سالگرد کشتار کارگران خاتون آباد را به روز مبارزه متحدانه علیه جمهوری اسلامی تبدیل کنیم

حسن رحمان پناه
در روز۴ بهمن سال ۱۳۸۲ صدها تن از کارگران گرسنه مجتمع مس خاتون آباد از توابع شهر بابک در استان کرمان همراه با خانواده هایشان در اعتراض به سیاستهای ضدکارگری وضد انسانی جمهوری اسلامی از جمله اخراج از کار، دست به اعتراض وتظاهرات دستجمعی زدند.

خواست کارگران وخانواده هایشان دفاع از حق حیات وزندگی وزیستن در جهنمی بود که جمهوری اسلامی علیه آنان واکثریت مردم ایران از ۲۹ سال قبل ایجاد کرده است. اما جانیان قاتل وسرکوبگر اسلامی که به فرهنگ تک صدای اسلامی عادت کرده و قدرت شنیدن وتحمل هیچ صدای دیگری را ندارند به سیاق همیشگی خود، خواست عادلانه کارگران ناراضی مس خاتون آباد را با گلوله و آتش جواب دادند. به گفته شاهدان عینی، کارگران و خانواده هایشان از زمین و هوا با سلاح گرم و هلیکوپتر مورد یورش قرار گرفته ودرندانه سرکوب شدند. دراین یورش وحشیانه وبیرحمانه ۴ کارگر و ۱ دانش آموز جانباختند وعده بیشتری مجروع و به بیمارستان انتقال یافتند. فرمانده عملیات رژیم علیه کارگران ابتدا این پیروزی را با آب و تاب اعلام کرد واظهار داشت ما از جانب مقامات بالا دستور آتش داشتیم. این تبلیغات در واقع برای زهرجشم گرفتن از جنبش کارگری وایجاد رعب ووحشت در صفوف این جنبش به راه انداخته شده بود که کارگران از آن به بعد اقدام به اعتراض و مبارزه ننمایند. کارگزاران اصلی رژیم سانسور شدیدی را جهت جلوگیری از پخش خبر جنایت خاتون آباد و درج حقایق در مطبوعات وکانالهای خبررسانی برقرار کردند. اما زمانیکه اعتراض دستجمعی درداخل و خارج کشور آغاز وگسترش یافت و به همت بخشی از فعالین کارگری چهلمین روز جانباختگان خاتون آباد در برخی از مراکز کارگری گرامی داشته شد وبه مدت ۵ دقیقه دست از کار کشیدند، مقامات جمهوری اسلامی به خود آمدند وبرای توجیه جنایت خود کارگران جانباخته را بیشترمانه عده ای اراذل واوباش واخلالگر توصیف کردند.
بعد از اعتراضات و نارضایتیهای گسترده در داخل و خارج  و به کوشش و همت فعالین کارگری وافشاگری پیرامون جنایات خاتون آباد و با اعتراض نهاد و تشکلهای چپ و کارگری در خارج کشور به جنایت صورت گرفته و در خواست توضیح ازمقامات رژیم اسلامی، مسئولین و کارگزاران جمهوری اسلامی بسیار بیشرمانه کشتار کارگران را تکذیب و افراد به قتل رسیده را چند نفر غیرکارگر و اخلالگر معرفی کردند.
امروز برای طبقه کارگر اگاه و متحد جزو درک عمومی است که مبارزه واعتراض کارگران و مردم ستمدیده علیه مناسبات و قوانین ضد انسانی سرمایه داری درهر گوشه ای از این کره خاکی که نظام موجود را با چالش جدی روبرو سازد ،بلافاصله بوسیله همین دولتها  و ارگانهای سرکوبگر این نظام، به خشن ترین شکل سرکوب و در رسانه های وابسته به آنان به مثابه امری عادی و دفاع از "دمکراسی" و "امنیت ملی " که چیزی جز دفاع از حریم "مقدس"سرمایه و مالکیت خصوصی نیست ، جار زده میشود. تاریخ جنبش کارگری، از نبرد قهرمانانه کموناردهای پاریس برای تغییر مناسبات موجود وقتل عام آنان، تا کشتار کارگران شیکاگو در امریکا برای کاهش ساعت کار، از سرکوب شدید کارگران در آرژانتین وشیلی تا معادن طلا در افریقای جنوبی وچاهای طلای سیاه در خاورمیانه، از سرکوب بیرحمانه کارگران کره، اندونزی و فلیپین تا زنده به گور کردن روزانه معدنچیان در معادن ذغال سنگ روسیه و چین، از اعدام سخنران اول ماه مه کارگران سنندج درسال ۶۸، تا کشتار کارگران مس خاتون آباد در ۴ بهمن ۸۲ ، از دستگیری و زندان و شکنجه کارگران سقز تا زندان و شکنجه رهبران کارگری شرکت واحد و نیشکر هفت تپه  و …….، تاریخ چند صد ساله ای است که صفحات آن با خون کارگران و نبرد و مقاومت دلیرانه آنان رنگین شده است.
از گذشته تا کنون و به وسعت سبعیت و وحشیگری بورژوازی، مبارزه و مقاومت کارگران در سراسر جهان برای تغییر نظم ناعادلانه و ضد انسانی موجود در جریان بوده و خواهد بود که برخی از این حرکات از برجستگی ویژه ای برخودارند. چنین حرکاتی عکس العمل آگاهانه، نقشه مند ومتحدانه کارگران با افق روشن و طرح خواست ومطالباتی است که نیروی طبقاتی آنان را در بعد اجتماعی وسراسری درمقابل بورژوازی به میدان می آورد. حرک آگاهانه وهدفمند جمعی از فعالین کارگری و بخشی از مزدبگیران و برده گان نظام سرمایه داری در نهادهای تولیدی در داخل کشور در حمایت از کارگران جانباخته خاتون آباد کرمان وخانوادهای آنان و نام گذاری ۴ بهمن بعنوان روز گرامیداشت جانباختگان جنبش کارگری ایران، بخش کوچکی از این نوع حرکات آگاهانه وهدفمند و گرامیداشت یاد قربانیان گمنامی است که کل جامعه و بشریت مدیون کار و زحمات شبانه روزی آنان است.
از کشتار کارگران خاتون آباد در ۴ بهمن ۱۳۸۴ تا کنون تحولات زیادی در فضای سیاسی واعتراضی ایران، در توازن قوا میان کارگران و مردم معترض از یک سو و رژیم اسلامی وجناحهای بورژوازی از سوی دیگر بوجود آمده است. جنبش کارگری به جلو سوق یافته  واعتراضات ومبارزات کارگری به امری روزانه تبدیل شده است. در طول ۵ سال گذشته در جنبش کارگری ایران اعتراضات و وقایع مهمی بوقوع پیوسته که هر کدام به سهم خود تاثیرغیرقابل انکاری در پیشروی این جنبش داشته است. برای نمونه به موارد بارز آن میتوان  اشاره کرد. از جمله، رویداد اول ماه مه سقز در سال ۱۳۸۳ که به دستگیری محمود صالحی و چند تن از فعالین کارگری منجرشد  که عواقب آن  انعکاس وسیع داخلی وجهانی یافت و میتوان رویدادهای بعد از آن را به عنوان دور جدیدی از جنبش کارگری نام نهاد . همچنین برگزاری مراسمهای اول ماه در چند سال گذشته  و صدور قطعنامه های پایانی این مراسمها  که خواست و مطالبات طبقه کارگر ایران را بیان داشته، راهپیمایی کارگران کشت وصنعت کارون، اعتصابات پیروزمند هر ساله  کارگران کو
ره پزخانه ها در نقاط مختلف ایران ، چندین بار اعتراض واعتصابات کارگران نساجی،پرریس و شاهو در سنندج در طول ۵ سال گذشته، اعتراض وپیروزی کارگران ایران خودرو، کنترل تولید در شرکت (آونگان اراک) توسط کارگران به مدت چند هفته در سال ۸۴،سازماندهی مجدد سندیکای کارگران شرکت واحد و حومه و نبرد مداوم میان کارگران و فعالین این سندیکا و دولت اسلامی و نهادهای سرکوبگر آن که هم اکنون نیز دو تن از فعالین این سندیکا(منصور اسانلو و ابراهیم مددی) در زندان به سر می برند، مبارزه متحدانه کارگران نیشکر هفت تپه علیه بی حقوقیهای روزانه و ایجاد سندیکا در این واحد تولیدی با اتکا به نیروی خود، ایجاد چندین نهاد و تشکل کارگری در دل خفقان و سرکوب روزانه اسلامی علیه کل جامعه ایران و بویژه جنبش کارگری و تحمیل دوفاکتوی این تشکلات به دولت، و بسیاری نمونه های متعدد دیگر، گوشه های درخشانی از اعتراضات و مبارزات اگاهانه ، متحدانه و سازمانیافته طبقه کارگر ایران در ۵ سال گذشته  در تقابل با نظام ضدبشری سرمایه و حکومت اسلامی حامی آن است . همه موارد ذکر شده نشان میدهد که جنبش کارگری ایران چند گام مهم به جلو برداشته و ضمینه نسبتآ مساعدی را برای پیشرویهای آینده فراهم نموده و این جنبش  را در موقعیت وشرایط بسیار مساعدتر ومناسبت تری نسبت به گذشته در تقابل کار وسرمایه قرار داده است.
حمایت سازمانها، احزاب، نهادها وفعالین کارگری در خارج کشور و جلب وجذب حمایتهای بین المللی از جنبش کارگری تأثیر غیرقابل انکاری در ایجاد شرایط وفضای کنونی به نفع جنبش کارگری در داخل کشور برجای گذاشته است.
اکنون جنبش کارگری ایران از فعالین وچهره های شناخته شده و با اتوریته ای برخوردار است که در سطح کل جنبش کارگری ودر میان بسیار از تشکل ونهادهای کارگری در سطح جهان هم شناخته شده وداری اعتبار ونفوذ کلام هستند. چهرهای که با زبان و کلام خود جامعه وطبقه کارگر وتمام انسانهای محروم وبرابری طلب را برای حمایت از جنبش طبقاتی کارگران مورد خطاب قرار میدهند وجنبش کارگری را در سطح علنی وآشکاری نمایندگی وهدایت میکنند و از سوی دیگر کل نظام سرمایه داری را در ایران به چالش طلبیده اند. همچنین حرکات آگاهانه وهوشمندانه ای برای وصل کردن جویبارهای پرتحرک جنبش کارگری در داخل کشور وتبدیل آن به سیل بنیان کن نظام سرمایه مشاهده میشود که رژیم اسلامی وجناحهای موافق و مخالف آن در درون نظام وخارج آز آن و طیف لیبرال و وحشت زده از انقلاب را عمیقأ نگران وبه تکاپو واداشته است.
اما در پنجمین سالگرد گرامیداشت یاد قربانیان خاتون آباد نباید فراموش کرد آنچه که جمهوری اسلامی توانست در روز ۴ بهمن علیه اعتراض مسالمت آمیز و حق طلبانه کارگران و خانوادهای آنان انجام دهد وهزینه سنگین چنین جنایتی را نپردازد و کماکان برمسند قدرت بافی بماند، تنها ناشی از تشتت وپراکندگی طبقه کار و عدم وجود تشکل های توده ای و رزمنده کارگری است که نتوانسته اند در اعتراض به جنایت انجام شده نیروی میلیونی ومتحدانه طبقه کارگر را به میدان بیاورند.
بی شک طبقه کارگر قدرتمند و سازمانیافته در مقابل چنین جنایتی با چند دقیقه سکوت ودست از کار کشیدن و اطلاعیه صادر کردن(هرچند هم لازم و ارزشمند باشد) رضایت نخواهد داد. اکنون نیز برای جلوگیری از تکرار چنین فجایعی وهم برای مقابله آگاهانه و فعالانه کل طبقه کارگر در مقابل بورژوازی، طبقه کارگر ایران نیاز فوری و حیاتی به ایجاد تشکل های توده ای- کارگری، مستقل از دولت و نهادهای وابسته به آن  و صاحبان کار و سرمایه دارد. تشکل های  که همدوش با احزاب کارگری و کمونیستی هر گونه اعتراض و نارضایتی کارگران را در نبرد کوچک ومحلی تا اعتراض وسیع و سراسری و نهایتآ  سازماندهی انقلاب کارگری و سوسیالیستی هدایت وتضمین خواهند کرد.
در گرامیداشت سالروز قربانیان خاتون آباد، ایجاد تشکل های کارگری میتواند ولازم است به یکی از بحث ها ومشغله های اصلی فعالین ودست اندکاران جنبش کارگری تبدیل شده وعملأ برای آن گام برداشت.
امسال روز ۴ بهمن را، آگاهانه ومتحدانه به روز انزجار از جمهوری اسلامی وکل نظام ظالمانه سرمایه داری و روز تحکیم وحدت مبارزاتی و طبقاتی کارگران ایران  برای ایجاد تشکل های مستقل و رزمنده کارگری  تبدیل کنیم.
۲/بهمن/۱۳۸۷