پیرامون رفراندم کردستان عراق و در دفاع از تسلیح عمومی

پیرامون رفراندم کردستان عراق و در دفاع از تسلیح عمومی

قرار است بر مبنای توافقات حکومت اقلیم یک رفراندم در مورد استقلال کردستان و یا اقلیم کردستان عراق به تاریخ ۲۵ سپتامبر در کردستان عراق برگذار شود و با وجود این که کوچکترین ضمانتی اجراثی و عملی در تحقق یافتن نتیجه انتخابات نیست اما همه مرتجعین محلی و منطقه ای به نفس برگذاری رفراندم خط و نشان دندان نشان داده اند . حساسیت از این جهت هست که موضوع رفراندم نه تنها بر سر سرنوشت مردم کرد در عراق و احادی که در این منطقه زندگی می کنند بلکه بخش و حلقه ای مهم در سرنوشت سیاسی و ساختار خاورمیانه جدید بوده و خواهد بود. نفس برگذاری رفراندم بخودی خود دال بر استقلال سیاسی کردستان نیست و هنوز که هنوز بخش اعظم این پروسه ناروشن و در مجادلات و پیچ و خمهای اینده تعیین تکلیف خواهد شد اما و با این وجود نفس برگذاری رفراندم یک حرکت به جلو در سطح منطقه هست و البته با کلیشه های سنتی سیاه و سفید قابل ارزیابی نیست. ساختار سیاسی و اصول ایدولوژیک حاکمیت خاورمیانه و از جمله عراق با فرو ریختن دیواربرلین در ده نود میلادی و با حمله امریکا در دهه ۹۰ میلادی به این کشور جهت اعاده دوران طلاثی و دخالتهای ناسیونالسیسم ایرانی – جمهوری اسلامی – رسمیت داده شد و از همان دوران هست که کشور عراق منحل و به تاریخ پیوسته است و باید داستان ان را در کتابهای تاریخی خواند – به مفهوم اولیه ان کشوری به اسم عراق دیگر وجود ندارد و انچه که هست ساختاری نیست جز حاکمیت تبهکاران و گانگسترهای ناسیونال اسلامی ایرانی و عرب و منطقه ای و البته امریکا. بحران و بی افقی خاورمیانه از انجا شروع شد که در قوانین کشوری و ملی دول خاورمیانه اشاره و به رسمیت شناخته شدن یک قوم و یا یک مذهب به عنوان مذهب و یا قوم برتر و از جمله ایران در طول صد سال گذشته بوده است و به بیان دیگر ستم بر مبنای هویتهای قومی و مذهبی از ناهنجاریهای اصلی تمامی ساختار خاورمیانه کنونیست . و از این رو هر نوع رجوع و استفاده از یک قوم و یا مذهبی در قوانین کشوری و ملی باید با خواست و به رسمیت شناختن حق جداثی برای هر شهر و روستاثی و احاد و جمعیتی که خود را به هر دلیلی خود را غیر از قوم و مذهب رسمی می شناسد و در یک پروسه ارام به رسمیت شناخت. اگر از تثوریهای ارتجاعی ضد امپریالیستی و توطثه گرانه که دیگر از سرو کول تمامی ارا و افکار عمومی خاورمیانه می بارد بگذریم این مهم و استقلال تمامنا در گرو اراده شرکت کننده کان در این پروسه هست. اما این جداثی می تواند همچون نسخه و پلاتفرم شکست خورده ملتها و دولتهای کنونی خاورمیانه باشد و یا یک امید و افق به خاورمیانه جدید و بری از تمامی نسخه های شکست خورده تاکنونی و بنا بر این هیچ نسخه اماده و حاضری در دست نیست چرا که ان پروسه و روند های ملت سازی امپریالیستی به اخر خط رسیده اند و این مهم تمامنا در گرو اراده اگاه و ازاد شرکت کننده در این پروسه به غایت پیچیده هست.

نفس تسلیح عمومی و همگانی و از گذشته های قدیم دال بر دخالت گری توده ای و از پاثیین بوده و خواهد بود و به لحاظ اصولی یک سیاست رادیکال و یونیورسال هم هست و این مهم را ضریب چند ده برابر خاورمیانه نفرین شده کنونی کنید تا متوجه شویم چقدر این تسلیح عمومی و همگانی امر تعیین کننده ای در کردستان و از این طریق عراق و خاورمیانه کنونیست..

به نظر نویسنده این مختصر باید به این رفراندم یک جواب مثبت و قاطع داد و اگر قرار است کمونیستها و مردم زحمتکش و کوچه و خیابان کردستان عراق یک وظیفه را در قبال این رفراندم و استقلال انجام دهند تسلیح عمومیست – در خاورمیانه ای که تمام نظم اجتماعی و الگوهای ایدولوژیک چند دهه ساله شکست خورده است و هر جوجه مرتجع و دارو دسته ای تا دندان مسلح هست باید اسلحه بدست گرفت و خواهان تسلیح عمومی مردم در کوچه و بازار در دفاع از امنیت و منافعشان بود شد و حتی باید در مقابل این خط و نشانهای فاشیستی دول منطقه مسلحانه سر کار رفت – مسلحانه به دانشکاه رفت – مسلحانه و در حالی که یک تفنگ بر دوشتان هست به خرید و سیر و سیاحت رفت .ان تبیینهای سیاه و سفید مبتنی بر ناسیونالیستی و سازشکار بودن دولت اقلیم و رفراندم اگر چه بخشی از واقعیت اما بهانه های پوچ و روشن فکرانه بیش نیستند و این دسته ارزیابی بی پایه خود بخشی از مشکلند و نه راه حل. این دسته از تحلیل گران حراف و دهن پرکن که می گویند نکنید هنوز زود هست و شرایط اماده نیست – دول امپریالیستی و منطقه ای موافق نیستن و فعلا صبر کنید و ما حتی یک اقتصاد و تولیدی درست و حساب شده هم نداریم و حتی اب هم وارد می کنیم مطلقنا هیچی از مکانیزمهای دنیای پر تلاطم امروز و جهان گلوبالایزه شده نمی فهمند و بخشی از مشکل هم هستند و مطلقنا نباید به این دست و تحلیها توجه کرد .برای دهمین بار این را گفت که مشکل اصلی خاورمیانه نه ناسیونالیسمهای ملت تحت ستم و قومی بلکه ناسیونالیستهای عظمت طلب ملت بالا دست که در قوانین کشوری و ملی شان و از جمله ایران به زشت ترین شکلی و به بهانه اکثریت و عظمت طلب بودن اشاره به برتری ملی و قومی دارند هست. ناسیونالیسم قومی البته یک پاسخ ارتجاعی به یک واقعیت به مراتب بزرگتر و ارتجاعی تر و از این رو این ناسیونالیسم قومی تولید و محصول مستقیم عظمت طلبی ملی و مذهبی دیگریست . بحران و بی افقی خاورمیانه از انجا شروع شد که در قوانین کشوری و ملی دول خاورمیانه اشاره و به رسمیت شناخته شدن یک قوم و یا یک مذهب به عنوان مذهب و یا قوم برتر و از جمله ایران در طول صد سال گذشته بوده است . هویتهای ملی دول خاورمیانه و بر خلاف هویتهای مدرن ملی اروپاثی عمیقنا بر گرفته از هویتهای مذهبی و سلطنتی ارتجاعی هستند و عمیقتا بر ارا و عقاید عظمت طلبانه و شبه فاشیستی استوار هستد . و از این رو و بنابرو به لحاظ اصولی هر نوع رجوع و استفاده از یک قوم و یا مذهبی در قوانین کشوری باید با خواست و به رسمیت شناختن حق جداثی برای هر شهر و روستاثی و احاد و جمعیتی که خود را به هر دلیلی غیر از قوم و مذهب رسمی می شناسد و در یک پروسه ارام به رسمیت شناخت. اگر چه پروسه ملت سازی و در دموکراتبک شکلی هنوز که هنوز هست یک روند ارتحاعیست و بخصوص در این دوران و زمانه ماست اما بهرحال یک قدم اساسی در رهاثی ذهن و شعور بشری از قفسها و تناقضات ملی هم هست . جامعه کردستان عراق تا زمانی که استقلال پیدا نکند اسیر وهم و توهمات ناسیونالیسم کرد خواهد بود.  .

 بزرگترین خیانت و جنایت در حق توده های مردم کرد عدم تسلیح عمومی به مناسبت این رفراندم است . حالا که تمامی مرتجعین و گانگسترهای منطقه ای خواهان انحلال و به تعویق انداختن این رفراندم هستند – باید وسیعنا نه تنها به این رفراندم جواب مثبت داد بلکه وسیعنا در ان شرکت کرد – نفس بیان برگذاری و شرکت در این رفراندم یک نه بزرگ به ارتجاع و تقسیمات امپریالیستی منطقه هست و به سادگی با مردم و توده های مسلح زحمتکش کسی نخواهد توانست زورگوثی و اراده ارتجاعی را تحمیل کرد . زورگویان و جنایت کاران مرتجع منطقه از فاشسیتهای ناسیونالیسم ایران اسلامی که از شاخ افریقا تا قفقاز بال و پرشان را پهن کرده اند تا ترکهای مرتجع پا عثمانیست و دولتهای مرتجع منطقه خواهان حفظ تمایت ارضی عراقند. خط و نشانهای کنونی دول مرتجع منطقه در قبال این رفراندم را باید جدی گرفت و از طریق یک تسلیح عمومی دها و صدها هزار نفره جواب داد و این به سادگی فراخوان به حرکت از پاثیین و یا ممکن است فراخوان به یک انقلاب باشد  – نفس این تسلیح عمومی که در کردستان عراق امر سختی نیست یک افق و ارمان که به نوبه خود جنبش متناسب با این افق و استقلال و از این طریق حزب و احزاب متناسب با این افق را در کوتاه ترین مدت متولد خواهد ساخت . این یک فراخوان به عمل انقلابی و انسانی از پایثن هست و این بزرگترین و باز ترین روزنه برای دخالت گری نه تنها در دفاع از مردم کردستان بلکه یک امید و افق انسانی در شکل دهی به خاورمیانه جدید هست و این دخالت گری انقلابی مبتنی بر حفظ امنیت و حق تعیین سرنوشت توده های زحمتکش کرد هست . سخن و منظور به سادگی نه بر سر تشکیل یک نیروی چند هزار نفره سنت عقب مانده پیش مرگایتی بلکه شکل گیری یک میلیشای چند صد هزارنفره مسلح در کردستان هست و هر محله و کوچه و خیابانی می تواند و باید حداقل یک واحد مسلح را در خود جای دهد . باید متینگهای هزاران و دهها هزار نفری را در هر شهر و روستا را به میادین شهری و عمومی کشاند تا تضمینی قوی و اجراثی در استقلال بدست دهد . و البته  در اخر به ان منحرفین و سفسطه بازان دیپلمات که امروزه استدلال و موعظه می کنند که هنوز وقتش نیست و زود هست صبر کنید و باید امادگی داشت ووووو متذکر شد که در دو دهه گذشته بیش از ۲۰ دولت و ملت تازه و البته بخشی در اروپای متمدن متولد شده و جمهوری کردستان و با هر اسمی می تواند بیست و یکمین ملت و دولت باشد – چرا نه ؟ باید بشر ازادی خواه را به دفاع از مردم کردستان – یک جمهوری مستقل و غیر هویت مذهبی و قومی – را به خیابان و کوچه نه تنها درعراق بلکه ایران و منطقه به خیابانها کشاند. باید به توده های زحمتکش و کارگر این افق و ارمان و اعتماد بنفس را داد که مردم مسلح در دفاع از امنیت و ارامش و تعیین سرنوشت خود را نخواهند توانست شکست دهند. کلید و حلقه اصلی دررفت و گذر از مقدرات و سنتهای دیپلوماتیک و زندگی در شکاف دول و نیروهای منطقه ای در تسلیح عمومی و همگانی توده های مردم در مقیاس دها و صدها هزار نفره در کردستان هست. این قواعد بازی را تغییر خواهد داد .

زنده باد تسلیح عمومی مردم کردستان عراق

زنده باد جمهوری کردستان

جلال برخوردار

سپتامبر ۱۹ ۲۰۱۷