دولت روحانی ، دولت سرکوب و اعدام ، دولت شکستن قلم هاست!

دولت روحانی که در دور اول ریاست جمهوری خود بیش از ۳۰۰۰ اعدام در کارنامه خود داشت، در دور دوم ریاست جمهوریش نیز ماشین سرکوب و اعدام خود را باردیگر به کار انداخت و بیش از ۱۱ اعدام دیگر را در کارنامه دور دوم ریاست جمهوری اش تا به امروز ثبت کرد . این در حالیست که هنوز افراد دیگری در زندانهای این رژیم در انتظار تلخ ترین روزهای زندگی خود هستند که شاید در روزهای آینده عمرشان در سایه این رژیم ضد بشری به پایان رسد . 

دولت “امید و تدبیر” حسن روحانی از زمان به قدرت رسیدنش تاکنون بیش از ۳۰۰۰ تن از زندانیان را در داخل زندان ها و یا در ملأ عام به پای چوبه دار برده و حلق آویز کرده است. این رژیم با ماشین قتل و کشتاری که به راه انداخته، به نسبت جمعیت ایران همچنان در صدر حکومت ها و دولت هایی قرار دارد که هنوز مجازات اعدام را به اجرا می گذارند.
رژیم جمهوری اسلامی هم اکنون صدها تن از بزهکاران اجتماعی را در سلول های مرگ در انتظار اجرای حکم اعدام نگه داشته است. هر چند که رژیم جمهوری اسلامی اعدام این زندانیان را با توجیه فریبکارانه ارتقا امنیت اجتماعی و اجرای عدالت انجام می دهد، اما با موج کشتار زندانیان در شرایط کنونی اهداف سیاسی مشخص تری را نیز تعقیب می کند. سران رژیم جمهوری اسلامی می دانند، فقر و فلاکت بی سابقه ای را که به مردم محروم جامعه تحمیل کرده اند، اخراج و بیکارسازی های گسترده و هر روزه کارگران، تحمیل دستمزدهای چند مرتبه پایین تر از خط فقر به کارگرانی که تمام نعمات و رفاه جامعه را می آفرینند، به تعویق انداختن پرداخت همین دستمزدهای ناچیز، و غیره، عواقبی جز طغیان گرسنگان و بینوایان جامعه را بدنبال نخواهد داشت ..
جمهوری اسلامی نه اکنون، بلکه از آغاز حاکمیتش، سانسور، سرکوب مطبوعات، شکستن قلم ها و زندانی کردن اهل رسانه و مطبوعات یکی از هویت های مذهبی و سیاسی حاکمیت در مقابل مخالفین و دگراندیشان بوده است. ایران امروز با کمک شیادانی چون روحانی نه تنها سومین زندان روزنامه نگاران، بلکه زندان بزرگی برای اکثریت مطلق ساکنین آن نیز محسوب می شود .
روشی که امروز در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی شاهد آن هستیم و می بینیم که چون این عالی جنابان قدرت به جان مردم و فرزندانشان افتاده اند و در هر روز و هر ساعتی مردم را به کام مرگ می فرستند .
امروز سران حکومت ، کابینه دولتشان و همه کسانی که در خدمت این نظام ضد بشری هستند کل مسائل جامعه را با دید امنیتی می نگرند، بازداشت روزنامه نگاران، شکستن قلم ها ، نشر مطبوعات حکومتی و غیرآزاد کماکان رایج و ادامه دارد .
فعالان زن در ایران با هزار و یک معضل و مشکل کاری روبرو هستند که در گزارش سالانه سازمان حقوق بشر نیز به آن اشاره شده است و ایران را نیز جهنم بزرگی برای زنان در جهان معرفی کرده است . زندانی کردن فعالان سیاسی و مدنی و همچنین تعداد اعدام ها به خصوص در روزهای نخست دور دوم ریاست جمهوری حسن روحانی آنچنان سیر صعودی طی نموده که صدای نهادهای بین المللی و مدافع حقوق بشر بیشتر از گذشته درآمده است. دستگیری و زندانی کردن فعالین کارگری، معلمین معترض و حق طلب ، فعالین زنان و دیگر جنبش های اجتماعی و اعتراضی بیشتر از گذشته شده است . سفره بی رونق مردم ستمدیده از گذشته فقیرانه تر شده است.
امروز ایران نه تنها یک زندان بزرگ برای روزنامه نگاران و سانسور مطبوعات و اعدام شهروندان خود در سطح جهان است، بلکه همچنان یک زندان برای اکثریت مطلق ساکنین آن نیز محسوب میشود.