کامیار احمدی
در هفته اخیر حزب کومله تکانهایی به خود داد و در مقابل نقدهای ارائه شده از سوی حزب حکمتیست از خود دفاع کرد. البته به روال همیشه نه ار طرف ارگان رهبری حزب کمونیست ایران و به شیوهای سیاسی و منسجم. بار دیگر این سوال دوباره مطرح شد پس کی حزب کمونیست ایران این سکوت سیاسیاش را میشکند؟
بعضی از اعضاء حزب کمونیست در نوشته هایشان باز گفتند که گویا ابراهیم علیزاده ارگان رهبری حزب خود را شأن کورش مدرسی و کمیته رهبری حزب حزب حکمتسیت نمیداند، برای همین حاظر به پاسخگویی نیست. این دیگر خیلی کمیک است…
قهر کردن و ندادن جوابی سیاسی شاید به چیزهای بسیار دیگری دلالت کند! حزب کمونیست ایران به ادعای اعضاء آن بزرگترین و تاثیرگذارترین حزب چپ در ایران است، نمیخواهد جوابی سیاسی به نقدهای ارائه شده بدهد؟
من نمیگویم سکوت نشانهی پذیرش است، خیر ولی میتواند رگههایی از پذیرش و ترس در آن داشته باشد. جوابهای ارائه شده هرگز آنقدر دارای ساختار محکم و سیاسی نبود، برای همین من به خود جرأت می دهم تا بعنوان عضو سادهای از حزب حکمتیست این پاسخها را به چالش بکشم.
نقد اساسی که در این مدت بر کومله از سوی رهبری حزب حکمتیست ارائه شد این بود:
نئوتودهایسم دارد به کموله خط میدهد!
آیا در این مدت جوابی سیاسی در رد این ادعا ارائه ارائه شد؟ به نظر من خیر… اما چرا این امر صورت نمیگیرد؟ قابل پذیرش نیست برای حزبی که اسمش حزب کمونیست ایران است، ادعای کمونیست بودن را دارد و دارای تاریخ کومله است. اگر بقول بعضی از اعضای حزب کمونیست ایران این یک اتهام باشد، باید رفع اتهام شود یا خیر؟!…زیر لب حرف زدن و غر زدن جواب نیست . مقالاتی که ارائه شدند به این سوال، جوابهای متفاوتی دادند. یکی در رد دیگری. یکی تماما انکار میکند و این را اتهام میداند، دیگری این امر را فرض میگیرد بر بودن و دیپلوماسی میداندش… این جواب روشنی نیست.
حزب حکمتیست به صراحت اعلام کرد خط میگیرید! نه به این دلیل که اسنادی را از بایگانی حزبی کش رفته باشد، بلکه خط نئوتودهایسم را دارد تحرکات و سیاستها و اقدامات امروز حزب کمونیست ایران و سازمان کردستانش (کومله)میبیند و تا جایی که نیاز بود هشدار داد… و حتی دادگاهی کردن این اقدامات را از سوی جبهه کمونیسم خواستار شد. این تعارف نیست ، شوخی هم نیست. این اقدامات یک جریان را میتواند تماما متهم کند و به محاکمه و پاسخگویی در برابر دادگاه کمونیسم بکشاند.
اما هنوز جوابی ارائه نشده است، بجز ارائه چند مقالهی گنگ و اینکه «محمد فتاحی نمیداند» و «ما خودمان بهتر مصلحتمان را میدانم»، «دل نسورانید» و … گویا ما داریم نصیحت میکنیم ! خیر . این دیگر شوخی بردار نیست. کومله میتواند منفعل باشد و هرگز تا ابد در این دام نیفتد ولی این دیگر خطزناک است… و دادگاهی شدن در مقابل همه جنبشها و جامعه و طبقه کارگر و کمونیستها را به همراه خواهد داشت.
عزیزان این جواب نیست. من بشخصه مشتاقم جوابی سیاسی و واقعی در این خصوص بشنوم . نئوتودهایسم آذرین- مقدم آیا بر حزب کمونیسم ایران تاثیر مستقیم سیاسی دارد یا خیر؟ صریح جواب دهید… آری ، خیر … و برای هرکدام که بود، دلیل سیاسی ارائه دهید. فکر نکنم هیچ حزب چپی بخواهد با کیانوریها و طبریها دیپلوماسی کند.
اما « حزب حکمتیست میترسد از جنبش کمونیسم، شکست خورده است، برای همین به کومله بند کرده است» خندهدارش نکنید… به سوالهای ارائه شده پاسخ دهید، ما توی زمینمان از این توپها بسیار داریم … توپ فعلا در زمین شماست.
شما چه بخواهید و چه نخواهید کمونیسم ارائه شده از سوی منصور حکمت با شما و تمام گرایشهای چپ طول تاریخ ایران متفاوت بوده و هست. ورد زبانتان سالهای سال حزب و قدرت سیاسی و … شده است. به جرات میگویم هیچ حکمتیستی وجود ندارد که نقدها ارائه شده بر حزب و قدت سیاسی را نخوانده باشد. سالهاست از آن مینویسید و هیچ به گمان من. نقطه قوت این حزب همین است. ایرج آذرین همهی زورش را زد و « در دفاع ز مارکسیسم» را نوشت. به شهادت بسیاری از رفقا در ایران همین نوشته آذرین بسیاری را کمونیست کارگری کرد. حزب حکمتیست راست است، چپ است، پا در هواست، شما چیز تازهای نگفتهاید. یکی از تفاوتهای اساسی ما (خط منصور حکمت) با شما صراحت مارکسیستی است در ارائه استراتژیها . بیان صریح و لاپوشانی نکردن. نترسیدن از ابراز آراء و نظرات است. شتر سواری دولا دولا نمیشود. هم کومله بود، هم تودهای داشت، هم فراکسیون ناسیونالیستی و… باید تکلیف طبقه کارگر را روشن کرد. باید تعریف واقعی از خود ارائه داد.
اگر خیانتی به جنبشهای مبارزاتی در طول تاریخ وجود داشته باشد، دقیقا عدم صراحت و ارائه سیاستی روشن آشکار است، یعنی کلاهبرداری سیاسی. طبقه کارگر ، جنبشهای اجتماعی باید بدانند حزبی که ادعا میمیکند بزرگترین و موثرترین حزب چپ است، چه استراتژی را دارد. حزبی که زیر لب استراتژیهایش را پنهان میکند چه میتواند باشد؟
دلیل واقعی که ما این همه به کومله فشار میآوریم این است که حقانیت واقعی این دورهاش را با صدای بلند به توده مردم ایران بگوید. در این دوره همه احزاب چپ آنچه که میتوانستند به ما بگویند، گفتند. ماهم استراتژی و تاکتیکهایمان را به صراحت بیان کردیم. هردو در اختیار جامعه قرار گرفته است. این مبارزه سیاسی است، واقعی و روشن. اما استراتژی دزدکی ؟!
این نقد واقعی است. هیچ کسی نمیتواند کمونیستی را مواخذه کند به این دلیل که روشنگری میکند، نقد میکند. اخلاق کمونیستی دیگر چه صیغهای است؟ گویا ما باید به هرکس که پیراهن قرمز میپوشد و تداعی میشود با کمونیسم کمتر از گل نگوییم مبدا به قبایشان بر بخورد. خیر اینگونه نیست، گذشت آندوره که کمونی