محافل کارگری را چگونه باید سازمان داد (۲)

محمد امین کمانگر

بجای جامعه کهنه بورژوایی با طبقات  و تضادهای طبقاتی اش ،  ما اجتماعی خواهیم داشت ، که درآن رشد آزادانه هر فرد شرط رشد آزادانه همگان است. مانیفت کمونیست ۱۸۴۸

    در نوشته هفته پیش به این مسئله اشاره رفت  که سعی و  کوشش مداوم کارگران کمونیست باید در محل زیست  و کار در محل تمرکز فروشنده گان نیروی کار، ایجاد وگسترش محافل وشبکه های از کارگران پیشرو  وتلاش برای پیوستن آنها به حوزه های های کمونیستی و حزبی  باشد . حال باید گفت که این ارتباطات باید چنان زنده  و چنان فعال باشد که بتواند یک  هم نظری  و اتحاد عمل واقعی بعنوان عناصر سازمان دهنده  و هدایت کننده  میان تجمعها و محافل و شبکه های دیگر کارگران بخشهای مختلف را بوجود بیاورد. در ضمن کارگرانی که به این محافل و به این شبکه ها ی کمونیستی متصل می گردند  باید بدانند که به یک سنت و به یک  سبک کار خاصی به عنوان کارگران انقلابی  متعهد شده اند. در جریان این مباحث ودر جریان این درگیریهای عملی برای خواسته های طبقاتی و زور آزمایهای روزمره است  که بسیاری از کارگران و رهبران عملی آنان  جای ستاد رزمنده  و جای حزب رهبری کننده، جای حزبی را که مبارزات روزمره را در سطح سراسری و با در نظر گرفتن مصالح عمومی تر کارگران خالی می بینند. در اینجا است که کارگران آگاه  در سطح هرچه بیشتر به لزوم پیوستن به حزب کمونیستی کارگری خود ، پی می برند و این خلاء  را احساس میکنند . حوزه های کمونیستی با توجه به این مسئله به کارگران رهنمود میدهند وآنها را تشویق میکنند که  وسیعاً به حزب بپیوندند و نظرات و مواضع حزب را در بین دوستان و رفقای دیگر خود با اتکاء به آشناییها و روابط طبیعی  ای که در عرصه های  جدید پیدا کرده اند تبلیغ و ترویج کنند.

در عین حال  کارگرانی که در این محافل متشکل شده اند به دلائل امنیتی و تداوم فعالیتهایشان نباید رسماً وعلناً خود را متعلق به یک سازمان ویک شبکه کمونیستی و محافل  سیاسی بدانند و نباید چنین تصویری از خود بدهند. ایجاد و ادامه روابط طبیعی مناسبترین امکان را برای فعالیت کارگران پیشرو ودخالت فعالانه درکلیه مسائل مربوط به زندگی کارگران فراهم میآورد.  مسئله دیگر اینست که ما هم اکنون در سطح سراسری  کارگران کمونیست و پیشرو  و سازمانده  بسیاری داریم  که عملاً علیه  وضع  موجود بسیار پر شور دارند مبارزه می کنند ، اما صدایشان ، اعتراضشان ، ایده  و رهنمودهایشان ، برای بقیه کارگران و سایر مزد بگیران سراسر کشور پخش و منعکس  نمی شود و بقیه  مراکز کارگری از این تجارب ، از این رهنمودهای  گران بها ، محروم هستند . دستاوردهای  این اعتراضات و  پیشرویهایش  در آن مرکز کارگری مشخص بدلیل عدم ارتباط با سایربخشها وبویژه باستاد رهبری کننده وحزب رهبری کننده اش ،در محل محدود خواهد ماند و تاثیرات محسوسی بجای نخواهد گذاشت. هم اکنون وقت آن رسیده  که این فریادها،  این رهنمودها ، این اعتراضها و نتایج آن به بخشهای دیگر جامعه برسد . وهرچه بیشتر سراسری  و عمومی تر شود ودر تربیبونهای علنی بازگو گردد تا الگویی برای دیگر قسمتها شود.

هم اکنون شبکه ای از کمونیستهای آگاه انسان دوست که اکثر آنان هر کدام سابقه سی سال کارسیاسی و کمونیستی دارند در حزب کمونیست کارگری و کانال جدید  جمع شده اند و  نقش اساسی ای  در ، دست در دست هم  نهادن تمام بخشهای مختلف کارگری وراهنمایی و رهنمود دادن به آنان را توسط شبکه تلویزیونی این حزب  دارا می باشند و تا کنون در دل مبارزات اخیر کارگران ودانشجویان نقش بسیار فعالی را ایفا کرده اند.

باید کارگران پیشرو کمونیست  ورهبران اعترضات به جنایات رژیم اسلامی ، به شیوه های مختلف از این کانال واز این تریبون جهت رد و بدل کردن تجارب  و رهنمودها و فراخوانها و پیشنهادات به سایر مراکز و بخشهای دیگر کارگری بیشترین استفاده را بکنند.

کارگران و زحمتکشان ایران تا کنون هیچگاه این شانس را نداشته اند که چنین تریبونی در اختیار داشته باشند ، تا خواسته ها وآرزوهای دیرینه و انسانی خودرا آزادانه به گوش هم زنجیران خود برساند و از آنها بخواهند که علیه نظم موجود به پا خیزند . باید آن طیف از رهبران سوسیالیست رادیکال ، آن طیف از رهبران  پیشرو کارگری و کارگران کمونیست در قامتی اجتماعی و بدون تخفیف علیه نظم موجود فریاد بزنند.  طبقه کارگر ایران پیشرویهای بسیاری کرده است و از تجارب بسیار بالایی بر خوردار است. اعتراضات  و اعتصابات مداوماً ادامه دارد  ورهبران واقعی باید با اسم رسم خود  جامعه را  علیه  رژیم  اسلامی بشورانند . دوران تعرض علیه این نظام فاشیستی فرا رسیده است و ایران بیش از هر زمان نیازمند یک راه حل سوسیالیستی است. حزب کمونیست کارگری ایران وتریبون سوسیالیستی کانال جدید ، نیاز این زمانه است.   ، باید این فرصت طلایی را غنیمت  شمرده  و از این تریبون واز این حزب نهایت استفاده را بکنند. با توجه به شرایط سیاسی امروز ایران،  خود داری این  طیف از رهبران کارگری به هر دلیل ممکن به معنی محروم کردن طبقه ای  است از این تریبون که بار جامعه را به دوش می کشند.

باید اعلام کرد که یک حزبی وجود دارد یک ستاد رزمنده ورهبری کننده وجود دارد. ( حزب کمونیست کارگری ایران) که تمام مبارزات کارگران ، دانشجویان ، معلمان و پرستاران  ، مبارزات زنان وکودکان را بهم پیوند می دهد ،  متشکل  می کند و رهبری می نماید، می تواند و قدرت این را دارد که  پا به میدان این نبرد سخت سیاسی و طبقاتی بگذارد وت
وسط کارگران و زحمتکشانی  که در همین محافل وشبکه ها ودر حوزه های کمونیستی وحزبی متشکل شده اند رژیم نکبت اسلامی را سر نگون کند و  قدرت سیاسی را تصرف نماید. تا یک دنیای آزاد و برابر را برای همگان داشته باشیم.             زنده باد انسانیت                ۱۱.۱.۲۰۰۹