نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم

نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم
این یک دروغ بزرگ است که ادعا می شود، توده ها در تقابل با رژیم شاه نمی دانستند چه می خواهند، چرا که چه در جمهوری مهاباد، جمهوری آذربایجان، سرکوب جنبش ملی با کودتای آمریکایی در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و مبارزه توده ها در سالهای ۵۶ و ۵۷ با شعار های استقلال، آزادی و جمهوریت همگی برای کسب آزادی های سیاسی و نظام جمهوری بجای استبداد شاهی و یا هر استبداد دیگری بود. اینکه بورژوازی بازار با همدستی دستگاه دینی، اسلامگرایان را به صورت یک کودتای خزنده به جنبش آزادیخواهی تحمیل کردند، موضوع دیگری است که از حوصله این بحث خارج است. وقتی هزاران مستشار آمریکایی در آن سرزمین حضور داشتند و باصطلاح “شخص اول مملکت” از جای دیگری فرمان می گرفت، این توهین بزرگی به استقلال آن جامعه بود و یا هنگامی که می شنیدی دیوار موش داره و موش هم گوش داره، حساب کار می آمد بدستت که با چه رژیم ضد آزادیخواهی طرف هستی. بنابر این کارگران و زحمتکشان تهیدست و دیگر اقشار خلق، آزادی و حق اراده حاکمیت در آن سرزمین را درخواست می کردند و تا تحقق این گوهرهای گرانقدر مبارزه تا سرنگونی رژیم سرمایه داری و جنایتکار جمهوری اسلامی ادامه دارد. همانطور که همه مطلع هستند، این رژیم در دهه ۶۰ مرتکب یک جنوساید شد که با قتل عام زندانیان سیاسی اسیر در تابستان ۶۷ این نسل کشی دهشتبار تکمیل شد. ای رژیم با اعمال ضد انسانی که به آن اشاره می شود پرونده جنایات خود را سیاهتر و سنگین تر کرد. حمله به کردستان و ترکمن صحرا و قتل عام مردم بی گناه این سرزمینها از جمله در روستاهای قارنا و قلاتان، سرکوب دانشجویان و بستن دانشگاهها به اسم “انقلاب فرهنگی” اخراج هزاران معلم و دانشجو و کارمند دولتی و غیر دولتی در دهه ۶۰، صدور باصطلاح انقلاب به کشورهای همسایه و دخالت مستقیم در امور داخلی عراق و شروع جنگ ناعادلانه و خانمانسوز و کشته و زخمی شدن هزاران هزار انسان از دو طرف، خفقان وقبرستانی کردن جامعه، ترورهای سیاسی نویسندگان و مخالفین در داخل و خارج در دهه ۷۰، حمله به کوی دانشجویان در تیر ماه سال ۷۸ و اعدامهای گسترده و …. هر انسان شرافتمندی با نگاهی به این پرونده ظلم و جنایت، حتی یک لحظه هم تردید به خود راه نمی دهد که عاملین و آمرین ۳۸ سال قتل وجنایت، ترور و پایمال کنندگان زندگی انسانها، بجای نامزد شدن در انتخابات ریاست جمهوری، وکیل و وزیر و سردار و ته دار و آبدارچی شدن، تیر خلاص زنان و بر پا کنندگان بساط اعدام، شکنجه گران و تجاوز کنندگان به زندانیان و تحمیل کنندگان بیکاری، فقر و فلاکت، اعتیاد و تن فروشی، رانت خواران و اختلاس کنندگان میلیار دلاری از غارت دسترنج کارگران و…. باید باید باید دادگاهی شده و با دراختیار داشتن وکیل محاکمه شوند. و دقیقا همانطور که برتولت برشت شاعر کمونیست در قطعه شعر مهاجر سروده،
در نمی گذریم و نمیبخشیم هیچ آنچه را که بر ما رفت
نمی بخشیم، آه. سکوت این ساعت فریبمان نمیدهد
ما صدای فریادها را از اردوگاه هایشان میشنویم
ما خود شاهدانی هستیم که شرح تبهکاری ها را با خود به این سوی مرز آورده ایم،
هر یک از ما که با کفش های پاره از میان جمعیت میگذرد افشاگر ننگی است که دیارمان را آلوده کرده است
آه. هیچ یک از ما اینجا نخواهد ماند، آخرین کلام هنوز گفته نشده