سوسیالیسم یا بربریت ٬ در حاشیه فجایع تراژدیک مردم غزه

حامد سعیدی

بیش از ۲۰ روز از حملات گسترده دولت اسرائیل به نوار غزه میگذرد. تاکنون در پی این حملات بیش از ۶ هزار نفر کشته و مجروح شده اند. از یک طرف حملات هوایی و زمینی ارتش اسرائیل با موشکهای مدرن و تانکهای زره ای و ادامه محاصره اقتصادی مردم فلسطین، از طرف دیگر پرتاب موشک از سوی نیروهای حماس به خاک اسرائیل، بیش از پیش سیاستهای جنگ افروزانه و بربریت دولتهای سرمایه داری و ارتجاع مذهبی را به نمایش میگذارد.

حملات پی در پی و ادامه محاصره و بستن مرزهای فلسطین و عوارض آن منجر به قتل، آوارگی، بی خانمان شدن، کمبود مواد غذایی و سوختی، کمبود وسایل بهداشتی و دارو در بیمارستانها و …. شده است. کودکان ، زنان و مردمان بی دفاع و غیر مسلح قربانیان اصلی این فجایع غیر انسانی هستند و مدام بر قربانیان این واقعه تراژدیک افزوده میشود. دولت اسرائیل بنا به موقعیت کنونی خود در منطقه و برای پیشبرد اهداف شوم خود، دست به کشتار وحشیانه  مردم بی دفاع فلسطین زده است. فجایع ببار آمده توسط دولت اسرائیل در موقعیتی است که اولا: این دولت در آستانه انتخابات و برای جبران و توجیه شکستی که سال پیش در پی جنگ یک ماهه با  حزب الله به دنبال داشت، اتوریته نظامیش زیر سوال رفته و زیر آماج حملات گسترده ای مابین ناسیونالیسم یهودی قرار گرفته بود. دوما: دولت اسرائیل با کشتار وحشیانه مردم غزه، تلاش می‌کند که آنها را وادار به عقب نشینی از خواست و مطالبات حق طلبانه و انسانی چند دهه خود کرده و مثل همیشه مبارزات و اعتراضات آنها را سرکوب کند که پرتاب راکتهای گروه حماس و تند روی آن را توجیه گر پیشبرد اهداف سیاسی و نظامیش می‌داند.

وجود نیروهای ارتجاعی حماس که بهانه ای است برای اعمال سیاستهای وقیحانه دولت اسرائیل علیه مردم فلسطین، بیانگر این است که از یک سو وجود جریانات ارتجاعی و اسلامی  که ریشه در عملکرد  سیاسی و اقتصادی نظام سرمایداری جهانی و فساد اداری و سیاسی حاکمان فلسطین، از طرف دیگر فقدان یک آلترنایو چپ و سوسیالیستی نیرومند در سازماندهی  اعتراضات مردم حق طلب، عملا زمینه واقعی عروج و رشد نیروهای ارتجاعی را فراهم آورده است.

اینک جلو چشم همه و مدعیان آزادی و دمکراسی ، مردم رنج دیده فلسطین به شیوه وحشیانه و غیر انسانی سلاخی و کشته  میشوند و دولت آمریکا هم با صدور رای ممتنع خود بر ادامه یا پایان این جنگ خانمان سوز، عملا به دفاع از رژیم اسرائیل برخواسته و بیش از هر زمانی رسوایی خود را به جهانیان اثبات کرد. سالیان مدیدیست که بحران فلسطین تمام شدنی نیست و مدام به بهانه های واهی زیر حملات شدید ارتش اسرائیل با کمک امپریالیسم جهانی، کودکان و زنان را کشته، آواره و در فقر و گرسنگی نگه میدارند. پایان دادن به اعمال بربرمنشانه نظام سرمایه داری، فقط با به میدان آمدن و پیشروی طبقه کارگر و جنبشهای رادیکال اعتراضی و  اجتماعی به رهبری مبارزین سوسیالیست امکان پذیر خواهد بود.

 

زمنیه های واقعا موجود پیشروی جنبش سوسیالیستی

از یک سو در پی حملات دولت اسرائیل و فجایع به بار آورده منجر به اعتراضات گسترده ای در اقصی نقاط جهان گشته و صدها هزار نفر از اتحادیه های کارگری ، احزاب و سازمانها وانسانهای آزادیخواه و رادیکال و سوسیالیست در اعتراض به این اعمال وحشیانه و غیر انسانی پا به میدان نهاده اند و حضور اعتراض آمیز خود را نسبت به این فجایع نشان داده اند. و خواستار توقف سریع و بدون قید شرط جنگ و پایان دادن به محاصره و تحریم مردم بی دفاع فلسطین شده اند و شدیدا این کشتار وحشیانه را محکوم کرده اند. اقدام متحدانه کارگران عرب و یهودی در اعتراض به این شرایطی که مردم فلسطین در آن قرار گرفته اند، نشان از بالا بودن سطح اگاهی و درمیدان بودن حرکت اعتراضی در اسرائیل نسبت به اعمال بربر منشانه دولتهای سرکوبگر سرمایه داری میباشد.

از سوی دیگر: بعد از فروپاشی بلوک شوروی و پایان جنگ سرد  از سوی دولتهای سرمایه داری جهان  بانگ " نظم نوین جهان"ی و " پایان تاریخ " سرداده شد، اما دیری نپاید که عملکرد  نظم نوین جهانی خود را در لشکرکشی و جنگ و خونیری در عراق و افغانستان و فلسطین، یورش وسیع به سطح معیشت طبقه کارگر و مردم زحمتشکش جهان و عروج ارتجاع مذهبی، قومی، فاشیستی، نمایان گشت  و بیش از هر زمانی ادعای دمکراسی خواهی سرمایه داری جهانی رنگ باخته تر شد.

فقر و گرسنگی، بیماری، نبود مسکن و عدم دسترسی به ابتدایی ترین نیازهای انسانی اکثریت توده های مردم جهان که ناشی از استثمار و به غارت بردن ثروت جامعه از سوی طبقه حاکم بر جامعه است و متعاقب آن سالانه میلیونها کودک و زن و مرد از گرسنگی و … از پایی در میایند و قربانی نظام بربری سرمایه داری خواهند شد. بحران سرمایه داری جهانی که خصلت گسست ناپذیر سیستم سرمایه داریست و اخیرا تمام وجود نظم سرمایه را تنیده و کم کم تمامی سیستم جهانی را در بر میگرد.  تاثیرات مخرب این بحران عملا بر سر طبقه کارگر و مردم زحمتکش جهان فرو میریزد. سرمایه داری جهانی برای مقابله با آن به شیوه وسیعتری به طبقه کارگر حمله خواهد کرد. اولین گام این یورش بیکارسازی میلیونی در سطح جهانی بیشترین ضربات به  سطح معیشت طبقه کارگر را به دنبال خواهد داشت، یورش به دستمزد روزانه طبقه کارگر، گرسنگی و فلاکت  به سرعت رو به فزونی میرود و جان مردمان بیشتری را میگیرد، سطح رفاهیات اکثریت توده های فقیر جامعه را تا پایین ترین سطح خود تنزل میدهند. در کل باید گفت شکاف طبقاتی بیش از پیش افزایش خواهد یافت. در کنارش برای کسب بیشرین سود و مقابله با فروپاشی و کمترین ضرر، سرمایه داری تمام تلاش خود را به کار میگیرد که کل ثروت و منابع طبیعی