به کار گرفتن کودکان جرم است!

به کار گرفتن کودکان جرم است!
۱۲ژوئن برابر با ۲۳ خرداد روز جهانی لغو کار کودک است!
.هفده سال پیش، در سال ١۹۹۹در چنین روزی با تلاش و پیگیری صدها فعال جنبش لغو کار کودک، به ابتکار و تلاش مستمر (کایلایش ساتیراتی)، از فعالین برجسته لغو کار مزدی کودکان، راهپیمایی سراسری از پاکستان شروع شد و به ژنو ختم شد و شانزده کودک به نمایندگی از سیصد کودکی که در این راهپیمایی هشتصد هزار کیلومتری شرکت کرده بودند در صحن علنی سازمان جهانی کار (آی ال او) با شعار دیگر استثمار بس است حضور یافتند و قطعنامه ای در لغو کارهای سخت و زیان‌آور برای کودکان به تصویب سازمان جهانی کار رساندند. این روز نتیجه تلاش به یاد ماندنی، ارزشمند و گرامی این مبارزین است. این دستاورد، حاصل تلاش تحسین برانگیز و غرورآفرین آنان است.
سازمان جهانی کار میگوید: بیش از نیم میلیارد از جمعیت کره زمین را کودکان کار تشکیل میدهند. آمارهای دیگر تعداد کودکان کار در جهان را ۲۱۵ میلیون نفر نیز ارزیابی کرده اند. در این شکی نیست که تعداد کودکان کار ثبت نشده فراوانند و شمار واقعی کودکان کار بیش از این است. از آمار اعلام شده تعداد ۸۵ میلیون نفراز کودکان به کارهای خطرناکی نظیر کار کردن در معادن و کار کردن با مواد شیمیایی در مزارع و مراکز صنعتی اشتغال دارند
سالانه ۲ میلیون کودک برای انجام کار اجباری و یا سوء استفاده جنسی قاچاق می شوند. قاچاق کودکان پس از قاچاق مواد مخدر و قاچاق اسلحه پر سود ترین عمل ضد انسانی برای باندها مافیایی است.
کار کودک بویژه در خانه ها و در کار کشاورزی در همه نظام ها معمول بوده، اما کار در کارخانه ها با شروع سیستم ماشینی در نظام سرمایه داری وسعت زیادی گرفت. سرمایه داران در کشورهای آمریکا و غرب اروپا در قرن نوزده وسیعا کودکان ۴ تا ۱۶ سال را استثمار کردند. مبارزه ای گسترده و شدید طی دهها سال علیه آنها انجام گرفت تا دست آنها به طور نسبی از استثمار کار کودکان کوتاه گردید. اما با دست بالا پیدا کردن آنها در مبارزه طبقاتی حمایت از کودکان کاهش یافت. در نتیجه این امر دوباره استثمار شدید کار کودکان از دهه هشتاد ببعد در آمریکا و غرب وسعت گرفت و با سقوط شوروی و معمول شدن اقتصاد بازار آزاد در کل اروپا این مصیبت وسعتی تکان دهنده یافت .
رژیم اسلامی حاکم بر ایران یکی از زشت ترین چهره های نظام سرمایه داری در برخورد به کودکان و کار کودکان است. در ایران هیچگونه آمار قابل اعتماد و صحیحی در باره شمار کودکان کار در دست نیست. البته که نادرستی آمارهای جمهوری اسلامی تنها محدود به سرنوشت کودکان کار نیست. آمارهای رسمی در ایران از وجود ۲ میلیون کودک کار سخن به میان می آورد اما، مطابق آمارهای غیر رسمی، شمار کودکان کار ۷ میلیون کودک زیر ۱۵ سال تخمین زده می شود. این آمارها را بسیاری از روزنامه های داخلی نیز منتشر می کنند. موج کودکان کار در ایران بر چهره شهرها به ویژه شهرهای بزرگ ایران به روشنی دیده می شود.
ورود کودکان به بازار کار در ایران بخشی از سیاست کسب سود دولت و سرمایه داران خصوصی از طریق استثمار نیروی کار ارزان کودکان است. در بسیاری از کارگاهها و کارخانه های وابسته به سپاه پاسداران و دستگاههای امنیتی بکار گرفتن نیروی کار کودکان زیر ۱۵ سال از طریق نهادهای نامبرده فوق بسیار بالاتر است. بررسی ها نشان می دهد که فقر ریشه اصلی پیدایش و رشد کودکان کار است.
امروز کم نیستند شمار کودکانی که در سنین ده و دوازده سالگی باید خود به فکر نان درآوردن و سیرکردن شکم خود باشند و عملا به نان آور خانواده هم تبدیل می شوند. در این سن انجام بخشی از کارهای خانه و یا مزرعه در روستاها بر عهده کودکان قرار می گیرد. کار در قالیبافی ها، کار در کارگاههای کوچک، کار در مزرعه، دستفروشی، واکس زنی و غیره از پدیده های بسیار رایج در جامعه سرمایه داری ایران هستند
امروز به موازات رشد بی سابقه کودکان کار در ایران، شماری تشکل غیردولتی مدافع حقوق کودکان و مبارزه علیه کار کودک در ایران پا به عرصه فعالیت های اجتماعی و مدنی گذاشته اند اما ضعیف ترین بخش تشکل های موجود در ایران این نوع تشکل ها، حتی تشکلهای دارای مجوز قانونی هستند. در ایران تحت حاکمیت رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی که فقر و بیکاری از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود و عواملی بیرونی از جمله، ماجراجویی های رژیم و پیامدهای آن شرایط دشوار زندگی خانواده های کارگری را شدت می بخشد، پدیده کودک کار و خیابان به بخشی از واقعیت تلخ و انکار ناپذیر در این جامعه تبدیل شده است. در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی تصویب و تائید قوانین و کنوانسیونهای بین المللی محدود کننده و محو کامل کار کودک تنها جنبه فرمال و تزئیتی دارد. پایان دادن به کار کودکان در گرو سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی بعنوان گام اول مبارزه برای ایجاد جامعه ای سرشار از رفاه و تامین کننده حقوق اجتماعی کودکان است. برقراری چنین جامعه ای در گرو پیشرفت استراتژی سوسیالیستی در مبارزه طبقه کارگر و دیگر اقشار پیشرو و ستمدیده اجتماعی است.
عزیز آجیکند