اندر فوائد فرافکنی

مرتظى فاتح

در سایت آزادی  بیان نوشته ای از رحمان حسین زاده خطاب به اعضا حزب کمونیست کارگری خواندم که باعث شد چند جمله ای در این ارتباط بنویسم.البته من شخصا از ورود به این سبک وروش برخوردها همیشه احتراز میکنم .اما چون نوشته در ارتباط با مواضع حزب در برخورد به مسئله جنگ اسرائیل و اسلام سیاسی در منطقه است نمیشود در باره آن سکوت کرد

البته من هم مانند آقای حسین زاده وارد بحث وجدل طولانی در این زمینه نمیشوم.

در ابتدا که نوشته مورد اشاره را خواندم به نظرم رسید نویسنده که احتمالا این روزها خیلی گرفتاروپرمشغله هستند مثلا برای صرف شام از اطاق کارشان عازم آشپزخانه بوده اند و در این مسیر چند جمله از سخنان حمید تقوائی را از تلویزیون شنیده اند و با پیش زمینه ای که ازمواضع حزب و حمید تقوائی داشته اند مبادرت به نوشتن این یادداشت کرده اند.اما واقعیت این نیست، این سبک نقد ونظر مدتی است در میان جداشدگان از حزب باب شده است.یک تکه از نوشته یا گفته ای بی پس و پیش وبدون توجه به کل موضوع مانند تکه ای از یک پازل انتخاب میشود وراجع به آن در جهت تایید ویا تکذیب قلمفرسائی میکنند ووجدانهای خفته را بیدار میکنند. البته این روش جنگ نقل قولی بیشتر در نوشته های تین ایجر های سیاسی بشارتی  یافت میشود.

آقای حسین زاده در همان ابتدای هشدار نامه شان جنگ جنایت کارانه علیه مردم غزه را که دو طرف دارد و یک سر آن حماس و اسلام سیاسی وطرف دیگر دولت اسرائیل است، را به جنگ اسرائیل در غزه تقلیل میدهد،گویا طرف دیگر این جنگ مردم به گروگان گرفته شده غزه هستنند، شایدمانند مورد لبنان وحمایت ازحزب الله وحسن نصرالله این اشتباه هم سهوی باشد.به هر حال.اما تا آنجا که به احساسات بشر دوستانه مربوط میشود قربانیان طرف مقابل یعنی کودکان اسرائیلی که هدف بمب گذاری و موشک پرانی حماس قراردارندهم قربانی جنگ دو قطب تروریستی هستند.ندیدن جنایات هر دوسوی این جدال ضد انسانی توجیه کننده هیچ سیاستی نیست.انسانهائی که زندگانیشان توسط اسلام سیاسی ودولت اسرائیل به گروگان گرفته شده وهدف اصلی آدمکشان از هر دو سو قرار دارند ،تعلقی به هیچکدام از طرف های درگیر در این جنایات ندارند.موضع کمونیستی و اومانیستی ،سیاستی است که قربانیان هر دو سوی این جنگ را به رسمیت بشناسد.کودک اسرائیلی همانقدر انسان وکودک است که کودک فلسطینی.آنها هر دوقربانی جنگی غیر انسانی هستند.

ظاهرا نوشته ایشان تئوریک و جدلی و….نیست ، و من اضافه میکنم این برخوردها ابدا سیاسی هم نیست ، اما به کار سیاست مداران میاید.

این شیوه پرو اسرائیلی نشان دادن حزب ، وجدیدا حمید تقوائی، اتفاق تازه ای نیست ،این اتهام به حزب و منصور حکمت اگر خاطرتان باشد ازدهه ۶۰ باب شد.اما این روش در همان دوره هم راه به جائی نبرد،چه رسد به امروز که مواضع و سیاستهای حزب در خانه های مردم روزانه به روشنی دیده وشنیده میشود.اما برخورد آقای حسین زاده از این دست نیست،به نوعی لجاجت میماند،اگر شما (حزب)به ما میگوئید چرا مانند چپ های پرت رنگین کمانی ،اسلام سیاسی را در معضل فلسطین و اسرائیل ،باد میزنید،ماهم به شما میگوئیم طرفدار اسرائیل!! این موضع لجوجانه و غیر سیاسی همه این طیف است.دوست عزیز اگر مشکلی با خودتان دارید چرا مشت به خانه همسایه میکوبید؟برای فهمیدن موضع وسیاست حزب در مورد جنگ در غزه کافی است به بیانیه حزب در این مورد در سایتهای مختلف حزب مراجعه کنید ،کشف حقیقت کار پیچیده ای نیست.

دوستانه به شما توصیه میکنم به جای اینکه وقتتان را صرف پرداختن و نوشتن در باره مواضع حزب کمونیست کارگری کنید،به مسائل خودتان بپردازید میدانم (البته دورادور) که اینروزها چقدر گرفتار و پرمشغله هستید،وقتتان را صرف فکر کردن و یافتن راه حل برای معضلات حزب حکمتیستها کنید تا دوباره بعد از مدتی کاسه چه کنم چه کنم دست نگیرید.

در مورد نقد مواضع حزب و حمید تقوائی هم خیالتان راحت باشد ،هستنند چند نفری که همه زندگی سیاسی شان در انتظار گفته های حمید تقوائی ومواضع حزب میگذرد ،تا آنها را نقد کنند،نقدی به شیوه جنگ نقل قولها.

در مورد کادرها واعضائ حزب هم نگران نباشید ،ما هر کسی را که بخواهد سر سوزنی از پرنسیپ های کمونیستی،انسانی ورادیکال حزب کوتاه بیاید،در هر پست حزبی،تحمل نخواهیم کرد،شما که تجربه اش را دارید،به ما اعتماد کنید.

                                                              م.فاتح