خشونت برزنان درجامعه سرمایه داری

خشونت برزنان درجامعه سرمایه داری، درجوامع اسلامی، و درکشور های غربی یک واقعیت است. حتی در کشور های غربی مثلا نروژسالیانه ده ها دختر جوان به دست دوست پسریا همسرکشته وزخمی میشوند.اما،

اولین نکته ای که خیلی ها به آن فکر می کنند، این است که خشونت دولت های اسلامی، از حجاب اجباری، اسید پاشی مزدوران اسلامی و اوباشان جیره خوار، زندان بانان و شکنجه گران اسلامی، که هدف شان ایجاد رعب و وحشت درمیان زنان و دختران و مردم آزادی خواه و برابری طلب است را ایجاد کنند .این تاثیر زیاد و مخربی در جامعه دارد، چون آنها حکومت را در دست دارند و حق و حقوق جامعه را آنها پایه گذاری می کنند.

شلاق زدن ها در ملاء عام، شکنجه روحی روانی و جنسی درزندان های دولت های اسلامی، ایران، افغانستان، پاکستان، عربستان، ترکیه و… که بر اساس تعالیم و اصول مذهب اسلام است به فرهنگ و آداب و رسوم خانواده ها ی کارگر و زحمتکش نیز سرایت می کند. ناموس پرستی و مردسالاری به فرهنگ میلیونها انسان بدل شده است. باید جلوی این فرهنگ عقب مانده، خرافی اسلامی را گرفت.َ

در ایران خرافات مذهبی قرن هاست که بر زندگی و جامعه سایه انداخته است. اما بخصوص و بعد از شکست انقلاب ۵٧ مردم، کارگر و زحمتکش ایران از طرف ضد انقلاب اسلامی ، وضعیت زنان و وحشی گری اوباش اسلامی بر زنان و جامعه آزدیخواه بسیار بیشترشده است و شاید با هیچ دورانی قابل مقایسه نباشد. حتی در منطقه نیز که ما می شنویم وضعیت زنان افغانی، عراقی، ترکیه که بعد ازحکومت اسلامی آنها نیز به حکومت اسلامی رسیده اند وخیم تر و وحشی گری و خشونت بر زنان و دختران حتی زیر ۶ سال را می بینیم و بیشتر شده است.

بعد از به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی ایران وسازماندهی مجدد سازمان های تروریستی درکشور های مختلف بدست ایران وعربستان سعودی و سازمان دادن دولت های تروریستی اسلامی و ضد خانواده های کارگر و زحمتکش در منطقه، خشونت یعنی زندگی یک انسان دیگر را در دست داشتن و هر بلایی که بخواهند می توانند بر سر این انسان که در اسارت آنهاست و آنها که صاحب جان و جسم او هستند بیاورند و می آورند.

در ایران می شنویم که زنان و دختران جوان از تجارب زندگی خودشان به جامعه جهانی می گویند، چنین تعریف می کنند. شوهر تهدید می کند، تحقیر می کند و تجاوز جنسی می کند، او می گوید تو هیچ نیستی، بی ارزشی، ارزش زندگی کردن با من را نداری، خانواده ات بی ارزش هستند. تو (فاحشه) هستی، از اول تو هیچ نبودی، زن دیگری را می گیرم که تو کلفت او بشوی. چرا خودکشی نمی کنی؟ و خیلی وقت ها دختران جوان را مجبور به خودکشی می کنند. می کشمت، سرت را می برم و حتی حلق آویزت می کنند، خیلی وقت ها کتک می زنند، سرمان را به در و دیوان می کوبند، سیلی می زنند، از پله پرتمان می کنند، هل می دهند و به زور موی سررا می کشند و پاره می کنند،و به زور به دنبال خود می کشند، گلویمان را فشار می دهند و حتی اجازه نداشتن معاشرت با دوستان و خانواده را نداریم. در افغانستان و کشور های اسلامی نیز وضع زنان همین است، یعنی وحشی گری وکثافت اسلامی در ملاء عام و در محل کار و زندگی.

زنان و مردان آزادی خواه و برابری طلب ایران، دختران و پسران جوان برای نابودی خرافات اسلامی و بر علیه مردسالاری و برای دستیابی به ارزشهای انسانی هر روز مبارزه می کنند. مردم ایران بی عشق نیستند ، بی محبت نیستند و لیاقت این مدال جهانی را نداریم که به گردنمان آویزان کرده اند که مذهبی است و بی محبت و بی عشتق به عزیزانشان هستند. حکومتی که بر ما حکم روانی می کند حکومت نا لایق حکومت ضد عشق و محبت و آرامش و برابری است و تاپیر مخرب خود را بر جامعه گذاشته است. ما اکثریت مردم آزادیخوا ایران شکنجه روحی، روانی و جنسی و اذیت و آزار زنان و دختران و بچه ها را نمی پذیریم و تا سرنگونی جمهوری اسلامی و برقراری یک حکومت سکولار انسانی مبارزه خواهیم کرد. ما با مبارزه خود برای رسیدن به سوسیالسم به این وحشی گیری ها وجنایات در اولین روز آزادی جامعه و کسب قدرت سیاسی پایان خواهیم داد.
زنده باد رهایی انسان
زنده باد آزادی، برابری، حکومت کارگری.
منبع: شماره شانزدهم نشریه سوسیالیسم امروز
www.simroz.org
١ مهر ١٣٩۶
٢٣ سپتامبر ٢٠١٧