کریم استوار پور ـ کارگر اخراجی ایرانخودرو و تبعیدی به خارج کشور

دعوا و هیاهوئی که بر سر "مرکز همبستگی آمریکائی" (سالیدرتی سنتر) راه انداخته شده است، دعوائی که آقای رضا مقدم با هم حزبی ها و هم محفلی های سابق خود چه در حزب کمونیست کارگری و چه در اتحاد بین المللی و بنیاد کار راه انداخته است، دودش مستقیما دارد به چشم جنبش رو به اعتلای کارگری می رود. اکنون دیگر مسئله صرفا این نیست که سالیدرتی سنتر چه است و ظرفیت چه کارهائی را دارد؛ بلکه مسئله این است که دارند با این دروغ خود را از حاشیه به متن می کشند. و اگر جان فعالین کارگری در این بین به خطر نمی افتاد، چنین هیاهوئی برای چنین هدفی هیچ اشکالی نمی داشت. 

دوستان کارگر

مسئله نه بر سر گرایش راست و چپ است، نه بر سر سندیکا و شورا و کمیته کارگری و غیره است، نه بر سر سوسیالیسم کارگری و سندیکالیسم، و نه بر سر حکمتیستها و مهدی کوهستانی؛ مسئله بر سر جان کارگرانی است که رضا مقدم را جدی نمی گیرند و ایشان، دانسته و یا ندانسته با جانشان بازی می کند. با صحنه ای که ایشان چیده است، رسما گفته است که کسانی که در برابر سالیدرتی سنتر موضع نمی گیرند، طرفدار این مرکز آمریکائی هستند.

آقای رضا مقدم و دوستانش رسما گفتند که آنهائی را که طرفدار سالیدرتی سنتر هستند، در ایران "افشا خواهند کرد." شما بخوانید لو خواهند داد. و معلوم شد که نتوانستند مدرکی ارائه دهند اما تحلیلا "افشا" کردند.

آقای مقدم در آخرین جلسه گروه خودشان می گوید که گرایش راست درون جنبش کارگری از اصلاح طلبان حکومتی ناامید شدند و رفتند سراغ آمریکا و سالیدرتی سنترش. حتی اگر ایشان از کسی هم اسم نمی برد، همین موضوع کافی است که رژیم ضد کارگر جمهوری اسلامی همه کسانی را که از نظر آقای مقدم در جناح گرایش راست ایشان قرار دارند و در چند سال گذشته از اعضای هیأت مؤسس سندیکاهای کارگری و کمیته پیگیری و غیره بوده اند را احضار کند. ایشان اما پا را فراتر گذاشته و رسما منصور اسانلو را، که هنوز در چنگال رژیم جمهوری اسلامی است، مثال می زند که چگونه در زندان ابتدا کارگران را به رأی دادن به اصلاح طلبان فرا می خواند و بعدا ناامید شده و نمونه گرایش راست است! دوستان کارگر و غیرکارگر؛ این بحث سیاسی نیست. این رسما از اطلاعات خواستن است که مخالفین رضا مقدم را زیر فشار بگذارند. 

دوستان، مردم آزادیخواه، سازمانهای چپ و اپوزیسیون؛

اگر رضا مقدم دیروز دانشجویان مخالف خود را مرتبط به حزب "سیاسی ـ نظامی" حکمتیست اعلام می کرد، اگر محسن حکیمی را به فعالینی در خارج کشور مرتبط می کرد، اگر فعالین اتحادیه آزاد کارگران ایران را به احزاب اپوزیسیون نسبت می داد، اگر به دلخواه فعالین هیأت مؤسس سندیکاهای کارگری را "توده ای" می خواند، امروز رسما همه مخالفین خود در جنبش کارگری را به آمریکا می بندد. نباید به این لجام گسیختگی بیش از این اجازه داد که چنین با جان این و آن بازی کند. دست یاری و تقاضا به سوی شما دراز می کنم که جلوی این همه بی مسئولیتی را بگیرید. کسی جلوی رضا مقدم را نگرفته که بحث سیاسی نکند! کسی از کارگران نخواسته که از مواضع ایشان دفاع نکنند. اما اگر کسی به این مواضع بی توجهی کرد، نباید به آمریکا چسپانده شود. این با جان مخالفین رژیم بازی کردن است. لطفا تا دیر نشده، جلوی این بی مسئولیتی را بگیرید!