اسماعیل مولودی
حمله نظامی دولت تروریست اسرائیل به گروه تروریست اسلامی حماس در غزه فجایع انسانی به بار آورده که ضایعه ای عظیم و انسانی است. مردم غزه قربانی قلدری و کشمکش دو قطب تروریستی شده اند و در آینده هم اگر بر همین منوال پیشبرود خواهند شد. اکنون دولت تروریست اسرائیل زخمی های غزه را اجازه میدهد در اسرائیل مداوا شوند.
حماس هم مشغول باز سازی تونل خودش است برای وارد کردن اسلحه به غزه و در این میان یک کشتی ایرانی مظنون را وقتی بازرسی میکنند اسلحه و مواد جنگی بارش بوده اما مسئولین جمهوری اسلامی میگوییند کشتی حامل آذوقه و مواد خوراکی برای مردم غزه است؟؟!! این خلاصه اوضاعی است که امروز بعد از جنگ سه هفته ای غزه و کشتار هزاران نفر از مردم بیدفاع غزه همچنین کشته شدن تعدادی از مردم عادی اسرائیل میشنویم. دو روز قبل از اینکه رئیس جمهور تازه آمریکا سوگند یاد کند اول آتش بس یک طرفه دولت تروریست اسرائیل اعلام شد و یک روز بعد با کمی چانه زدن سر پول، گروه تروریستی حماس هم آتش بس اعلام کرد. درست بعد از آتش بس بحث بر سر چقدر پول باید به حماس داده شود باز شد. اما طبق اخبار این روزها دوباره حماس سرباز اسرائیلی را کشته و اسرائیل هم مردم بیگناه غزه را بمباران کرده است.
در این میان دولتها و رجال اروپایی گروه گروه به غزه میروند تا آنرا باز سازی نمایند. باز سازی یعنی کار گیر آوردن برای کمپانی های ساختمانی و راه سازی شرکتهای آمریکایی و اروپایی. درست مثل جنگ عراق که بین شرکتهای انگلیسی و آمریکایی سر بستن قرار دادهای نفتی، ساختمانی و حفاظتی هنوز هم دعواست.( یک ژنرال کله پوک آمریکایی سربازان مزدور استخدام میکند در آمریکا، آنها را در عراق سازماندهی کرده تا دستگاه رهبری دولت دست نشانده عراق را حفاظت کنند)
ماجرای جنگ اخیر هم از این نوع سناریو بود که بوجود آوردند. اسرائیل به امنیت احتیاج دارد و اسلام سیاسی هم به شرکت در قدرت در منطقه احتیاج دارد. قربانی این معامله کثیف سیاسی مردم بیکناه فلسطین در غزه شدند و میشوند. دولت ایران اعلام کرد( از زبان رئیس مجلس لاریجانی) که حمله به غزه برای کنترل و محدود کردن ایران بود و شکست خورد. اینها زوایای روشن ماجرا هستند که نشان میدهند اصل و ماهیت جنگ غزه بر سر چی بود و چی هست. در این میان و در بحبوحه ماجرای جنگی عده ای ادعا میکردند حماس در یک انتخابات آزاد حاکم شده باید در مقابل اسرائیل حمایت شود.
آیا حماس انتخاب مردم غزه است؟
بنظر من ، جواب قطعا نه است! اگر هر کس به خود زحمت بدهد و ببیند که انتخابات غزه چگونه برگزار شد، متوجه میشود که چگونه حماس به قدرت رسیده. اولا در انتخابات غزه هیچ گروه و جریان رادیکال و انتخاب مردم باشد شرکت نکردند ( آزادیخواهان، کمونیستها و تشکلهای کارگری و آزاد مردم در این انتخابات حق شرکت نداشتند) ثانیا گروه الفتح هم بخاطر چپاول و دزدی های بیکران از مال مردم آبرو باخته بود. ثالثا حماس ارزاق و زندگی روزانه مردم را تحت کنترل داشت (درست مثل جمهوری اسلامی، اگر شناسنامه ات مهر انتخاباتهای فرمایشی رژیم را نداشته باشد، روغن و برنج را نمیتوانی صاحب شوید!!) مردم غزه هم در این اسارت بودند و هستند. چه کسی میتواند آنقدر ساده لوح باشد که بگوید حماس انتخاب مردم است. البته بستگی دارد که هر کس از زاویه دید سیاسی خود انتخابات آزاد را چگونه ارزیابی میکند و میبیند. اما آنچه که در دنیای آزادی و برابری انتخابات آزاد میگویند: یعنی همه گروها و سازمانهای سیاسی و کارگری و مردمی حق داشته باشند خودرا آزادانه ثبت کنند و هر کدام بتوانند مساوی از وسائل ارتباط جمعی و تبلیغات استفاده کنند. تا مردم بتوانند بدون فشار و با چشم باز در انتخابات شرکت کنند. آیا حماس در این فضا انتخاب شد؟؟؟!!!
عده ای عنوان میکنند که جیمی کارتر از طرف آمریکا و مراجع بین المللی بر انتخابات نظارت داشت. همچنین نمایندگان پارلمان اروپا بر اننتخابات نظارت داشتند.
اولا کارتر خود آگاه است حماس را کی و چطور سرکار آوردند؛ دوما نمایندگان پارلمان اروپا هم از اینکه چرا تشکلهای آزاد و غیر وابسته به جریانهای اسلامی در انتخابات شرکت نکردند اسمی به میان نیاوردند؛ حرفی نزدند. آنها ناظر بودند بر آشی که برای فلسطین و خاورمیانه پخته اند باید با اراده آنها دم بکشد. بنابراین این ادعا که انتخابات غزه آزاد بوده جز خود فریبی و ساده لوحی چیز دیگری نیست. ماجرای اصلی وجود دوقطب تروریستی مثل دولت تروریست اسرائیل و تروریستها اسلامی در خاور میانه است. ماجرا ایجاد توازن قدرت به نفع جولان دادن تروریستها در منطقه است. حماس با ترور خودرا بر مردم غزه تحمیل کرده و اسرائیل با گروههای تروریستی صهیونیستی بن گوریون سرکار آمد. قبلا از اینها مردم عرب و سر زمین فعلی فلسطین و اقوام دادو در کنار هم زندگی میکردند. اسناد تاریخی در این مورد کم نیستند. درست بهمان اندازه که دولت اسرائیل جنایتکار است حماس هم جنایتکار است در این شکی نیست. اما مردم عرب و یهود در این سرزمین حق آب و گل دارند.
موقعیت و وضعیت سیاسی خاورمیانه
جنگ غزه بعد جدیدی به وضعیت سیاسی خاورمیانه داده است. خاورمیانه یکی از بحرانی ترین منطقه های امروز دنیا است، زیرا نیروی مقابل یعنی اسلام سیاسی در منطقه در چند جا در حکومت است. با توجه به وضعیت اسلام سیاسی ب
عد از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ دولتهای اروپایی و آمریکا به فکر مهار کردن آن افتاده اند. اروپا و آمریکا در دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ تمامی نیروهای ارتجاعی در منطقه را علیه نیروهای رادیکال و آزادیخواه سازمان دادند. اکنون این طفلان حرام زاده سیاست آمریکا، دارند علیه سازندگان خود اقدام میکند.
البته در هر ادوار تاریخی بدلیل وجود سرمایه و حمله سرمایه به معیشت مردم، در هر حال جنگها و تنشهای سیاسی را به جامعه بشری تحمیل کرده اند و تا زمانی که سرمایه حاکم است، بحران، جنگ و بیعدالتی وجود خواهد داشت. اما خارج از این تز عمومی، اکنون وضعیت سیاسی جهان، مسئله فلسطین را در راس قرار داده اند. والا اختلافات سیاسی در منطقه تنها مسئله فلسطین نیست. بلکه مسئله فلسطین عنوان شده برای تجاوز به حقوق مردم خاور میانه و در پیشاپیش همه مسئله سرکوب آزادیهای سیاسی و اجتماعی در خاور میانه مطرح است. از منظر سیاست حاکم امروز مسئله اوضاع سیاسی باید طوری رقم بخورد که منافع سرمایه در غرب و آمریکا در خاور میانه حفظ شود. افغانستان سه دهه است که در آتش جنگ میسوزد، ایران سه دهه است در کنترل اسلام سیاسی است . دولتمردان اروپایی هر کدام بنوعی در ارتباط با ایران ذینفع هستند. جمهوری جنایت کار اسلامی هم در این میان از اختلافهای سیاسی و از شکافهای موجود در اوضاع سیاسی دنیا استفاده میکند و به بقای خود ادامه میدهد. عراق بیش از یک دهه است به تلی از خاکستر و دود تبدیل شده است. در پاکستان حکومتهای نظامی و جنایتکار در راس قدرت بودند و هستند. اما اعتراضات نیروهای مخالف جنگ و آزادیخواهان دولتهای جنایتکار مثل آمریکا و اسرائیل و گروههای تروریستی را مجبور میکند که دست از جنایت بردارند. در این میان و زیر فشار افکار عمومی دنیا آمریکا میخواهد این کانون بحران را آرام کند، آمریکا و اروپا نمیخواهند مسئله فلسطین حل شود، اما تلاش میکنند آتش آنرا محدود کنند و تحت کنترل شان باشد.. برای اینکار مسئله فلسطین و اکنون مسئله غزه در صدر قرار گرفته است. بنظر من باید به روند پیشبرد صلح در بین اسرائیل و فلسطین ادامه داده شود. دولتهای تروریست باید قبول کنند، همدیگر را تحمل نمایند. این سناریویی است که بهر حال بهتر از جنگ است.
بقول یک دانشجوی فلسطینی در نوار غزه، میگوید دنیا باید بداند حماس برای مردم غزه نمیجنگد بلکه در پی اجرای ماموریتهای خود در منطقه است. همچنانکه اسرائیل هم میخواهد با کشتن ما خودرا نگهدارد.
موضع درست چیست؟
آنچه که امروز اهمیت دارد باید جایگاه و خواست مردم فلسطین و اسرائیل را از دولت تروریست اسرائیل و گروه اسلامی تروریستی حماس جدا کرد. بهیچ عنوان جایز نیست از گروه تروریستی حماس و یا از دولت تروریست اسرائیل حمایت شود. اما میتوان و باید کارزار دفاع از حقوق و مدنیت مردم فلسطین و اسرائیل راه انداخت. میتوان جو عیله جنگ و جنایت را تقویت و گسترده کرد. نباید اجازه داد سازمانها و احزاب غیر مسئول در رقابت باهم افکار صهیونیستی یا اسلام گرایی را بنام دفاع از مردم غزه و مردم اسرائیل مطرح کنند. متاسفانه در بین سازمانها و احزاب چپ این پدیده در این اوضاع دیده میشود که یکی مسئله اسلام سیاسی را کمرنگ میکند و میگوید حماس بالاخره انتخاب مردم است که بهیچ وجه اینطور نیست. یکی دیگر در مقابل اسلام سیاسی تا آنجا پیش میرود که جنایات دولت تروریست اسرائیل را کمرنگ میبیند.
موضع درست و پلاتفرم درست دفاع از حرمت و هویت انسانهاست، چگونه؟
اولا با توجه به پیشرفت ارتباطات و اوضاع سیاسی دنیا همه چیز جهانی شده برای پیشرفت در یک سیاست درست باید در سطح بین المللی اقدام شود. نیروی آزادیخواه و ضد جنگ در دنیای امروز قوی است و در عمل بر همگی معادلات سیاسی تاثیر غیر مستقیم میگذارد. این نیرو باید متشکل عمل کند تا بتواند در خاورمیانه تاثیر گذار و به نفع دفاع از انسانها باشد.
پس:
۱ نباید به حماس تحت نام دفاع از مردم غزه بگوییم انتخاب مردم است، همچنانکه در بالا اشاره کردم جماس جزو پروژه غرب برای سرکوب جنبش برابری طلبی در بین فلسطینیان است.
۲ نباید بنام مسئله اسلام سیاسی جنایات دولت تروریست اسرائیل را دست کم بگیریم و بگوییم از خودش حق دارد دفاع کند.
۳ سازمان دادن مردم فلسطین در مقابل اسلام سیاسی و دولت تروریست اسرائیل باید امر جدی ما باشد و ایجاد صف متحد مردم فلسطین و اسرائیل علیه دو نیروی تروریست در منطقه وظیفه بلا واسطه ماست.
۳۰ ژانویه ۲۰۰۹