حکومت اسلامی و دین با آزادی زن خوانایی ندارد!

تمام دوران حکومت اسلامی با حذف و محدود نمودن زنان مشخص میشود. ولی باید پرسید چه رابطه ای میان این سیاست حکومتی و دین اسلام وجود دارد و با خود جنبه های متضاد در بر دارد؟ واقعیت این است که حکومت اسلامی و بطور کلی هیچ بخشی از اسلام وخط مسلط دین درقوانین وسنتهای جاری در جامعه با آزادی زن و حق برابر شهروندی آنان خوانایی ندارد.

به علاو باید تاکید نمود که در عصر کنونی نظام سرمایه داری دین بخشی از نیازمندیها و ملزومات آن طبقه را تامین و نمایندگی می کند. سرمایه است که در عین حال خود یک شرط وجودی تولید سرمایه داری را تامین میکند. در حقیقت امروزکه سرمایه داری در همه جا حاکم است بررسی فرو دستی زنان بدون تمرکز بر نظام سرمایه داری که مرد سالاری و پدر سالاری و از جمله پدیده دین را همواره تقویت و حمایت می کند غیر ممکن است.

بیایید با هم نگاهی بیاندازیم به وضعیت زنان کارگر و فرو دست در کشور خودمان و ببینیم که ایا ریشه ی وضعیت ناگوارزندگی انها در ذات خشونت طلب مردها نهفته است یا در ذات سیستم سرمایه داری و نظام حاکم، که به گفته ی خود مقامات جمهوری اسلامی در بسیاری از موارد حتی کمتر از یک سوم حداقل دستمزدی که قانونا تعیین شده به زنان پرداخت می شود. همه این ها نشان می دهند که عامل ظلم و ستم به کارگران و با تاکید زیاد به خصوص به کارگران و زحمتکشان زن سرمایه داران هستند که با مکیدن خون زنان کارگر و زحمتکش امروز به پول های کلانی دست یافته اند. این نظام برای بکار گرفتن سودجویانه نیروی کار ارزان نصف جمعیت جامعه به مذهب و فرهنگ مرد سالاری و فرهنگ ملی و دولتهای از نوع حکومت اسلامی نیز نیاز دارد.

این واقعیت نشان می دهد که شرایط بسیار دردناک امروز زنان کارگر و زحمتکش محصول ستم مضاعف و چند جانبه ای است که از یکسو منشا ان سرمایه داری و از سوئی دیگر دین و فرهنگ مرد سالاری به عنوان محصولات فکری اتئولوژیکی سرمایه داری، به عنوان ابزار ستم و سرکوب در نظم طبقاتی حاکم نهفته است. در ضمن با در نظر گرفتن این واقعیت ها می شود نشان داد که با مبارزه برای تغییر قوانین در جمهوری اسلامی، رژیمی که دیکتاتوری اش طوری است که به هیچ قانون انسانی پایبند نیست، نمی شود باری از روی دوش زنان ستمدیده ایران برداشت. در این چهار چوب نمیشود تغییرات مثبتی به نفع زن برداشت همچنانکه قریب به چهل سال است چنین تحولی صورت نگرفته است. بلکه تنها با نابودی این رژیم و به همراه ان با نابودی سیستم سرمایه داری در ایران است که قوانین واقعا عادلانه به نفع زنان می تواند تنظیم بشود.
قانون اساسی به عنوان پایه نظام حقوقی یک کشور شناخته می شود. این سند رابطه دولت و ملت را قانون مند نموده و حقوق و تکالیف هر یک از طرفین را در چهار چوب خاصی بیان میکند. طبق مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، قانون فوق الذکر مبین نهادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران بر اساس اصول و ضوابط اسلامی است. همگان نیز بر آن واقفند که در این قانون هیچ اثری از حقوق و آزادی و برابری در هیچ عرصه ای برای زنان کشور وجود ندارد.همانطور که مشخص است قانون اساسی از همان ابتدا به ترویج یک نوع اندیشه خاص پرداخته، به طوری که تمامی نهادها می بایست تحت شعاع یک ایدئولوژی خاص قرار گیرند، یعنی ایدئولوژی و قانون اسلامی! در نتیجه از انجا که قانون اساسی ایران بر اساس اصول و مبانی دینی تدوین شده است جایگاه و حقوق زنان بر اساس معیارهای دینی و اصولی در نظر گرفته شده است که هیچ پیوندی با اصول انسانی و حق آزادی زن در آن نه نهفته است. پس ازبه شکست کشاندن انقلاب ۵٧ از جانب همین رژیم و طرفدارانش وضعیت زنان نه تنها پیشرفت نداشت بلکه در بسیاری از زمینه ها دچار پسرفت شده و فرو دستی زنان از سوی حاکمیت جدید تثبیت گردید است.
زنان در بسیاری از عرصه های زندگی خصوصی و حیات اجتماعی با مشکلات و معضلات فراوان روبرو هستند. ستم جنسی که در عرف و شرع وجود داشت شکل قانونی به خود گرفته است. زندگی تمام زنان تحت الشعاع این قوانین قرار گرفت و همواره سرکوب شده است. در واقع انقلابی که از طرف ضد انقلاب اسلامی به شکست کشانده شد را می توان یک تحول مردسالارانه و ضد زن به حساب اورد. این نوع “انقلاب” زنان را از تعاریف و تفاسیر استقلال ازادیبخشی و ازادی کنارگذاشته و می گذارد یا به حاشیه می راند. انقلاب بعدی و مبازره آتی ما نباید هرگز این تجربه را فراموش کند و باید بدوا راه پیروزی نهای از جمله برای زن و آزادی کامل زنان را تامین و تضمین نماید! به میدان آمدن خود زنان و متشکل شدن آنها حول احزاب مترقی و سوسیالیست خود مهمترن عنصر تامین کننده این آینده است!

اکثریت عظیم جامعه زنان این نظام ظالمانه و ضد زن و قوانین جاری در جامعه را نظام و قوانین متعلق به خود نمی داند، علیه آنند. مبارزه برای آزادی زن جدا از مبارزه برای سرنگونی آن رژیم ضد زن نیست. ما زنان آزاده و سوسیالیستها و کارگران ایران میتوانیم متحد شویم این رژیم را سرنگون کنیم و یک جامعه و نظامی آزاد و سوسیالیست که تامین برابری کامل ز و مرد در سر لوحه هدف و نظامش است متحقق کنیم.