بیا با هم گریه کنیم / اقبال نظرگاهى

بیا با هم گریه کنیم همراه کودکی که در شب جشن تولدش مادرش را از دست داد
بیا با هم بخندیم به آخوندی که منشا زلزله را مشیت الهی می داند

بیا با هم فریاد بزنیم با پسری که می پرسد پس کمک کو
بیا با هم سکوت کنیم همراه با پدری که خانه و خانواده اش را از دست داد

بیا با هم بشینیم در غم مادری که فرزندش را دیگر ندید
بیا با هم به پا خیزیم در تغییر این حکومت اسلامی سرمایه

بیا با هم کمک جمع کنیم برای آنانی که می لرزند
بیا با هم بلرزانیم آنهایی که جمعشان گرمه

بیا با هم دستگیر کنیم دزدان سوار گرده
بیا با هم دست بگیریم دستان از دست داده ها را

بیا با هم دست ببریم به اصل قضیه
بیا با هم دست ببریم به اصل ولایت فقیه

بیا کمک بگیرم از کارگران از معلمان از دانشجویان از جوانان
بیا نگذاریم هلال احمر کمکها را بدزده

بیا آتشی بپا کنیم در شب ظلمانی خدا
بیا نگذاریم شکم گرسنه سر تظلم کج بکنه

بیا برویم از این مملکت خدا زده
بیا برنگردیم به شهر آخوند زده

بیا مواظب روباهان و گرگان باشیم
بیا نگذاریم بزنند به دهکده

بیا تا طرحی نو در اندازیم
بیا تا تخت فلک بر اندازیم

بیا بگوییم زندگی حق مان است
بیا نگوییم این سهم مان است

بیا با هم گریه کنیم