گزینه های دولتهای عراق، ایران و ترکیه در برابر مردم کردستان بعد از رفراندم استقلال کردستان

در پی جلسه سه طرفه ای  عراق ایران و ترکیه در محل سازمان ملل و اعلام موضع مشترک این سه دولت علیه حق مسلم مردم در اقلیم کردستان (باید تاکید کرد که  حتی محل برگزاری این جلسه بخشی از نقشه عمل این دولتها علیه مردم کردستان است)، و به دنبال بیانیه دولت آمریکا علیه برگزاری رفراندم استقلال کردستان، شورای امنیت هم طی بیانیه ای علیه برگزاری رفراندم منتشر کرد.

 بعد از حضور صدها هزار نفری مردم در خیابانهای سلیمانیه و هولیر و کرکوک و سایر شهرهای اقلیم کردستان، جدیت مسئله بیش از پیش برای سران رژیم های عراق و ایران و ترکیه آشکار گردیده است.  یک روز مانده به برگزاری رفراندم و در حالی که رای گیری از مردم کرد ساکن در کشورهای  دیگر آغاز گشته،  سران ترکیه و ایران و عراق بر شدت تهدیدات و دیدارها و رفت و آمد های شان افزوده اند.

علیرغم داد و بیداد های اردوغان و عبادی و  خامنه ای و پاسداران اش، باید دید گزینه های واقعی  این دولتها در شرایط کنونی منطقه و جهان، علیه مردم کردستان و دولت اقلیم  کدام ها هستند.

شکی در این نیست که این دولتها از ظرفیتهای جنایتکارانه بالایی برخوردارند و اگر شرایط باب میل شان بود و امکان ش را داشتند، همانند ترامپ که نابودی کره شمالی را وعده میدهد، اینها هم آرزوی نابودی مردم  کردستان را که همیشه در سر داشته اند، به بوته آزمایش میگذاشتند.

تجارب دهها سال مبارزه مردم در چهار پارچه کردستان ، تجربه  زنده مردم کرد در کانتونهای کوبانی و جزیر و عفرین،  و همچنین شرایط سیاسی و توازن قوا در منطقه و جهان، نه تنها مردم کردستان را مجاب میکنند که برای کسب حق تعییین سرنوشت خویش، باید به نیروی مبارزه متحد و یکپارچه خود متکی باشند، بلکه حتی سیاستمداران دیوانه مزاج و جنایت کاری همچون اردوغان را هم این بار مجاب کرده که با تهدید به کشتار و مانور نظامی در مرزها نمیتوان از رفراندومی مشروع و استقلال کردستان، که مردم کرد حق مسلم خود میدانند جلوگیری نمود.  باید دست به دامن شورای امنیت و ترامپ و مکرون شد و به دشمنی قدرتهای جهانی علیه حقوق مسلم مردم کردستان اتکا کرد . باید با خامنه ای و عبادی و اسد را ملاقات کرد و توطئه و نقشه مشترک چید.

گزینه های این نقشه و توطئه چه میتواند باشند؟

گزینه های دولتهای عراق و ایران بعد از برگزاری رفراندم استقلال هم تنیده شده اند و برسی مجزا آنها ممکن نیست.

دولت شیعه عراق در بحران و آشفته گی  غرق است و حتی توان اداره مناطق تحت کنترل اش را هم ندارد. علیرغم میل و سیاست آمریکا وترکیه و عربستان در منطقه، جمهوری اسلامی در عمل دولت عراق و  مناطق تحت نفوذ اش اداره میکند.  در شرایط کنونی دولت عراق از توان نظامی بسیار محدودی در هجوم به کردستان برخوردار است. نیرو های حشد شعبی هم که میتوانند در مناطق مرزی کردستان مزاحمت های امنیتی و نظامی ایجاد کنند، از توان محدودی برخوردارند. طی ۲ سال گذشته هم تجارب ناموفقی در این زمینه داشته اند. همچنین بر بستر شرایط منطقه، آمریکا و متحدین اش از افزایش قدرت گروه های وابسته به ایران در عراق و منطقه دل خوشی ندارند و سیاست فعالی را در برابرشان در پیش گرفته اند. حتی خواست انحلال حشد شعبی بطور جدی مطرح است.

دولت ایران که با دور تازه ای از سیاست آمریکا در منطقه مواجه شده و به لغو برجام و «  تغییر رژیم از درون » تهدید میشود ،  همچون دوره قبل از انتخاب ترامپ، قدرت و دست باز  برای دخالت در عراق را ندارد.  انتخاب گزینه نظامی  در سطحی گسترده بدون توافق با آمریکا و متحد ین اش در منطقه، جمهوری اسلامی را با واکنشهای جدی روبرو خواهد کرد. علیرغم داد و بیداد سرداران سپاه، مسئولین سیاست خارجی رژیم اسلامی بر این امر واقفند.

 تحریم اقتصادی و بستن گذرگاههای  مرزی میتواند مؤثرترین ابزار دست جمهوری اسلامی باشد علیه مردم کردستان باشد. اما وابستگی اقتصادی ایران و حتی نهادهای اقتصادی سپاه پاسداران به مرزهای اقلیم کردستان امری پوشیده نیست و دود بستن مرزها تنها به چشم مردم کردستان نخواهد رفت.  همچنین تجربه دهها ساله هم نشان داده «بستن مرز ها» تنها در حرف آسان است.

  باوجود شوونیسم و دشمنی عمیق دولتمردان رژیم اسلامی در تهران با مردم کردستان، پیشبرد سیاستهای استراتژیک رژیم ایران در منطقه و از جمله در سوریه از اولویت های این دوره جمهوری اسلامی برای حفظ بقای اش در شکل کنونی میباشد.   دخالت نظامی دراقلیم کردستان بدون توافق با قدرتهای  جهانی ومنطقه، بی گدار به آب زدن و بهانه دادن به آمریکا و اسرائیل برای رود رویی مستقیم خواهد بود، و نمیتواند مطلوب شان باشد. از همین روست که اتخاذ سیاست مشترک با ترکیه به عنوان متحد استراتژیک آمریکا و عضو ناتو در این مورد در صدر اولویت رژیم ایران بوده و حتی از تهدید نظامی مستقیم اقلیم کردستان پرهیز کرده اند، و تهدیدات نظامی شان را علیه نیروهای اپوزسیون کرد مستقر در اقلیم کردستان  محدود کرده اند.

همچنین رژیم ایران ظرفیتهای جنبش انقلابی مردم کردستان در ایران را برای پشتیبانی از مبارزه و منافع مردم کردستان در بخشهای دیگر کردستان را بخوبی میشناسد، و بارها در این زور آزمایی با مقاومت و مبارزه جانانه مردم کردستان مواجه گشته است. به چالش کشیدن مردم سنندج، مهاباد و ارومیه و بوکان و شنو و…. هزینه سنگینی برای رژیم ایران در بر خواهد داشت.

 جمهوری اسلامی طی ۲ دهه گذشته سیاست نفوذ و کنترل احزاب سیاسی و دستگاه های حکومت اقلیم کردستان  در موازات دخالت و کنترل دولت مرکزی شیعه عراق  با سماجت و بیوقفه به پیش برده است و به درجاتی هم موفق بوده است. نقش ترکیه  و دخالت مستقیم آمریکا در اقلیم کردستان  عوامل بازدارنده جمهوری اسلامی در سیطره بلامنازع اش در اقلیم کردستان بوده اند.  از این جهت و با توجه به شرایط و توازن قوای موجود در منطقه، شاید مطلوب ترین گزینه جمهوری اسلامی، ادامه هدفمند تر سیاست دخالت و کنترل حکومت اقلیم کردستان بعد از برگزاری رفراندم استقلال  در رقابت با سایر دولتهای ارتجاعی منطقه از جمله دولت اسلامی ترکیه خواهد بود.

 اکنون که میرود خواست مشروع مردم کردستان برای استقلال  با ضمانت دهها سال مبارزه و صدها هزار قربانی، با

 برگزاری رفراندم به یک مبنای حقوقی در جامعه جهانی دست یابد، شوونیسم  و پانترکیسم عمیق اردوغان و « آک پ» دلیل اصلی مخالفت جنون آمیزشان با خواست مردم کردستان برای استقلال میباشد. شوونیسم آغشته با جنون اسلامی اردوغان  و دشمنی اش علیه مردم کردستان در تاریخ دیکتاتورهای منطقه نظیر ندارد.

دولت اسلامی «آک پ» در ترکیه علیرغم شوونیسم و دشمنی عمیق اش با مردم کرد، با سیاستی پراگماتیستی طی ۱۳ سال گذشته با گسترش نفوذ اقتصادی و سیاسی اش در اقلیم کردستان و چپاول منابع و ثروت مردم کردستان ، در عمل در تعیین سیاستهای حکومت اقلیم نقشی اساسی ایفا کرده است.

  اما با توجه به شرایط سیاسی و توازن قوا در منطقه، دولت اسلامی ترکیه به رهبری اردوغان هم  گزینه ای بهتر از جمهوری اسلامی  نخواهد داشت. حمله نظامی ارتش ترکیه به اقلیم  کردستان  و اشغال بخشهایی از کردستان، پیامدهای دردناکی برای مردم کردستان به همراه خواهد داشت، اما رژیم ترکیه باید هزینه بسیار سنگینی انسانی و اقتصادی و اجتماعی  را پرداخت کند.

چنین عملیات نظامی از طرف ارتش ترکیه سر نوشتی بهتر از « سپر فرات» و هجوم شان به شمال سوریه در انتظارشان نخواهد داشت. و بی شک  خروش و مبارزه مردم کردستان در ترکیه و پشتیبانی شان از مردم کردستان در عراق یکی از عوامل اصلی فشار بر حکومت «آ ک پ» در ترکیه خواهد بود.

 مبارزه و خروش مردم در آمد، جزیر و استانبول و سایر شهرها، دولت اردوغان را در سیاست جنون آمیزش علیه مردم کوبانی به عقب راند. دلیلی نمیتوان پیدا کرد که  این بار هم مردم کردستان در ترکیه تجاوز احتمالی ارتش ترکیه به اقلیم کردستان را بی جواب بگذارند.

با توجه به وابستگی گسترده  اقتصادی اقلیم کردستان به ترکیه، تحریم های احتمالی ترکیه علیه کردستان، زندگی مردم این منطقه را با شرایط دشواری روبرو خواهد کرد. اما باید به یاد داشت که به خطر افتادن منافع اقتصادی و سرمایه گذاریهای موسسات و شرکتهای مالی و صنعتی سرمایه داران ترکیه در اقلیم کردستان، قدرت مانور رژیم ترکیه را در زمینه فشار اقتصادی محدود خواهد نمود. منافع  شرکتهای هواپیمایی  و مبایل ترکیه و واردات گاز و نفت از اقلیم کردستان، نمونه هایی از این منافع اقتصادی ترکیه هستند که دست و پای اردوغان را در جنون وحشیانه اش علیه مردم کردستان میبندند.

میتوان پیش بینی کرد که این شوونیست اسلامی این بار هم منافع زمینی اش را در اولویت قرار دهد و با ادامه سیاست گسترش نفوذ سیاسی و اقتصادی در اقلیم  کردستان بعد از برگزاری رفراندم،   تلاش برای کسب جای پای محکم تری در مناسبات سیاسی و در توازن قوای در خاورمیانه را ادامه دهد.

رودرویی با  سیاست رژیمهای ایران و ترکیه برای نفوذ و تسلط سیاسی و اقتصادی در کردستان بعد از رفراندم و استقلال همچنان یکی از چالشهای اصلی مردم کردستان خواهد بود.

رویدادهای چند ماه گذشته و موضع  آمریکا و کشورهای غربی، ایران و ترکیه و دیگر رژیم های ارتجاعی منطقه علیه حق مسلم و مشروع مردم کردستان، بار دیگر به مردم مبارز و زجر دیده  همه کردستان نشان داد است که برای تامین منافع و حقوق انسانی شان جز از طریق اتکا به نیروی خویش و حضور توده های مردم در مبارزه مستقیم میسر نخواهد شد.