سیاست و برنامه حزب کمونیستی جدید کدام است؟

سیاست و برنامه حزب کمونیستی جدید کدام است؟

در طی این چندین روزها ، و به دنبال اعلام تصمیم و نظر کمونیستی تعدادی از رفقا مبنی بر تلاش جدی و صادقانه و کمونیستی برای برپایی یک حزب کمونیستی و کارگری جدی و واقعی، حزبی که بتواند در معادلات واقعی جنبش کارگری و جامعه داری حضوری پررنگ و از توان و نقش آفرینی موثر برخوردارباشد، حزبی مصمم و اهل عمل و اقدام جدی برای سازماندهی و برپایی انقلاب کارگری و… در گوشه و کنار و بطور پیدا و پنهان از جانب جریانات و برخی افراد بد سابقه مدعی کمونیسم کارگری تلاش و تقلاهای مذبوحانه و نافرجامی برای جو سازی در مسیر مخالفت و کارشکنی در روند ایجاد و برپایی یک حزب کمونیستی جدید آغاز شده است . گاها صداهای مشکوک و مستاصلی شنیده میشود در گوشه و کنار میگویند اینها که آمده اند با این ادعاهای بزرگ و قصد تشکیل حزب را دارند و… دچار خودخواهی و غرور و ماجراجویی و و راست روی هستند ، گاهی ما را متهم می کنند که کارنوال تنفر و کینه و تسویه حسابهای شخصی بر علیه برخی شخصیتهای بازنده سیاسی راه انداخته ایم . گاهی متهم میشویم که برای برپایی ساختمان حزبی ، در تعین برنامه امان ، در شناخت و تعیین سیاستهایمان در قبال جنبش کارگری و دیگر جنبش های اجتماعی ، در چگونگی تعیین ابزار و سیاستها در مبارزه برای سرنگونی حاکمیت ۳۸ ساله فساد وجهل و جنایت سرمایه داران و حکومت اسلامیشان برنامه و سیاستهایی شفاف و روشن نداریم .
انگیزه و ترجیح و علاقه و باور شخصی من در وهله اول و قبل از هر چیز پرداختن جدی و مصمم به چگونگی امر و مقدرات سازمانیابی وتامین هژمونی ورهبری و پیشروی جنبش کارگری در درجه نخست است وسپس دیگر جنبشهای اجتماعی است ، ما خواهان حضور جدی و اکتیو در جنبش کارگری و دیگر جنبشهای اجتماعی هستیم . ما می گوییم اگر کار و تلاشی هست این بخودی خود فاقد ارزش است مگر مسئول به نتیجه و جوابگویی باشیم . ما با تمام وجود به آنچه میگوییم مصمم و باورمندیم . ما می خواهیم حزب سازمانده انقلاب کارگری باشیم ، ما می خواهیم حزب جدی تصرف قدرت سیاسی باشیم ، ما می خواهیم حزب مجامع عمومی و شوراهای واقعی کارگری باشیم. می خواهیم بی تعارف و بی چون و چرا سیاستهای کمونیستی و انسانیمان را ، یک دنیای بهترمان را، که متاسفانه امروز بعلت بی کفایتی و سترونی احزاب موجود بعنوان سیاست و مطالبه محسوب می شوند در اولین روزهای پیروزی به قانون تبدیل و اجراییش نمایم .برخلاف سازهای ناکوک و مخالف و کارشکنی که شنیده میشود . سیاست و برنامه ، اصول حزبی و اساسنامه ای ما دقیقا شفاف و روشن و مستدل است . نقطه عزیمت و تکیه گاه و محور اصلی همه سیاستها ، برنامه و اصول سازمانی ما همان سیاستها و اصول ارایه شده مارکس و منصور حکمت است . بر خلاف تلاش وادعاهای دروغین و خودفریبی برخی شخصیت های خود خوانده مغرور و خود خواه ، جنبش کمونیسم کارگری پس از از دست دادن بنیانگزارو رهبر اندیشمند و متفکرو دلسوز و مسئولش منصور حکمت تا کنون نه رهبر ، نه اندیشه پرداز و نه لیدر ی که حرف و سیاست جدیدی ارایه داده باشد به خود ندیده است . این همه ادعاهای توخالی و پوچ برخی جریانات که مانند فرقه های مذهبی و سکتی رهبر و لیدرهای مادام العمر دارند دروغ و فریبی بیش نیست . بر خلاف ادعاهای پوچ و واهی دیگران ما اکیدا خویش رانه لیدر ونه اندیشه پرداز و کاشفان جدید نمی دانیم . ما کمونیستهای واقع بین و مصمم و پراتیکالی هستیم که عمده تفاوت ما عزم جزم ما برای تغییر جسورانه این اوضاع گسیخته و نابسامان جنبش کمونیسم کارگریست.ما بشدت از فریفتن خود و دیگران بیزاریم. کانون انباشته از تنفر و تسویه حسابهای شخصی هم نیستیم ،همه این چرندیات به ماو اهداف ماوصله ای نچسب ونا مربوط است. بر خلاف جو سازیهای مسمومی که علیه ما راه افتاده است. حرف و سیاست ما خیلی روشن و سر راست است . ما می گوییم باید و صد البته ضروری و مهم است که کمونیسم رزمنده و بی تخفیف مارکس و منصور حکمت را از زیر آوار احزاب مدعی کمونیسم کارگری بیرون بکشیم . ما خواهان رجعت صد درصدی و بی چون و چرا به کمونیسم و مارکس و منصور حکمت هستیم . البته در این رهگذر احزاب موجود که در نهایت انجماد و بی تحرکی و فساد سیاسی و تشکیلاتی ،و بحرانها و بن بستهای سیاسی و تشکیلاتی و به انواع سیاستهای پاسیو اپورتونیستی و راست پوپولیستی غوطه ورند مانع ما و سد راه هر گونه حرکت نو و جدیدی هستند .در این عرصه و در جهت گشودن مسیر و پیشروی جنبش کارگری و کمونیستی ما به ناچار مجبور به نقد سیاسی این جریانات فرقه ای و در حاشیه ودر خودو منزوی از جامعه هستیم . در مقابل مقاومت منفی و تقابل این گرایشات برای بقا هم امری بدیهی و روشن است . ما می گوییم فمنیسم غیر انقلابی و حتی ارتجاعی است ،این گرایشی هست بی ربط به کمونیسم و کارگر در مقابل طرف تا خرخره در گرایشات انحرافی اعتراض عریان خفه شده است و اگر حافظه ای داشته باشند تا همین چندی پیشها مشغله اشان انتشار تقویم برهنگان و چرندیاتی از این دست بود . ما می گوییم تلاطمات سال ۸۸عمدتا بخشی از اختلافات و منازعات باندهای جنایتکار سبز و سیاه حکومتی بود بخشی از این جناحها و مردم متوهم درکف خیابانهای تهران فریاد میزدند یا حسین میر حسین ، یا مهدی شیخ مهدی و… در مقابل طرف ( ح ک ک ) رفته با بیشرمی و گستاخی در کنار این جانوران مخوف و بانیان کشتار بیش از صد هزار اعدام و جنایت ایستاده و می گوید انقلاب شده ، ما می گوییم خواست فوری و تخفیف ناپذیرمان انقلاب کارگری و امرمان سوسیالیسم فوری است فلان لیدر کذایی با زیر پا نهادن همه اصول ابتدایی می گوید انقلاب انسانی و این میشود همه باهم و این میشود ندیدن تضاد های آنتاگونیستی و آشتی ناپذیر طبقاتی و این میشود نقض اصول اولیه مارکسیسم و کمونیسم منصور حکمت .این میشود پاشیدن لجن به امر مبارزات کارگری ، ما می گوییم با هر علل و انگیزه ای شرکت در نمایشات و سیر ک مسخره رفراندوم حکومت قاتل ، فاسد و جنایت پیشه اسلامی مردودو محکوم است . ما میگوییم همه باندهای جانی حکومت اوباش اسلامی بدترینند، بد و بدتری در کار نیست و… در مقابل طرف وقتی شرکت بخش اندکی از مردم متوهم و ناآگاه را که یا با تطمیع کاسبکارانه و یا تهدید در این نمایشات مسخره می بیند از سر استیصال و اپورتونیسمش، بخاطر اجتماعی شدن ! و جا نیافتادن از قافله ، با جریان باد همچون خسی بر آب همراه میشود ومی گوید این رای رای سلبی !!مردم است ، و کاشف بعمل می آورند این یعنی نه و سرنگونی حکومت ، ما می گوییم آزادیهای یواشکی خواستگاه و پلتفرم گرایشات پرو غرب و دشمنان جنبش چپ و کمونیستی است ، رادیکال نیست ، سکولارنیست ، ماکسیمال نیست ، ما می گوییم آزادیهای یواشکی گرایش مضر و خطر ناکی است برای انحراف و کاستن از تیزی مبارزات جنبش های اجتماعی در مقابل این اینها با پررویی و گستاخی به زیر علم و کتل این گرایش ارتجاعی خزیده و کاسه داغ تر از آش هم شده ا ند، ما می گوییم در جهنمی که روزانه دهها تن بمب های ناپالم و موشکهای کروز میلیتاریسم و سرمایه داری بر سر جامعه ای فرو میریزد این فاجعه است ، این سناریو سیاه است ، این شیرازه جامعه را می پاشد و هزاران هزار انسان بیدفاع را به خاک و خون میکشد و میلیونها انسان را آواره و نابودو… در مقابل طرف باعدم احساس مسئولیت انسانی ، با لاقیدی و شانه بالاانداختن می گوید در این شرایط آتش و دود و قتل و جنایت و آوارگی فرصت باز میشود و باز در اطلاعیه های پوچ و بی محتوا و بی ارزش و میرزا بنویسشان می گویند اگر ناوگان دریایی میلیتاریسم هار و جانی امریکا در یک روز بیش از ۶۰موشک دوربرد با بیش از صد تن مواد منفجره سوریه را در هم کوبیده است و معلوم نیست چه تعداد انسانهای بیگناه و بی دفاع لت و پار شده اند می گویند اگر قرار بر زدن و سقوط حکومت اسد است فرصت و غنیمت است ! اگر به فلان شخص ورشکسته و بازنده سیاسی و باند همراهش بگویی و بپرسی چطور شد و با کدام استدلال منطقی در فاصله ۶ ماه در حالیکه خود را به نابینایی و ناشنوایی زده و چون کبک به زیر برف خزیده اید شش بار تجدید فراش نموده اید ، از حزب اتحاد به حزب حکمتیست و سرانجام به حزب کونیست کارگری در سفر صفا و مروه وکوچ و هجرت و قهر و آشتی بوده اید و این همه قی قاج و زیگ زاگ و این همه چرخشهای ۱۸۰درجه ای از کجا منشا و ناشی میشود ؟ اگر بپرسیم چه پاسخی برای جنبش و جامعه دارید ؟ می گویند طرف کانون نفرت شده ، آنتی کمونیسم شده ،دچار راستگرایی و انحراف گردیده و هزار و یک کوفت و زهرمار دیگربهش تزریق می کنند تا حقایق مخدوش شود و نام این گونه رفتارهای زشت و حقیر را می گذارند مبارزه کمونیستی ! ، مرتضی پاشایی آوازه خوان و مجیز گوی حکومت جنایتکار اسلامی فوت شده همین شخصی که در مدحش حدادیان مداح شش لول بند خامنه ای در وصفش گفت از ماست ! همین حضرات ح ک ک با بخشی از اقشار متوهم ولایه های خرده بورژوازی مرفه و میانی جامعه به همراه وزارت سانسور و خفقان ارشاد اسلامی با شمع و گلاب و شمعدان به کمپینش سر سپردند ، البته جالب است در همین روز که حضرات مشغله پاشایی را داشتند بیش از ۸۰۰نفر از کارگران ساختمانی بخاطر بیمه هایشان و چند صد نفر دیگر از کارگران پتروشیمی ایلام با خواست مطالبه چندین ماه دستمزدهای معوق درمقابل مجلس حکومت اوباش اسلامی تجمع اعتراضی داشتند .من فکر می کنم افتضاح سیاسی این جریانات عمدتا ناشی از یک یا چند مورد اشتباه و خطای سیاسی نیست . من به همه این شرایط می گویم بی ربطی زمخت به جماعت کارگر و کمونیست . من به همه این انحرافات و این فاجعه و منجلاب سیاسی می گویم ، پوپولیسم ، اپورتونیسم ، راستگرایی در سیاست و خیانت به منفعت و جایگاه جنبش کارگری و کمونیستی رادیکال و میلیتانت . من منشا همه این انحرافات را ریشه در گرایشات و متعلق به اقشار و طبقات دیگر می بینم . هرچه هست کارگری و از جنس کمونیسم رزمنده و رادیکال نیست .همه این جریانات و گرایشات را می گویم ، بر خلاف میل و خواست آنها ، در دنیای واقعی ، چه بخواهند یا نخواهند ، امروز دیگر پروژه تدارک و برپایی یک حزب کمونیستی و کارگری رادیکال و میلیتانت توسط شخص یا اشخاصی کلید خورده است . این پروژه اختراع و ابداع کسی نیست ، این پروژه فرزند خلف ضرورتهای زندگی و مبارزه طبقاتی است ، این یعنی پیمودن و پیوستن به راه تکامل و پیشروی !خطاب من به مشتی رهبران مادام العمر و خود خواند ه در این جریانات نیست . پیام صمیمانه و نگاه رفیقانه من بسوی بخش گسترده ای از کادرهای بدنه و انسانهای شرافتمند و مسئولی است که همین الان در حالیکه با انواع تناقضات و تعارضات و سرخوردگیهای سیاسی که حتی خودشان هم بدرستی نمی دانند چرا و چگونه با ابهام و تزلزل و سرگردانی و بلاتکلیف و معطل در صفوف این گرایشات غیر کارگری نشسته اند . من به همه این رفقا و انسانهای شریف می گویم از انتخاب و تجربه نمودن مسیر نو و بالنده مبارزات کارگری و کمونیستی نهراسید ، به ما بپیوندید ، دست در دست هم بگذاریم و آینده را در شان و حرمت جنبش کارگری و کمونیستی رقم زنیم .
زنده باد انقلاب کارگری
برای خواندن مجدد مطلب کامران پایدار “نکاتی در ملزومات برپایی یک حزب کمونیستی و کارگری جدید” لطفا به لینک زیر مراجعه نمائید
http://www.azadi-b.com/G/2017/04/post_658.html