در دفاع از یک سنگر

در دفاع از یک سنگر
حزب کمونیست کارگری – حکمتیست کنگره خود را برگزار کرد. جای صدها کمونیست در این کنگره علنی خالی بود. خیلیها به دلایل اختلاف سیاسی و بعضی ها به دلایل شخصی و بعضی دیگر (مانند من) به دلیل معذوریات نتوانستند در این کنگره شرکت کنند. جای مخالفین سیاسی این حزب چه متشکلین و چه منفردین خالی بود. کنگره علنی آن جایی بود که امثال مدرسی ها و سلام زیجی ها و دیگر منتقدین حزب کمونیست کارگری – حکمتیست لازم بود شرکت کنند و مانند بهرام رحمانی نقدشان را علنن و رو به جامعه بیان کنند. این بی محل کردن ها این نا دیده گرفتن ها و این خود محوری ها که در میان کمونیستها رسم و هنجار است نه از دید دشمنان و نه دوستان پنهان نخواهد ماند. بی گمان دشمنان حزبی و سیاسی و طبقاتی کمونیستها نهایت بهره برداری را از آن علیه همه ما خواهند کرد. قبل از اینکه چند نقطه قوت و ضعف این کنگره را اشاره کنم این حزب را یک سنگر در جبهه کمونیسم کارگری علیه سرمایه داری و جمهوری اسلامی می دانم. امید دارم که این سنگر به یک دژ برای سازماندهی انقلاب کارگری در ایران تبدیل شود تا بشود از این طریق روزگار تلخ مردم ایران و کردستان و خاورمیانه را تغییر داد. این حزب برای آنکه درجه استحکام سنگر خود را بسنجد لازم نیست به سوی قلعه حزب مادر ح.ک.ک.ا. شلیک کند. کافی است صحنه نبرد مردم و کمونیستها علیه جمهوری داعش شیعه ایرانی در عراق و اقلیم نگاه کنند و به برآورد دقیقی از آنچه در میدان نبرد علیه دشمنان هستند برسند. کنگره نشان چند وجه مثبت و منفی را هم حمل می کرد. یکی اینکه علنی و رو به جامعه خود را در معرض دید و ارزیابی جامعه قرار دادند. دوم اینکه دارای رهبری جمعی هستند و لذا بصورت شورایی و مشورتی تصمیم گیری می شود. سوم اینکه انتقاد پذیر و واقف به حجم عظیم کارهایی است که باید انجام دهند و بلاخره اینکه در حال شکل دادن به یک همبستگی و همراهی اصولی و کمونیستی و انقلابی با احزاب کمونیست کارگری در عراق و کردستان هستند. در عین حال کنگره نشان داد که این حزب نه فقط آماده رهبری یک قیام محتمل الوقع در ایران و کردستان نیست بلکه حتا در وسط راه برای این آماده گی هم نیست بلکه در آغاز راه است. دوم اینکه از تبلیغات و استفاده از میدیای اجتماعی جلو نیست. بدنه کادری مسلط و نیرومند ی ندارد. سازمان آزادی زن از قافله عقب است و از اقرار به آن سر باز می زند. از یک جمعبندی در چگونگی به شکست کشیده شدن رفراندوم کردستان توسط ناسیونالیسم کردی و داعش بغداد و داعش ایران ناتوان بود و نتوانست جوابی در این زمینه برای جنبش آزادی و برابری در اقلیم و در عراق ارائه دهد. هلمت احمدیان بدرستی انتقاد کرد که “شما که معذوریات ما را نداشتید چرا نتوانستید” نقش مخرب ناسیونالیسم کرد را در رفراندوم و در بازی با زندگی و اراده سه ملیون مردم را خاطر نشان و روشنگری کنید. به امید اینکه این حزب در کنگره آینده اش دستآوردهای موفقی را ارائه کند.