آیا اعتصاب غذا توانسته است در مبارزه سیاسی علیه سیستم حاکم راه گشا باشد….

آیا اعتصاب غذا توانسته است در مبارزه سیاسی علیه سیستم حاکم راه گشا باشد….
به وفور در مورد اعتراضات زندانیان سیاسی در بند و در پی پافشاری بر خواستهایشان دست به مبارزه ای همچون اعتصاب غذا زده اند .
قابل ذکر است که این شیوه مبارزه و اعتراض را میتوان گفت در دو سطح به نمایش گذاشته اند در نوع اعتصاب غذای موسوم به تر که زندانی تنها با نوشیدن آب و چای آنهم محدود، اکتفا کرده و امکان تبدیل آن به اعتصاب غذای موسوم به خشک که مرحله ای بمراتب سخت تر و آسیب های آن فراوان، به لحاظ جسمی که هر چه طولانی تر گردد منجر به از دست دادن توان جسمی و تحرک و تکلم و کم سوئی چشمها و حتی از کار افتادگی کلیه ها که بستگی به توان جسمی و روحیه فرد میتواند متغیر باشد. این شیوه ها در سطح جهان مرسوم بوده و هست و حتی شنیده ایم که کسانی رکورد مدت آنرا شکسته و در دورانی اگر در سطح بین المللی انعکاس فرگیر می یافت و عامل فشاری جدی بر سیستم های حاکم و دیکتاتور و ارتجاعی بوده است.
صرفنظر از اینکه به هیچ عنوان نباید این شیوه مبارزه را توصیه کرد و تا آنجائیکه توان اقناع و پیشگیری را داشت نباید دامن زد.
نه هر صورت رژیمها و سیستمهای دیکتاتورو ارتجاعی راهی برای اعتراض زندانی باقی نمیگذارند و هیچگونه بهبودی در شرایط ناسالم و غیر انسانی زندانی و در بند فراهم نمیشود، گاها فردی و یا گروهی و دست جمعی تهدید به اعتصاب غذا می کنند و عواقب ناگوار آن متوجه زندانی میگردد.
رسیدگی و یا دیدار از زندانها در کشورهائی از جمله ایران، عراق، ترکیه ، چین و….از جانب سازمانهای عفو نین المللی و مدافع حقوق زندانی در سطح جهانی نیست و یا اگر باشد با سانسور و مصلحت های کشورهای بزرگ سرمایه داری زیر گرفته میشود. آنها خود در بهترین حالت تنها به محکوم کردنی آبکی بسنده کرده و در کنار آن با لاس زنی و معاملات تجاری و بازرگانی خود، به روی این همه جنایت و بی حقوقی و ناعدالتی ، کور و کر و لال میگردند.
نگاهی بیندازید به اعتصاب غذاهای طولانی و گسترده در زندانهای ترکیه در این سالهای اخیر حکومت فاشیستی ترکیه و یا زندانیان فلسطینی در زندانهای رژیم اشغالگر اسرائیل ویا در چین و کره شمالی که هیچ صدائی به بیرون درز نمیکند و…..
حال به زندانهای ایران تحت حاکمیت رژیم جهل و خرافه اسلامی و حامی سرمایه بنگریم که چه دردناکند و در این سالها چه نمونه هائی مشاهده شده و دیده ایم. اسماعیل عبدی معلم مبارز و معترض در هفته چهارم اعتصاب غذایش ، آتنا دائمی فعال حقوق بشر و زنان در آغاز هفته هشتم اعتصاب غذا ….
تازه پس از این همه جانفشانی و ضعف جسمی حتی اقدام به انتقال به بیمارستان جهت مداوا و یا رسیدگی به خواستهای برحو شان نمیشود و تا آنجائیکه توان داشته باشند از درز اخبارش جلوگیری میکنندو خانواده هایشانرا تهدید میکنند که حق ملاقات منوط به سکوت آنها در بیرون زندان و عدم تماس با رسانه ها و مدیا میگردد.
در هر صورت رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی ایران برایش مهم نیست که زندانی سیاسی همچون شمع در زندانها فنا شود و چه بسا مطلوب آنهاست. چه بسیار فعالان سیسی در بند در گوشه زندانها با مرگ مشکوک جان دادند و یا حتی پس از آزاد شدن از زندان زمانی طول نکشیده که جانشانرا از دست داده اند. حتی بسیاری از همان زندانیان که آزاد گشتند بر اثراعتصاب غذا در زندان همواره عوارض گوناگون مریضی های مختلف را یدک میکشند.
مبارزات و اعتراضات توده ای و آگاهگری در میان زنان و مردان در جامعه علیه ظلم و بیدادگری سیستمهای حامی سرمایه باید همه گیر شود و تلاش هر چه بیشتر برای اتحاد و یکپارچگی و مبارزه برای لغو حکم اعدام، باید در دستور کار همگی فعالان سیاسی و اجتماعی و مدنی قرار گیرد، تا امکانی فراهم آید که حداقل حقوق زندانی در زندانها رعایت شود. هر چند تا در بر این پاشنه بگردد از طول و عرض زندانها کم نخواهد شد و تا حدی که خود جریانات باصطلاح حقوق بشری و عفو بین الملل آحلام میدارد که در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی بسیار بیشتر و محاکمات فرمایشی در بیدادگاههایشان فرمال و تعداد اعدامها و در صف اعدام هم بمراتب بیشتر شده است.
تلاش در جهت هر چه برشتر منزوی کردن رژیم در هر عرصه ای، پیشروی ست در جا انداختن هر چه بیشتر سنت های مبارزاتی اعتراضی علیه ظلم و ستم و استثمار در جهت اتحاد و یکپارچگی برای سرنگونی انقلابی این رژیم به دست توانای طبقه کارگر متشکل و متحد و آگاه ، در نهایت خواست همگی ماست.
اردشیر نصراله بیگی
ماه مه ٢٠١٧ میلادی