل مضجکه استقلال کردستان، سردمدار باشد و عقب نماند! توی صف نذری ایستادن سخت است باید جلو زد از سایر اوسکولهای سیاسی تا کسی نگوید اینها “مداخله گر” نیستند!

اون بخش مربوط به “چپ مداخله گر و غیر سنتی” را توی این مقاله می گذارم کنار.اجازه بدهید اینها تو صف نذری بمانند اما ما برویم ببینیم این شارلاتان ترامپ داستانش چه بود و این میمون بازی جدیدش که اورشلیم بازیست در چه فضائی انجام شد و بجز سینه زدن و اه و ناله در مقابل این “عمل شنیع” او چه تحلیلی می توان داشت؟

(۱)سابقه اروشلیم بازی:

بر طبق روایات حداقل ۳ تا از رئیس جمهورهای قبلی امریکا (کلینتن، بوش و اوباما)در زمانی از حکومتشان اعلام کرده بودند که قرار دارند سفارت امریکا را به اورشلیم منتقل کنند اما ظاهرا چون دستشان در جیب رهبران کشورهای “شیخ نشین” هم بوده ، “صلاح دیدند” این ماجرا را عملا دنبال نکنند مقداری پس نشستند. لذا این اورشلیم بازی از این ترامپ اغاز نشده.بلکه این ترامپ چهارمین رئیس جمهور امریکاست که دارد این بازی را انجام می دهد.

می گویند مراحل عملی این تصمیم هم شاید چند سالی طول بکشد یعنی مثلا فردا قرار نیست این عمل بسیار وحشتناک اتفاق افتد. روایت هم هست که “ترامپ راه حل دو بخشی شدن اورشلیم به اورشلیم غربی برای حکومت اسرائیل و اورشلیم شرقی برای حکومت فلسطین را رد نکرده” یعنی با زبان دیگر مثل همه سیاستمداران به رهبران عقب مانده ناسیونالیست و اسلامی فلسطین می گوید بابا جوش نیارین یک تکه از این “سرزمین مقدس” را به شما می دهیم!

گذشته از این سوابق، یک نگاهی هم بیندازیم به وضع زار ترامپ در امریکا و در میان حکومتهای غربی:

(۲)ترامپ مضحکه مردم امریکا و منزوی در سیاست خارجی:

بر کسی پوشیده نیست که ترامپ اوسکولترین رئیس جمهوری امریکا لقب گرفته! این مقام حداقلی است و معلوم نیست مثلا از نوادر رئسهای جمهوری هم باشد که وسط حکومتش برکنارش بکنند یا خودش اینقدر توسری بخورد و منزوی شود که استعفا بدهد برود دنبال کارش!

عرصه سیاست داخلی:

از زمانی که به قدرت رسیده تمامی وعده هاش را در عمل پس گرفته از ساختن دیوار “بزرگ” تا حتی لغو قرار داد با رژیم اسلامی ایران! از برگرداندن شغلهای میلیونها بیکار در امریکا تا برگرداندن سرمایه ها به امریکا .

کابینه ترامپی تا بحال تعداد زیادی از رفقایش را به دلایل مختلف از دست داده یا اینکه خودش رفقایش را اخراج کرده. ترامپ نارسیستی است که اعتماد به نزدیکترین ادمهایش ندارد و اونها را براحتی قربانی قدرتش می کند. اینها صحنه هائی است که این شارلاتان میلیاردر در امریکا بازی کرده.

وجه دیگر کارنامه تاکنونی ترامپ توسعه نژاد پرستی در امریکا ، خارجی ستیزی است. این سیاست را هم حتی نتوانست جلو ببرد و امواج مخالفت میلیونها فعال برابری طلب او را در همه صحنه ها چه قانونی و چه تبلیغاتی به عقب زده است.

تنها کاری که ترامپ تا بحال کرده اونهم با حمایت اکثریت جمهوریخواهان این بوده که زور زده مالیات بر در امد را برای ثروتمندان امریکا کاهش بدهد. این وعده او که مالیات را کاهش می دهد بصورت کاهش مالیات برای ثروتمندان عملی شده و نتایجش عبارتست از کاهش حمایتهای دولتی در بهداشت در اموزش .

نوک پیکان فشار روی ترامپ و کابینه اش اینست که جناح مخالف او در حکومت روی “تقلب انتخاباتی او و تبانی او با حکونت روسیه” دارد بازی می کند. تلاشی مستمر که تا بحال از کابینه او تلافاتی هم ساخته و پرونده های قانونی بر علیه او و کابینه اش بتدریج توسعه می یابد.

طبق امار اخیر ، حمایت مردم امریکا از ترامپ سیر نزولی داشته و در بسیاری عرصه ها نزدیک به ۶۰ در صد مردم از او حمایت نمی کنند.ترامپ امروزه یکی از منزوی ترین رئسای جمهور امریکاست. هیچ ادم عاقلی نمی خواهد خود را نزدیک او نشان دهد.

عرصه سیاست خارجی:

ترامپیزم که در وجهی قرار بود با بیرون کشیدن امریکا از محورهای رهبری جهانی فضا بسازد برای بازسازی درونی، بسیار زود در عرصه سیاست خارجی به انزوای حکومت امریکا در صحنه بین المللی انجامید. حکومتهائی که سنتا کنار حکومت امریکا می ایستادند از حکومت المان تا انگلیس بتدریج از کنار سیاستگذاریهای ترامپی خارج شدند.

ترامپ با بیرون امدن از پیمان پاریس برای همکاری ضد الودگی محیط زیست با شکست نظامی و سیاسی خود در خاورمیانه بتدریج به یک عضو فلج اتحاد غرب تبدیل شد و اتحاد رو به رشد روسیه و چین توانست به سرعت فضاهای خالی ناشی از کلاپس سیاسی حکومت امریکا را پر کند.

یک علامت مهم دیگر انزوای ترامپ همین واکنش حکومتهای غربی به عنتربازی اورشلیم ترامپی بود.

بنا به اخبار کلیه کشورهای اروپائی منجمله حکومت انگلیس ، فراخوان ترامپ به انتقال سفارتخانه ها به اورشلیم را پس زده اند و این بابا ، بور تر و منزوی تر از همیشه تنها مانده است!

(۳)اورشلیم و احساسات مذهبی و ابزار سازی برای داغ کردن تنور دعوای فلسطین و اسرائیل!

دعوای مهمل فلسطین و اسرائیل همواره در بسته دعوای مذهبی اسلام و یهودیت پیچیده شده . اورشلیم یک سناریوی بسیار خوب تحمیق خلائق مسلمان و یهودیست. می گویند مرکز مهم هر ۳ دین اصلی خاورمیانه است! “قبله اول مسلمانان” خلاصه خیلی بادش می زنند و دورش عود روشن می کنند ! مثل مکه یک دکان چند نبش است برای فریب مردم.اما دکانی که ۳ مذهب ۳ مرکز فریب مردم دنیا بنوعی پایتختش می نامند!

لذا دکانی ویژه است. هر ۳ بونجول مذهبی را در اورشلیم می فروشند!لذا هر زمان حاکمان دنیا بخواهند عنتربازی کنند می توانند بنوعی این شهر را نشانه بگیرند تا “احساسات مذهبی” میلیونها احمق فریب خورده را “چریحه دار” کنند و ازش کره بگیرند و توبره پر کنند!

لذا در این گربه بازی اخیر، ترامپ و رفقای مستاصل و درمانده اش اورشلیم را بعنوان گربه رقصانی و عنتر بازی انتخاب کرده اند!

هدف البته چند تاست! اولیش تلاش ترامپ است برای ساکت کردن مخالفین دموکرات و جمهوریخواه در داخل امریکا و کاهش فشار روی او و کابینه گیج و پراکنده اش و دومی مقادیری بازی با کارت “حمایت از اسرائیل” در بستر انزوای بین المللی!

(۴)اینده گربه رقصانی اورشلیم برای ترامپ؟

از دید من این گربه رقصانی مثل گربه رقصانی کره شمالی یا پرتاب موشک کروز به سوریه یا انداختن مادر بمبها در بیانبانهای مرزی افغانستان و پاکستان نه تنها برای ترامپ سودی ندارد بلکه بیشتر و بیشتر ضعف استراتژیک او ضعف استراتژیک حکومت در امریکا را بازتاب می دهد و اثبات می کند.

ترامپ حتی چند روز بعد از این بازی، منزویتر است .شکست خرده تر است. بیشتر ثابت می کند که حکومت امریکا بحرانزده و بی پاسخ است. این بلوائی که در مقابلش در منطقه فلسطین راه افتاده و خصوصا از سوی اسلامیها هم برایشان سود بلند مدتی در بر ندارد. دو طرف این بازی شکست خرده هستند.

ترامپ بعد از شکستش در به خط کردن حکومتهای اروپائی برای چابجائی سفارت به اورشلیم بیشتر ثابت کرد که دوران رهبری حکومت امریکا تمام شده و خصوصا با ترامپ دنیای سرمایه داری غروبش نزدیکتر خواهد بود.

از دید من این صحنه ها به مدیران واقعی نظام سرمایه جهانی ثابت می کند که باید از شر ترامپ رها شوند. اگر بعد از جنگ دوم جهانی امریکا سکاندار سرمایه جهانی بوده حالا این سکان بواقع در دست کسی نیست و کشتی بحرانزده سرمایه داری بدون ناخداست!

اورشلیم بازی ترامپی امکان تصمیم گیری رهبران واقعی نظام جهانی را بهتر فراهم خواهد اورد و بیشتر انها را به پایان ترامپیزم ترغیب خواهد کرد.این وضع برای اونها هم ادامه پذیر نیست!

(۵)چپ و سرگیجه در ماجرای گربه رقصانی ترامپی:

اون وجه پوپولیستی چپ که هواره بجای “مداخله گری” غالب کرده اند در گربه رقصانی ترامپی دوباره خودش را نشان داد! اون چپی که دنبال “استقلال کردستان” بود و سنتها هم دنبال “استقلال فلسطین”اون چپ که نه توانسته با ناسیونالیستهای فلسطینی مرز بکشد و نه خودش را از دعوای فلسطین –اسرائیل جدا کند. و خطابش را بگذارد مردم زحمتکش منطقه اعم از نژاد و مذهب و مرز. اون چپ امروز توی صف نذری ایستاده تا سهم بیشتری از گربه رقصانی اورشلیمی ترامپ بدست اورد و از قفله عقب نماند!

ایا منطقا اگر سفارت امریکا یا هر حکومت دیگر در اورشلیم باشد یا نباشد ذره ای منافع زحمتکشان منطقه تغییر می کند؟ ایا غیر اینست که حکومت اسرائیل عملا اورشلیم را در دست دارد؟ ایا عزاداری اسلامیها ماهیتا غیر عزاداریشان بر علیه سلمان رشدیست؟ مقدسات اسلامیها ورم کرده چه ربطی دارد به چپ؟ اگر ربطی دارد اتفاقا این دعوا تماما دعوا سر لحاف ملانصرالدین است.سر منافع مشترک مردم منطقه.

هیاهوهای اسلامیها و صهیونیستها بر سر چپاول مردم منطقه است و بس. چپ نباید توی این دعوا طرف یکی را بگیرد بلکه باید طرف خودش را بسازد. توضیح دهد که مکان مقدس ساختن دکان بقالی است. بازی با مکان مقدس ربطی به منافع زحمتکشان ندارد. این بازی عین بازی با سایر مقدسات است .سودش را اسلامیها و صهیونیستها برده اند و ترامپ هم این بازی مصحک و شکست خورده را راه انداخته چون دچار استیصال سیاسی است.

چپ باید از فضای شرق زده و عقب مانده ناسیونالیستی و مذهبی بیرون بیاید . نترسد از اینکه “احساسات مسلمانان” جریحه دار شده.این احساسات مهمل است .احساسات دوران بت پرستی است و حکومتها چون لازمش دارند هنوز ازش استفاده بهینه می کنند. همانطور که از قبر کوروش کبیر یا قبر سایر امامزاده های دینی و غیر دینی!

امید من اینست که بالاخره این نگاه در چپ تقویت شود و شاهد این نباشیم که چپ ایرانی با نقاره ترامپی بپرد هوا و “احساساتش جریحه دار شود” .بجای محکوم کردن بیاید دینامیزم این گربه رقصانی را توضیح دهد و الترناتیو خودش را ارائه دهد و نترسد از امواج خروشان مردم تحمیق شده! نترسد!

منابع دیگر:

(۱)دعوای ترامپ با حکومت کره شمالی نمود چه بحران واقعیست؟

دعوای ترامپ با حکومت کره شمالی نمود چه بحران واقعیست؟

(۲)میمون بازی ترامپ! “حمله موشکی” در کنار پذیرش حکومت بشار اسد! چپ بالاخره محکوم کند یا نکند؟!

میمون بازی ترامپ! “حمله موشکی” در کنار پذیرش حکومت بشار اسد! چپ بالاخره محکوم کند یا نکند؟!

(۳)سیاست تحریک آمیز ترامپ در مورد اورشلیم را محکوم میکنیم (حزب کمونیست کارگری ایران)

http://www.azadi-b.com/J/2017/12/post_904.html