پاسخ به چند سوال مرتبط به پروسه تشکیل حزب سیاسی جدید

S_zijji@yahoo.se

در این مدت، در کنار بحث و دیالوک بسیار ارزنده ای با جمع کثیری ازعلاقمندان به ایجاد حزب سیاسی جدید سوسیالیستی در ایران، درباره چند موضوع مهم نیزرفقای عزیزی سوالاتی داشتند که با ما طرح یا برای ما فرستاده اند. در اینجا توجه آن عزیزان و همچنین کلیه خوانندگان نشریه “سوسیالیسم امروز” به آن بخش از سوالات که جنبه عمومی تری دارند  جلب می کنم:

موانعهای اصلی سر راه شما در شرایط حاضر چیست؟

شکی نیست که به عنوان یک جریان  کمونیستی خلاف جریان، یک نیروی انقلابی و رزمنده  و شفاف در شرایط بسیار پیچیده و در عین حال غیر انقلابی، موانع سر راهمان زیاد هستند. البته که باید تلاش کرد این موانع را از سر راه برداشت! اما مانع فوری بی پولی، نداشتن میدیا، آوار خرابکاریها و بی اعتمادیهای که جریانات دیگر در طول سالهای متمادی برای جنبش ما ایجاد کرده اند، وجود سنتهای غیر پیشبرنده که چپ در ایران به آن عادت کرده است از جمله موانع های امروز سر راه ما هستند. هر چند باید تاکید کنم که ما در داخل کشور با آن معضلات و سنتهای چپ  و فعالیت و زندگی که اپوزیسیون در خارج کشور  به ان عادت کرده است خوشبختانه  کمتر روبرو هستیم، آنجا مسائل  و سوالات و پراکتیک جدی  دیگری مطرح و در اولویت قرار دارند.

علاوه بر آن موارد مشخص، و در همین راستا با موانع اصلی تر دیگری نیز روبرو هستیم: یکی “اپوزیسیون است” و دیگری پوزیسیون!. هر کدام به شکلی. اولی را، که عمدتا و متاسفانه با نام”کمونیزم کارگری” و “منفردین” حواشی آنها در خارج کشور که  خود بعداز سی سال فعالیت  بجای نرسید اند، بر علیه ما  که میخواهیم راه دیگری را دنبال کنیم به ترور شخصیت وبه لیچار گوئی و شانتاز روی آورده اند. براستی قابل درک نیست که چرا برای این طیف و یا چپ مشابه  که خود را “سرنگونی طلب” و “کمونیست” هم می دانند  شروع فعالیت و تولد و ایجاد یک حزب سیاسی دیگر را باید با خشم و کمپین  غیرسیاسی و تحقیر و فهش به فعالینش  برخورد کنند؟ نفس این عکس العمل هیستریک مهر تائیدی است به  حقانیت نقدهای کوبنده  سیاسی که ما علیه این چپ فرقه و پوپولیست و غیر کمونیست بی نقش داشتیم! ما از این مانع عبور خواهیم کرد، شکی نیست که بر آن پیروز خواهیم شد چون افکار عمومی و جنبش طبقاتی و مبارزاتی ما در جامعه نیز با آن سنت و سیاستها بیگانه است.

مانع دوم و محوری تر  که برای ما طبیعی تر و قابل درک تربود و هست دشمن اولیه ما و کارگران و جامعه یعنی خود جمهوری اسلامی است. در این مدت رژیم با تمام قدرت در صدد ایجاد اخلال، سازماندهی مستقیم تبلیغات کثیف علیه ما در دنیای مجازی با  انواع شگرد،  بعضا با نام های مستعار و بدون چهره، و در مواردی حتی شاهد بوده ام در صدد نفود کردن به تشکیلات ما در داخل کشور و پیوستن به پروژه تشکیل حزب بر آمده است. که البته کار تازه این رژیم نیست و ما نیز همه این تلاشها را شناسائی و خنثی کرده ایم!. هدف محوری رژیم ممانعت  کردن از شکل گیری ایجاد یک حزب بزرگ انقلابی، سوسیالیستی و کمونیستی کە سرنگونی انقلابی کلیت این رژیم جنایتکار و فاشیست در دستور کار آن  و جزو اولویت این حزب میباشد، است. ما در ابتدای شروع مبارزه مان هستیم. جنگ و کشمکش و مبارزه عمیق و گسترده سر راه داریم . برای این جنگ خود را می سازیم تا به استقبال اگاهانه این نبرد برویم.  تلاش ما و نیرویی عظیم مبارزین و معترضین در ایران راهی جز شروع نبرد آخر با این نظام جنایتکار در ایران نداریم. در این نبرد هم باید پیروزی را از آن خود کنیم!

در هر صورت ما تردیدی نداریم که کلیه موانع  فوق را خنثی و پشت سر خواهیم گذاشت.  رمز این موفقیت نیز در گرو اراده و تصمیم  انقلابی یک نسل جدید، فداکار، ومبارزین راه آزادی و برابری  است کە امر خود را برقراری جامعه سوسیالیستی با سرنگونی فوری نظام وحشی و فاسد جمهوری اسلامی میدانند. ما چنین تصمیمی را گرفته ایم. همه را به صفوف خود و این مبارزه دعوت می کنیم!

با حزب جدیدی که فراخوان  داده اید خیلی موافق هستیم. حرف دل ما را هم می زنید. در این رابطه چگونه فعالیت کنیم؟ و تداوم رابطه ما با شما چگونه تامین می شود؟

فراخوانهای سیاسی منتشر شده و مضمون آنها مبنای اولیه سیاسی فعالیت مشترک ما است. به علاوه سمینارهای که داشته ایم، مباحث اخیر” تفاوتهای ما”، در نشریه شماره دوم “سوسیالیسم امروز”، و همچنین بیشتر مقالاتی که در دو شماره نشریه “سوسیالیسم امروز” منتشر شده اند، دیدگاه  سیاسی  و ضرورت و هدف  یک حزب جدید سیاسی و انقلابی و اهل عمل، که خواهان شروع مبارزه جدی علیه نظام جمهوری اسلامی است، بطور روشن در اختیار همگان قرار داده شده است. روشن است که رژیم و بورژوازی و جریانات و جنبشهای راست و نامسئول و حساب پس داده، هر کدام به شکلی علیه این تلاش انقلابی ما صف کشیده اند، و علیه آن دروغ و هذیان پخش می کنند.

از اینرو فعالیت جدی در جهت تحقق این اهداف، پس زدن صف ارتجاع، و شکل دادن به چنین حزبی مهمترین هدف ما و هر انسان مبارزی است که آرزوی نابودی فوری نظام جانی اسلامی و دست یافتن به یک جامعه آزاد، برابر، مرفه و خوشبخت را دنبال می کند.  تلاش برای تحقق این مهم وظیفه محوری تک تک ماها می باشد. گرد آوری نیروی رزمنده و اهل فعالیت انقلابی، جلب توجه فعالین کارگری و جنبشهای مترقی زنان، جوانان، معلمین و غیره به این تلاش مسئولانه و اتخاد سیاستها انقلابی که بر اساس آن پراکتیک فعال و یک حزب انقلابی و رزمنده سروسامان بگیرد در راس برنامه و اهداف ما قرار دارد!

در نتیجه از نظرسیاسی – عملی وظیفه شما و همه ما فعالیت خستگی ناپذیر در این راستا است. دخالت جدی و فعال درفعالیتها و سیاستهای جاری در جامعه و سرنوشت حزب، ارسال فعالانه  گزارشات مستند و مقالات زنده از روند تحولات و مبارزات جاری برای نشریه و سایت حزب، تمرکز روی فعالیتهای رژیم به هدف شناخت دقیقتر ومقابله موثرترعلیه آن، در فکر تهیه امکانات مالی برای حزب بودن، تهیه و تامین شبکه انتشارات و ارتباطات اجتماعی، و همانطوری که تاکید کردیم بردن این پروژه به درون جنبش کارگری، زنان و جوانان جزو اقدامات و وظایف سیاسی و عملی هر رفیقی است که می خواهد این پروژه بسیار مهم  جنبش برای رسیدن به آزادی و برابری و سرنگونی رژیم را به سر آنجام برساند.

اما از نظر سیاست سازماندهی و اینکه “چگونه فعالیت متشکل کنید و با ما در ارتباط باشید”، تا اتخاذ سیاست سازماندهی جدیدتری از طرف حزب، لازم است خودمان را طبق مهمترین جوانب  سیاست سازماندهی-امنیتی که به پیش برده ایم از جمله نکات زیرهمراه نمائیم  وبه این اصول اولیه سازمانی و امنیتی پایبند و متعهد باشیم:

١-از نظر من سیاست ما، حداقل تا تصمیات احتمالی بعد، همچنان  متکی به سیاست سازماندهی  منفصل است. هر تک فردی بطور فردی و منفصل راسا با  ارگان ویا  رفقای دست اندکار  ومسئول حزبی  در این عرصه در تماس خواهد بود و فعالیت خود را به پیش می برد.

٢- در صورت وجود محفل یا شبکه های محافل یا جمعهای دیگری که بطور طبیعی با هم کار می کنند و باهم رابطه اجتماعی دارند می توانند در شکل جمعی، بعداز همفکری با رفقای دست اندرکار و رهبری حزب، در قالب حوزه، یا کمیته، یا هر شکلی که خود مناسب می دانند آرایش به خود بگیرند و تقسیم کار نمایند. ترجیحا مسئول رابط  یا هماهنگی برای خود تعیین و از این طریق با ما در تماس باشند،

٣- استفاده از شبکه های علنی و مجازی را برای ارتباط با حزب را اشتباه می دانیم. از اسم و تلفن و آدرس مشخص در شبکه اینترنت که عموما از آن استفاده می گردد نباید با همان روش و اسم و رسم برای کار ارتباط گیری با ما استفاده شود!

۴-ابزارها و روشهای تماس و ارتباطات با ما یکسان نیست.هر موردی را بطور ویژه و جداگانه  باید از جانب طرفین بررسی و تصمیم گرفت که چه شکلی برای تداوم کار مناسبتر است.

۵- جهت یاد آوری دوستان عزیز تازه کار تاکید می کنیم که ارتباط سازمانی خود را با ما نباید  درهیچ جای و تحت هیچ شرایطی  و پیش هیچ  جریان و جمع و فردی طرح نمایند! هیچ اسنادی در محل زیست و یا  گوشی و  کامپیوتر خود نگاه ندارید. نباید اجازه داد افراد احزاب دیگر برایتان مشکل درست کنند و ارتباط بگیرند. آنها را از دسترسی به ادرس و تلفن ها یتان مسدود کنید تا به خطر نه افتید.  در عین حال اکیدا توجه داشته باشید که هر شکلی از کنجکاوی و دخالت از رابطه سازمانی افراد ثالث با حزب به عنوان عبور از خط قرمز امنیتی حزب تلقی شده و فورا برخور قاطع خواهد شد.

۶- در صورت شرکت جمعی، یا فردی  در فعالیتهای شبکه های انترنتی ولو با نام مستعار، به عوارض و مخاطرات  امنیتی واحتمالی آن جدا فکر شود.

٧-  ضمن تاکید بر رعایت کلیه آن موارد در عین حال  تاکید میکنیم که رمز ارتقای  جدی ضریب امنیتی کلیه فعالیتهای حزب و اعضا و کادرهای آن در کل کشور در گرو درگیر شدن جدی و دقیق در فعالیتهای سیاسی، کارگری و مبارزاتی در محل کار و زیست می دانیم.  در گرو تامین گسترش نفوذ سیاسی-عملی- اجتماعی هر عضو و فعال  حزب در محیط پیرامونی خود، و روی آوری هر چه بیشتر کارگران و مردم مبارز به حزب  و حول فعالیت هر فعال حزبی میباشد.

٨-تامین محبوبیت اجتماعی وکسب اعتماد رفیقانه و اجتماعی در سطح وسیع و همزمان آگاه بر واقعیت مخاطرات امنیتی که ارتجاع اسلامی بر جامعه تحمیل کرده اند و آشنائی به آخرین طرحها و ابزارهای امنیتی-اطلاعاتی به منظور مقابله و خنثی کردن آنها، مهمترین عنصرهای سیاسی- اجتماعی-امنیتی هستند که همه رفقای کارگر، فعالین زن، و جوان این حزب ضروری است بر آن واقف باشند. در ضمن توجه داشته باشید بعداز برگزاری کنفرانس و تشکیل حزب از طرقهای مناسبی حول سیاست سازماندهی ما و چگونگی تامین پیشبرد آن با دقت بیشتری با رفقا  بحث و تبادل نظر خواهد شد. از دریافت نظر و پیشنهاد کلیه رفقا حول این عرصه بسیار مهم حزب صمیمانه استقبال می شود.

با جمع وسیعی در… در ارتباط هستیم ؟ آیا امکانات مالی برای پیشبرد کارهایمان در اختیار ما می توانید بگذارید؟

رفیق عزیز… ! با کمال تاسف باید به اطلاع برسانم که ما هیچ امکان مالی در حال حاضر در دست نداریم تا شما را در این راه یاری کنیم. ضمنا باید به این نکته  تاکید کنیم، یکی از اولویتها  و سیاست های ما “خود کفائی” هر فرد و هر واحد و ارگان تشکیلاتی است که برای سازمان دادن به فعالیتهای روتین و روزمره سیاسی تشکیلات خود بتواند این کمک مالی را از دوستداران خود و در محل کار و زیست خود و از طریق جمع آوری حق عضویت، اسپانسور جمع کردن و کمکهای متفرقه تامین کند. ما در حال حاضر از طرف هیچ سازمان و یا کشوری مورد حمایت مادی نیستیم و فکر میکنم کە در اینده هم با توجه به اینکە حزب انقلابی و حزب کارگران و کمونیستها میباشیم شک دارم کە از حمایت انها برخوردار باشیم. در نتیجه ما هیچ راهی نداریم به غیر از اینکە متکی بخود و کارگران و انسانهای ازادیخواه باشیم.

ما خواهان جاری کردن این سیاست و سنت انقلابی هستیم که کلیه اعضا و فعالین حزب در داخل یا خارج کشور بطور مستمر به حزبشان حق عضویت بدهند. ما حزب فقرا، بیکارها، کارگران و انقلابیون کم درآمد هستیم که میخواهیم ثروتی که ما برای جامعه بدست آورده ایم و با زور از آن محروممان کرده اند، باز پس بگیریم و به ثروت و رفاه همگانی تبدیلش کنیم! این طبقه و طیف راهی ندارد جز اینکه با اندک اندک ( بقول لنین از خرد است که کلان بوجود می آید) پولی که دارد بتواند جمعا تبدیلش کنند به حداقل “ثروتی” به هدف درست کردن ابزار مبارزه شان تا بتوانند حق خود را از حلقوم جانیان سرمایه و جمهوری اسلامی بیرون بکشیم. در عین حال هر گاه در جائی امکان دریافت کمک مالی مناسبی پیدا گردد بدون قید و شرط  قبول می کنیم و پنهان هم نخواهیم کرد! در هر صورت  بنیاد سیاست مالی ما و تامین هزینه های کل فعالیت حزب بر جمع آوری حق عضویت اعضا، اسپانسور مالی گرفتند و فعالیتهای اجتماعی و انتفاعی حزب استوار خواهد بود. دادن حق عضویت از نظر سیاسی نیز خیلی لازم و گویای تعلق سیاسی  فرد به یک جریان و ێک حزب معین است.

رفیق عزیز!از من گرفته تا شما، ضمن درک واقعیت تلخ نداری ٩٩ درصد رفقای که با این حزب همراه شده اند تا این لحظه، باز هم ضروری است با تلاش فردی و جمعی، با جمع آوری کمک مالی ازمیان دوستداران و کارگران و مبارزین و با سازماندهی ابتکارات دیگر اجتماعی در محل و غیره برای حزب و پروژه های معینی که در دستور کار داریم  پول جمع کنیم و حداقلی از هزینه های فعالیتهای خود را تامین نماییم. دقیقا مانند ده ها میلیون کارگر و خانواده کارگری که نانشان هم از طرف این رژیم جنایتکار به گرو گرفته شده است اما باز با همان سرمایه زیر خط فقرشان هزینه و ماتریال اکسیون و تظاهرات  و تبلیغات و مجمع عمومی و تشکل و غیره را تامین و به مبارزه و اعتراض خود ادامه می دهند.

 از نظر مالی نیز، درست مانند سیاستها، آرمانها، سنتها و افق متفاوتی که برای خود تعریف کرده ایم، باید با بقیه متفاوت تر باشیم، اعضا و فعالین این حرکت لازم است به سنت دیگری در این زمینه عادت بنمایند، یک سنت رادیکال، انقلابی و متعلق به خصلت سوسیالیستی درون جنبشمان. به انقلابیگری و تلاش وابتکارات و زحمات جمعی  و فردی همه رفقا متکی خواهیم شد. با وجود همه اینها، حزب سیاسی هستیم  و از همه امکانات ممکن استفاده می کنیم و طبعا از  هر اقدام و راه حل و پیشنهاد عملی که بتواند از نظر مالی گشایشی برای حزب و بدینطرق کمکی  برای فعالیت شما رفقای عزیز باشد استقبال میکنیم!

آنهای که با شما تماس می گیرند از کجا می دانید که عامل رژیم نیستند؟

ما  تجارب زیادی داریم و خیلی زود به این موارد پی خواهیم برد. با این وجود از آنجا که سیاست ما متکی بر سیاست سازماندهی منفصل است(همانطوری که در پاسخ به پرسش قبلتر اشاره شد) این راه نفوذ عوامل مزدور را سد خواهد کرد، حد اقل در سرایت به بقیه تشکیلات و میزان ضربه پذیری آن. دوما هر مرتبطی باید وظایفی را انجام دهد و گزارش انرا هم بدهند. در این حالت اگر یک عامل رژیم بیاید برود آن کار ها را انجام دهد، خوب برود انجام دهد، برود بنویسد مرگ بر رژیم و زنده باد سوسیالیسم درمراکز شهر و محل کار، برود نشریه مان را پخش کند، برود شعار نویسی کند و از خوب بودن یک حزب کمونیستی و انقلابی بگوید و غیره.  تا اینجای کار از نظر امنیتی این تلاش رژیم راه بجای نخواهد برد. و اما همزمان در مواردی که ما گزارشی از شکاکیت  بدستمان برسد یا خود چنین ارزیابی داشته باشیم از راهای اجتماعی دیگری تحقیقات دقیقی در باره اش آنجام  خواهیم داد. در هیچ حالتی فرد نفوذی نمیتواند وارد سیستم حزبی ما، از جمله واحدهای متشکل و ارگانهای ما در داخل یا خارج گردد. چنانچه رفقای ما در داخل کشور و رفقای دست اندرکار این عرصه  حداقل اصول و ضوابطی که در سوال قبلی بر شمردیم رعایت کنند  سد محکمی در مقابل تلاش مذبو‌حانه رژیم خواهیم بست.

در ضمن ما درگیر مبارزه بسیار جدی با رژیمی هستیم که با چنگ و دندان و اسلحه از خود دفاع می کند و ماشین سرکوبش را ادامه می دهد. در چنین نبردی، هر نیروی جدیی نیز آمادگی هزینه های احتمالی را خواهد داشت. ما لازم است خود را برای ان اماده کنیم و این  پیش شرط مبارزه فعالین ماست.

فعلا در این رابطه ما هیچ مشکلی نداریم و تسلط کامل داریم  روی رابطه ها و کارهایمان. ما در صدد تدوین یک سند روشن امنیتی نیز هستیم که تلاش میشود همه این راها و مخاطرات را در نظر بگیرد و راه مسدود کردنشان را نشان دهد و کادرهای مجربی برای این عرصه اماده میکنیم.

آیا شما حاضر هستید با احزاب دیگر همکاری کنید؟

منظور کدام احزاب است؟ باید موردی موضوع را بررسی کرد. البته رهبری منتخب کنفرانس موسس حزب تصمیم می گیرد، اما از نظر من  این درست است که سیاست  کلی ما در رابطه با ڕژیم و هم اپوزیسیون بر این اصول استوار باشد: با کلیت نظام فاسد سرمایه داری جمهوری اسلامی دشمنی آشتی ناپذیر داریم. هیچ شکلی از”مذاکره” و “سازش” و  بحث با آن و هیچ شاخه ی از درون و بیرون رژیم  در دستور نیست!‌. زدن و کوبیدن و از بین بردن کل سیستم و رهبران و مسئولین وعوامل فاسدشان را با هر ابزار مناسب و انقلابی که  ممکن و دم دست باشد مشروع و برحق ترین کار میدانیم. ما حزب و جنبش جدی سرنگونی این نظام هستیم!

 در باره اپوزیسیون نیز این درست است که ارکان سیاست ما بر این اصول استوار باشد:”مردم باید انتخاب کنند!”. در این چهار چوب با اپوزیسیون انقلابی و طرفداران سرنگونی انقلابی کامل رژیم دیالوک خواهیم داشت. نقد خواهیم کرد.اما مواردی هم برای کار مشترک ممکن است باشد. از جمله علیه رژیم، علیه خطر سناریو سیاه، علیه قومی گری و نیروهای اسلامی و تروریست، و مواردی که در راستای اهداف سوسیالیستی ما قرار دارند. اما در این باره  نیزنسبت به بقیه  اصول متفاوت تری داریم که چنین هست: به هیچ وجه “آتش بس سیاسی” با هیچ نیروی نخواهیم کرد حتی اگر بهترین همکاریها راهم داشته باشیم.  ضروری می دانیم در اوج همکاری کردن نقد جدی و مداوم خود را علیه سیاستهای اشتباه آمیز، گمراه کننده، ضد کارگری و ضد سوسیالیستی هر نیروئی بدون توقف ادامه دهیم. هر جریانی که ظرفیت چنین سیاست وموقعیتی نداشته باشد از نظر ما در ردیف نیروی های که درسطح “همکاری مشترک” باشند قرار نمی گیرند. اما اکنون اولویتهای دیگری داریم ، هر موردی هم پیش آمد روی آن مورد مشخص تصمیم می گیریم.

اخیرا موجی از حمله علیه شما در دنیای مجازی و فیس بوک به بهانه مقاله یکی از رفقای شما و همچنین نقد سیاسی خود شما به دیدگاه حمید تقوائی در رابطه با  نمایش انتخابات ایران راه افتاده است. پاسخ شما به آنها چیست؟

همچنانکه شما هم گفتید این واقعا یک “بهانه”است. و بیشتر”حمله ها” نیز براستی جز لمپنیزم عریان سیاسی هیچ جایگاه دیگری ندارند. کاش با نقد سیاسی و سالم روبرو می بودیم! کاش منتقدین ما جدی و سیاسی و رفتار کمونیستی به مخالف خود می داشتند، متاسفانه این طیف چنین نیستند!

باید دید مشکل واقعی آنها چیست. واقعیت این است که آنها به شدت  موقعیت خود را در خطر می بینند. چشم بینائی عروج یک حرکت انقلابی برای ایجاد یک حزب کمونیستی و انقلابی را ندارند. عکس العمل بیشترشان مسئولانه و سیاسی نیست. هیستریک و شبیه مذهبی و فرقه بازی است. این دقیقا یعنی همان سنتی است که ما به درست نقدش کرده ایم. آن سایتی که به آن رفیق ما گفته چون “توهین کردی به احزاب” فراخوانت رامنتشر نمی کنیم، سایتش پر است از “توهین و برخورد تند” مقالات دیگران به احزاب و افراد! اما چون گروه خونشان یکی است و از نظر سیاسی به خود نزدیکترمیبیند رفتارش متفاوتراست. یا هیاهوی گمراه کننده  و بی معنی که راه انداخته اند که  گویا به “حزب کمونیزم کارگری”توهین شده، (دریخ از یک ذره حقیقت و بیان یک جمله نقل قول “ا‌هانت آمیز”) پس باید رفیق مقاله نویس ما حکم مرتد شدن برایش صادرشود. و به همین “بهانه” نیز اسم کل حرکت ما از جانب همین فعالین سلحشور کانون مرکز صادرات  افترا و نفرت پراکنی و ترور سیاسی مخالفین سیاسی خود، که امروز ژست “مودب” شدن گرفته اند، یکجا گذاشته شده است “حزب نفرت” ! و همه  ما شیطان شدیم. چرا؟ چون قائد آنها و سیاستهایشان و سنتهای ویرانگرشان مورد نقد سیاسی قرار گرفته است. مشکل انها اینجا است. “کلمه” ها بهانه اند!

 همچنین دسته ای از افراد “منفرد” نیز که خودش هم اتفاقا قربانی دست همین سیستم وفرهنگ حاکم بر چپ هست،  و احزابی که از آنها  حمایت کرده و به شیوه زیر زمینی در نقش آتش زیر خاکستر بازی می کنند، بدون اینکه خود شهامت به حرف آمدن را داشته باشند، همه و همه  دال  بر حقایقی است که ما در سمینارها و در نوشته هایمان گفته ایم  که این سیستم و خط سیاسی ناظر بر  این چپ  واقعا  یک سیستم و مناسبات  کاملا مریضی است. واقعا شبیه مذهبی است، واقعا دروغ می گویند وقتی از آزادی بیان و تامل با مخالف و منتقد حرف می زنند!. تنها راه این است که باید از آنها عبور کرد تا هم خودت و هم مبارزه ات سالم بماند و به مبارزه واقعی ترعلیه ارتجاع روی بیاورید! آنها اصلا “اصلاح پذیر” نیستند!

این سنت هم مانند سنت و شگرد طبقات حاکمه بورژوای روی فراموشی حافظه مردم سرمایه گذاری میکنند. بخش اعظم تاریخ انشعابات، تمام کمپین ها و جلسات و اتهامات و ترور شخصیت کردنهایشان ، از جمله در جلسات درونی خودشان  نیزعلیه مخالفینشان انجام داده اند، کلیه مقالاتی که رهبران این نیروهاعلیه مخالفین صفوف خود در دوره جدائی ها نوشته اند، از جمله همین کامنتها و نوشته های اخیر فیس بوکی “هوداران” شان سر تاپا توهین آمیز و مملو از تحقیر، حق کشی، دروغ گوئی وترور سیاسی آشکار منتقدین  سیاسی خودشان از جمله ما است. حالا کسی از درون این سنت سیاسی شناخته شده پیدا شود و برود یک کلمه در جای از بحث ما یا از متن مقاله یک رفیق کمونیست رزمنده بیرون بکشند و حول ان ادعائی “مظلومیت”،” پاکیزگی” و  “متمدن” بودن خود و کودکانه و غیر واقعی و خود فریبانه “حزب نفرت” را برای امثال ما استنتاج کنند، براستی خنده دار ومسخره است. این ژست حداقل با اعمال تاکنونی  پرورش شدگان آن سنت همخوانی ندارد!

 این فرهنگ و سنت سیاسی معلوم است که  با ما مشکل سیاسی جدی دارد، همچنانکه ما از پایه  سنت و سیاست آنها را بی ربط به کمونیسم و کارگر می دانیم. اما به دلیل ناتوانیشان در پاسخ سیاسی دادن به ما، به دلیل اینکه اتفاقا عقده تراکنی شان نیز ناشی از این است که ما حقایق درونی و دو روئی مناسباتشان و اهداف سیاسی راست روانه شان را زیر نور افکن گرفتیم، بجای طرح سیاسی مخالفتشان با ما طبق روال معمول زندگی سیاسی شان  در این یکی دو دهه راه  معمولی بی درد سر افترا و ترور سیاسی و شخصیتی مخالفین سیاسی را برای خود ساده تر و “قهرمانانه” ترمی پندارند.

 سوال  این است که آیا براستی حاضر هستند  که پرونده سیاه تاریخ گذشته و حال حزب مطبوع خود را(عمدا  کلمه “سیاه”  را بکار میبرم تا بروند ثابت کنند که آن پروندها سیاه  یا حتی ارتجاعی نبود و نیست)، مثلا حداقل همان “جدل آنلاین” مشهور، و بعدا کشمکش شان با محفل کپی شده خودشان به اسم”اتحاد”، و بعدا مقالات شیرینشان علیه  ماها و امثال حسین مرادبیگی(حمه سور) و رفتارشان با مخالفین در در درون حزبشان و دیگر منتقدین ووو را دوباره باز تکثیر کنند و در کنار مقاله یا نقد سیاسی اخیر ما در باره مواضع راست حمید تقوائی حول نمایش انتخابات در ایران، و همچنین کامتنها ی لمپن مابانه، غیر سیاسی و عقب مانده و ناسیونالیستی شان در صفحه فیس بوکی من و علیه خود ما را همزمان منتشر و در اختیار همگان بگذارند تا معلوم شود چه جریانی حزب نفرت و فرهنگ شنیع تولید کرده و می کند؟.

این دوستان اتفاقا با همین سنت و فرهنگ و سیاستها ی راست، ناسیونالیستی و پوپولیستی وشبیه مذهبی یک زمانی رفتند رهبری و سیاست و حزب جدیدی در قالب جعلی “حزب کمونیست کارگری” بعداز منصور حکمت را بنا نهادند. و کل تاریخ و سر نوشت و اعتبار روند کمونیستی کمونیسم کارگری را به مسیر دیگری کشاندن و امروز نیز در ابعاد فاجعه امیزتری این داستان همچنان ادامه دارد این اتفاقات امر مبارزه همه ما را نیز به عنوان کمونیست و کارگر در جهت سرنگونی جمهوری اسلامی و علیه سرمایه داری و برای  دستیابی به سوسیالیسم و حکومت کارگری  بیش از پیش مشکلتر کرده است.

اگر کسی از ان جریان  نمی خواهد به حقیقت تف کند می رود  همه ی آن مواردی که اشاره کردیم را از نوتجدید چاپ و منتشر می نماید! در این صورت بنظرم بهتر روشن خواهد گردید، حداقل برای نسل جدید، که ما محفل و فرقه و حزب نفرت و جریان شبیه مذهبی هستیم  یا جریان راست حاکم بر امثال حککا. یا سنت و خط سیاسی بورژوائی و پوپولیستی  که بعداز مرگ نادر کمر کمونیسم کارگری و حکمت را شکاند. ما  و جنبشما همچنان چوب این تعرض خط راست و چپ ۵٧ ی علیه خود و علیه خط مارکسیستی ناظر به حککا در دوره  بعداز حکمت را  داریم می خوریم. منتقدین کنونی ما در واقع متعلق به این بخش ازسیستم مریض چپ هستند که کل تاریخش مملواز انشعاب تحمیل کردن، اقدام غیر اصولی و غیر اخلاقی مالی علیه رفقای خود و مخالفینشان، ترور مخالفین سیاسی درون و بیرون گروهشان، ترور شخصیتی دیگران میباشد.

شخصا به این معتقد هستم بدون نقد و کنار زدن سیاست و خط و افق حاکم بر حککا، که بنظرم بخشی از همین سیاست و افق در دیگر جریانات به اسم “کمونیزم کارگری” نیز نمایندگی و اجرا می شود، بسیار دشوار است  که کمونیزم کارگری و کمونیسم مارکس بتواند کمر راست کند و راه کارگری و سوسیالیستی و مستقل خود را طی کند. جریان ما منتقد جدی این خط سیاسی- فکری است!. بر عکس آن هیاهوی دروغین، ما خودمان قربانیان دست  همین سیاست و سنتها هستیم که  فرهنگ ترور شخصیتی، اتهام  و افترا، سرکوب و تحقیر سیاسی مخالفین درون و بیرون حزبی بخش لایتجزای آن سنت و حزب و جنبش می دانیم و تماما علیه آن هستیم.

حرکت ما ضمن اینکه به دام مشغله های مخرب  و فرهنگ نازل این چپ نخواهد افتاد!، ضمن اینکه  بر تداوم ضرورت نقد عمیق سیاسی و کمونیستی خود علیه آن تاکید میکنیم، اما همزمان بر وظیفه مبرمتر دیگر خود  نیزغافل نمیگردیم که طبقه کارگر و صف دها میلیونی سرکوب شده در ایران ما را به مبارزه و تلاش و قهرمانی و فداکاری و سرنگونی کامل این حاکمیت جنایتکار فرا می خواند!

رفقا به این افق و مسئولیت تاریخی بیش از پیش توجه داشته باشیم! به ما بپیوندید تا متحد تر و مستحکم تر این مسیر را طی کنیم!

  دوم مه ٢٠١٧