در محکومیت سرکوبگران، در شماتت دنباله روان

تمام کسانیکه با محوریت منفعت توده مردم، بدون آنکه با نفس رفراندوم جدائی مخالف باشند، با مقطع برگزاری آن مخالف بودند و یا برگزاری آنرا بی ربط به منفعت توده مردم میدانستند، حق داشتند، درست میگفتند، همجهت با منافع توده زحتمکش و ستمدیده موضع گرفتند. من از روز اول در اعلام موضعم فرموله نبودم اما جهتگیری درست بود و به این خاطر ما امروز میتوانیم سرمان را بالا نگه داریم!

رو سیاهی آنچه امروز در کردستان عراق اتفاق میافتد به ١) نیروهای سرکوبگر ایران و عراق و ترکیه و ٢) ناسیونالیستهای کرد میماند.

احزاب و شخصیتهای دیگر منجمله حزب کمونیست ایران (کومله) و تمام احزاب کمونیست کارگری ایران و عراق — با یا بدون پسوند حکمتیست — که با بی اعتنائی کامل به منفعت مردم، مبلغ برگزاری رفراندوم شدند و معیار ذهنی خود را جای معیار عینی منفعت توده مردم قرار دادند، شایسته نقد و شماتت هستند. معیار ذهنی آنها شامل این سه جز بود الف) برگزاری رفراندم صرفنظر از ارگانهای برگزار کننده رفراندوم و شرایط برگزاری آن، ب) شرکت فعال در رفراندوم و پ) رای آری به جدائی.

این احزاب نه نقشی در برگزاری همه پرسی و نه نقشی در سرکوب کسی داشته اند که بخواهیم آنها را “محکوم” کنیم. اینها احزاب اپوزیسیون کم یا بی نفوذی در کردستان عراق هستند و فقط نظر و موضعشان را اعلام و برای آن تبلیغ کرده اند. موضع غلط آنها در میانمدت و در درجه اول به اعتبار تشکیلاتشان صدمه میزند. این مشکل خودشان است. اما مسئله به اینجا ختم نمیشود. این احزاب با پرچم کمونیسم و کارگر مبلغ معرکه ناسیونالیسمی شدند که امروز دارد مردم را آواره یا قربانی توحش جمهوری اسلامی و دولت قومی مذهبی عراق و دولت اسلامی ترکیه میکند. منفعت مردم ایجاب میکرد که از حمایت و تبلیغ برای سناریوئی که یقینا از مردم قربانی میگیرد اجتناب کرد. اما این احزاب آنقدر در ذهنیت خود غرق بودند که حاضر نبودند واقعیت جلوی چشم خود را ببینند. اینها امروز با آویزان شدن به نتیجه رفراندم به اعلامهای “محکوم میکنیم”، “افشا میکنیم” سرگرم شده اند تا موضع اشتباه خود را با این افاضات بی ارزش بپوشانند.

اولا معضل از دید ما منتقدین احزاب فوق هیچگاه بر سر رای مردم کردستان به جدائی نبوده است. ما هم به رای مردم کردستان در رفراندوم اخیر احترام میگذاریم. ثانیا منافع مردم و اشتهای آنها به رای دادن لزوما در انطباق با یکدیگر عمل نمیکنند. ضمن اینکه قصدم مقایسه به مثل نیست اما لازم میبینم یادآوری کنم که ٩٩ درصد مردم ایران (حال با ملحوظ نگهداشتن چند درصد تقلب) در رفراندوم جمهوری اسلامی به آن رای مثبت دادند. آیا آنها منافعشان را با این رای منعکس کردند؟ منفعت مردم در ایرانِ سال ۵٨ حکم میکرد که یا آن رفراندوم را تحریم یا رای منفی شان را به صندوق بریزند. منفعت مردم کردستان عراق هم در اینبود که قبل از برگزاری رفراندوم، ارگانهای مردمی خود را، مستقل از دولت اقلیم کردستان، تاسیس و تثبیت میکردند، ارگانهائی که حتی ممکن بود نقش یک دولت موازی را در کردستان بازی کرده، و آنها مبتکر و برگزار کننده رفراندوم باشند.

من در این یادداشت کوتاه قصد بحث درباره چه باید کردها را ندارم اما در یک کلام بنظر من پس از تهاجم اخیر به ایران و عراق به کرکوک، منفعت امروز توده مردم در کردستان عراق حکم میکند که آنها در وسط دعوای دو قطب ارتجاعی، دولت اقلیم را از سر راهشان جارو کنند و خود مستقیما زمام امور را در کردستان عراق بدست بگیرند.

***