سی سال ازعمرجمهوری اسلامی گذشت

رضا دانش

سی سال ازعمرجمهوری اسلامی گذشت، ابعاد فقروفلاکت تحمیلی ازسوی جمهوری اسلامی روزبروزدرحال افزایش است. پرونده جنایات دیکتاتوری ولایت فقیه هرروز سنگین تر میشود.جمهوری اسلامی سرمایه درسی سال گذشته برای ادامه حیات ننگین خود وتداوم حاکمیت نفرتبارش ازهیچ جنایتی درحق بشریت فروگذارنکرده است.

 رژیم اسلامی درطی این سالها با ترویج واشاعه جهل وخرافه مذهب ودامن زدن به توهم وناآگاهی توده ها توسط دستگاه مذهبی ولشکری ازآخوندهای مفتخورازیکطرف وازطرف دیگربا توسل به قدرت قهریه و سرکوب وحشیانه توانسته است همچنان برمسند قدرت باقی بماند.
برای هرانسان آزادیخواهی یادآوری سی سال حکومت جمهوری اسلامی تلخ ودردناک است. درطی این سالها حکومت استبدادی جمهوری اسلامی زندگی میلیونها نفررا به تباهی ونابودی کشانده است.یورش به معیشت طبقه کارگرتوسط جمهوری اسلامی سرمایه درسه دهه گذشته روبروزابعاد وسیعتری پیدا کرده است.اخراج های دسته جمعی بدلیل عدم سود دهی یا کاهش سود روز به روز برتعداد ارتش بیکاران افزوده است. نداشتن امنیت شغلی،نبود بیمه بیکاری ، تحمیل قراردادهای موقت وسفید توسط کارفرمایان طبقه کارگر را به قهقرا سوق داده است ودست سرمایه داران را دراستثماروحشیانه ترطبقه کارگر بازترکرده است.دردوران حکومت اسلامی هزاران نفرازمخالفان سیاسی رژیم توسط جنایتکاران اسلامی به حکم قوانین قرون وسطایی اعدام شده اند، کشتارزندانیان سیاسی در دهه شصت و اعدامهای دسته جمعی بیگناهان درشهرهای کردستان تنها برگی ازکارنامه سیاه حکومت اسلام سیاسی است. درجنگ ارتجاعی هشت ساله ایران وعراق صدها هزارنفرقربانی حماقت آخوندها شدند.
واینک پس از سی سال تحمیل فقروفلاکت واختناق ازسوی رژیم اسلامی سرمایه برمردم ایران،دراین جامعه اسلام زده وتحت قوانین ارتجاعی اسلام تعرض وحشیانه به حقوق کارگران وشلاق زدن فعالین کارگری به جرم برگزاری مراسم روزجهانی کارگرهمچنان ادامه دارد،دستگیری فعالان دفاع ازحقوق زنان وکودکان کماکان ادامه دارد،آزادیخواهی وبرابری طلبی همچنان جرم است ومستوجب زندان وشکنجه است،هزاران نفرازفعالین برابری طلب جنبش زنان درزندانهای قرون وسطایی رژیم گرفتارند.  کشتارزنان به بهانه دفاع ازشرف وحثیت، خودکشی وخودسوزی زنان درابعاد وسیع همچنان ادامه دارد. تن فروشی زنان طبق قوانین اسلامی (صیغه یاازدواج موقت) همچنان یکی ازراههای کسب درآمد برای آخوندهاست، پخش وتوزیع موادمخدرتوسط مافیای وابسته به رژیم وافزایش آمارمعتادان امری واقعی وغیر قابل انکاراست.
ترورناراضیان درداخل وخارج ازکشور،دستگیری مخالفان،کشتن زندانیان سیاسی  زیرشکنجه توسط سربازان گمنام امام زمان دراداره اطلاعات،صدوراحکام ضد انسانی دربیدادگاههای رژیم نظیرسنگسار،پرتاب ازبلندی واعدام با چوبه دارتنها بخشی ازجنایات جاری رژیم اسلامی است.
سازماندهی دستجات وگروههای تروریست اسلامی درمنطقه خاورمیانه وپشتیبانی مالی ،تسلیحاتی وآموزشی ازجنایتکاران اسلامی جزئی ازسیاستهای جمهوری اسلامی در سی سال گذشته بوده وهمچنان ادامه دارد.
 سلفیها ،مکتب قرآنیها والقاعده ایها ومزدوران محلی همچنان دررکاب دژخمیان اسلامی به سرکوب وتهدید آزادیخواهان مشغولند وازارتکاب به هیچ جنایتی (حتی سربریدن )برای دفاع ازحریم اسلام فروگذارنیستند.
رژیم اسلامی با ارتش، سپاه،بسیج، نیروی انتظامی، دادگاه و حوزه های علمیه درمقابل مردم صف کشیده است وهرگونه ندای آزادیخواهی وبرابری طلبی را با زندان وشلاق وشکنجه واعدام جواب میدهد. اما با تمام این تهدیدات وفشارها وفضای اختناق وسرکوب درهر گوشه ای ازاین کشور،درهرکارگاه وکارخانه ای شاهد افزایش اعتصابات، تحصن ونارضایتی کارگرانی هستیم که خواستارتغییراین شرایط ضدانسانی هستند.درهردانشگاه ودانشکده ای شاهد برگزاری باشکوه روزدانشجوواعتراض متحدانه ویکپارچه دانشجویانی هستیم که دیگرتحمل اختناق وسرکوب را ندارند وتشنه آزادی وعدالتند.
 برای بقهقرا بردن بیشترجامعه واستمرارحاکمیت استبدادی ولایت فقیه دستگیری،زندان،شکنجه واعدام دیگرجوابگو نیست. هرروز برتعداد زندانیان سیاسی افزوده میشود اما علیرغم فشاروتهدید و سرکوب بیشتری که از سوی رژیم اعمال میشود ندای آزادیخواهی وبرابری طلبی درحال افزایش است واقشاربیشتری را در برمیگیرد برگزاری مراسم اول ماه مه هاوهشت مارس ها دلیلی براثبات این امراست.
اما بدلیل تفرقه وپراکندگی اعتراضات ونداشتن سازمان واتحاد مبارزاتی این نارضایتی تا کنون نتوانسته است آن چنان که باید تاثیرگذارباشد. بنظرمیرسد یکی از علل این مسئله وضعیت اپوزیسیون جمهوری اسلامی باشد. احزاب وگروههای سیاسی مختلف بدون توجه به ماهیت وپایگاه طبقاتی آنها تحلیل ودرک درستی ازشرایط موجود ندارند.
احزاب ناسیونالیست پروغرب اعم ازسلطنت طلب وناسیونالیستهای کرد وترک و…  با شکست امریکا درعراق دچاربحران سیاسی وبی افقی شده اند وهنوزنتوانسته اند ازتبعات این بحران رهایی یابند. حزب کمونیست کارگری تقوایی واتحاد کمونیسم کارگری نیزکماکان درحال تئوری بافیهای خیالپردازانه وایده آلیستی هستند ،البته صدوراطلاعیه به مناسبتهای گوناگون وبرگزاری شوهای تلویزیونی یکنواخت وکسل کننده وسازماندهی انقلاب سوسیالیستی ازطریق تلویزیون ۲۴ ساعته وتکنولوژی انقلاب نیزبخشی دیگرازمجاهداتشان درراه آزادی طبقه کارگراست .
شاید دراین میان وضعیت حزب کمونیست ایران (کومه له) ازتمام احزاب دیگراسفناکتر باشد،زیرا ازحزب کمونیست تنها نامی مانده وبس واین حزب دیرزمانی است که به اردوی ناسیونالیسم نقل مکان کرده است، ازطرف دیگرویروس نئوتوده ایستی رهبری این حزب را بشدت آلوده کرده است وجریان آذرین- مقدم بتدریج تاروپود تشکیلاتشان ر
ا دربرگرفته است، ادامه جریان پلیسی علیه دانشجویان آزادیخواه وبرابری طلب توسط نئوتوده ایستهای کومه له ای بتدریج به جنبش کارگری کشیده میشود.
دراین آشفته بازار سیاست ودرشرایط نابسامان فعلی واوضاع اسفبار احزاب وگروههای چپ وراست تنها حزب حکمتیست است که به شهادت دوست ودشمن درچهارسال گذشته توانسته است درمعادلات سیاسی وجنبشهای اجتماعی نقش موثروتعیین کننده ای داشته باشد. بی دلیل نیست اطلاعات علیه این حزب سایت ووبلاگ با اسامی داب تهران و… درست کرده واقدام به انتشاراسناد علیه حکمتیستها میکند ، قصد دارند به هرصورتی که میتوانند ازپیوستن اقشارمختلف به این حزب جلوگیری کنند.
احزاب چپ وراست در مقابل حکمتیستها هماهنگ ومتحد ظاهرمیشوند و با بهانه های گوناگون این حزب را مورد حمله قرارمیدهند، به تحریف واقعیت ووارونه جلوه دادن حقایق روی می آورند،چون این حزب نشان داده است که نماینده ومدافع واقعی کمونیسم دخالتگرواجتماعی درجامعه است.
کارگران،زحمتکشان وزنان وجوانان آزادیخواه وبرابری طلب برای رهایی از شرجمهوری اسلامی سرمایه وجنایتکاران مزدور آن چاره ای جزاتحاد وانسجام صفوف مبارزاتی خود ندارند،ابزاراین کار تحزب کمونیستی است. حزب  حکمتیست وگاردآزادی ابزاراتحاد ومبارزه کارگران ،زنان وتمامی آزادیخواهان وبرابری طلبانی است که خواهان تغییروضعیت موجود هستند. برای سرنگونی جمهوری اسلامی وبرقراری جمهوری سوسیالیستی باید به این حزب پیوست .باید وسیعا" واحدهای گاردآزادی را درمحلات کاروزندگی سازمان داد وفضای اختناق وسرکوب را به نفع جنبشهای رادیکال اجتماعی تغییرداد.