رضارخشان
امروزسایت افق روشن جوابیه مرا به آقای محسن حکیمی وکمیته هماهنگی منتشرنمود.اماقبل ازآن توضیحاتی درمورد بعضی ازاشکالات لغوی اشاره کرده،که البته خود من نیزباآنها موافقم.البته لازم بذکراست که من این جوابیه رابرای این سایت درابتدا ارسال نکردم،بلکه بعدا نسخه ویرایش شده آنرافرستادم.کمااینکه درچندروزی که برروی وبلاک گذاشته بودم،متن اصلاح شده راقراردادم.ودرابتدای آن باذکراین جمله که این رااصل قراردهیدکه حتی بعضی ازسایتها منجمله سایت سلام دموکرات همان رامنتشرنمود.درموردنام این کمیته هابایدبگویم که باوجوداین همه کمیته حقیقتا هنوزهم درموردنام بعضی ازآنهادچاراشتباه میشوم.
امادرخلال توضیحات سایت نامبرده،بشکل رندانه ای به خواننده این طورالقامیکندکه محسن حکیمی درزندان است ورضارخشان بی رحمانه به اوتهمت وافترامیزندکه او(محسن حکیمی )گرایش کمونیستی داردوطرفدارتسخیرکارخانه هامی باشدواین راپرونده سازی برعلیه محسن حکیمی قلمدادنمود درجواب بایدگفت که تزتسخیرکارخانه هاوشوراهای کارگری ازطرف خودکمیته هماهنگی برای ایجادتشکل کارگری ودرسایتشان تبلیغ میشود.همچنین بشکل محسوسی گرایش این سایت به سمت کمیته هماهنگی که متاسفانه عدول ازاصل بیطرفی که لازمه هرپایگاه خبری است،می باشد.اما ازاینکه اقای حکیمی درزندان است بسیارمتاسف ومعترض هستیم امانقدفکری چیزدیگری است.واقعیت آنستکه اختلاف بینش وکنش بسیارشدیدی بین قاطبه کارگران درایران باایدئولوژی کمیته هماهنگی برای ایجادتشکل وجوددارد.کارگرایرانی درشرایط فعلی نه به تسخیرکارخانه هااندیشه داردونه به شوراهای کارگری اقبال می ورزد ازاین روبین این طرزفکروعموم کارگران هیچگونه قرابت وخویش وجودندارد.امااین دوستان کمیته هماهنگی برای ایجادتشکل باتوقع حداکثری ازمطالبات کارگری هرگونه حرکت وجنبشی رابه عنوان سندیکاوغیره…ردمی کنندوباشقاوت درصددتخریب ان برمی آیند.بدون درنظرگرفتن این واقعیت که ،کارگران برای رسیدن به این حداقل هاچه بهایی گزاف که نمی پردازند.ایابراساس موازین اخلاقی وانسانی این تفکربناشده است که هرگاه کنشی برخلاف میل واراده ما صورت گیردامابااقبال عمومی مواجه شود،باخودبینی ولجاجت این حق رانادیده گرفته وباحالت قیم مابانه ای به ان بتازیم؟محض امتحان بشماپیشنهادمی دهم که به شرکت نیشکرهفت تپه مراجعه نماییدوازنزدیک خواست کارگران ومحبوبیتی که سندیکادرنزدکارگران داردمشاهدگرباشید.واگرانرادرپیشگاه کارگران نفی نمایید،امکان هرگونه برخورد ودرگیری باشماوجوددارد.اتفاقاسرکوب سندیکالیستهابخاطرنقش مهمی که در ایجاداتحادکارگران درراستای استیفای حقوق صنفی است ،صورت می گیرد.این درحالیستکه اصولادولت ،نقش این گروهاوکمیته هایی مانندکمیته هماهنگی برای ایجادتشکل کارگری را درجنبش کارگری ،زیادجدی نمی گیرد.ازین رومیداندکه گرایش فکری این طیف ،ازسوی عموم کارگران دنبال نمی شودوتقریبابه حال خودواگذارشده اند.مادرسندکای نیشکرهفت تپه درپنج عرصه درگیرهستیم ۱-بدنبال مطالبات صنفی کارگران باشیم که دراین مسیربه پیشرفتهاوپیروزیهای بسیارخوبی رسیده ایم.وبعنوان نمونه می توان به افزایش ۷۰هزارتومان به حقوق کارگران اشاره کرد.باپیگیریهای صورت گرفته تاخیرپرداخت حقوق ازپنج ماه به یک ماه رسیده است.۲-تلاش درجهت بقای شرکت،ازلحاظ دفاع ازحاکمیت وکیان شرکت که به عنوان نمونه می توان به جریان معدن که ازطرف کارگران دنبال می شوداشاره کرد۳-دراین میان هرلحظه امکان دستگیری وزندان ویااخراج ازکاروجوددارد.کمااینکه هنوز۵نفرازاعضای هیئت مدیره سندیکاباقراروثیقه آزادمی باشندوقراراست درروزهای آتی دادگاه انقلاب دزفول ،احکامش راصادرنماید۴-تصادم وتضارب هولناک فکری که باعث صرف انرژی وزمان میگرددباافرادی مثل کمیته هماهنگی برای ایجادتشکل کارگری که بجزتهمت زدن وارائه رهکارهای ناصواب هیچگونه دستاوردی برای جنبش کارگری ندارند۵-براستی که سندیکای هفت تپه که بعدازفرازونشیب هایی که برای سندیکای واحد بوجودآمد،نقطه عطفی درجنبش کارگری ازلحاظ تشکل یابی به شمارمی آید.امروزسندیکای نیشکرهفت تپه روزنه امیدیست برای کارگرایرانی ومابادرک این موضوع تمام سعی وهمت خودرابکارمی بندیم که نهال این امیدبه بارنشیندودرنهایت درسراسرایران شاهدتاسیس سندیکاهای مستقل کارگری باشیم.وچون که این سنیکاجنبه حیثیتی به خودگرفته است آیارواست که به جای تحکیم وتقویت و افزایش توان آن، درصدد تخریبش برآییم؟آیابابه شکست انجامیدن تجربه گران سندیکای هفت تپه ،جنبش کارگری دچاررخوت وانفعال نمی شود؟حال ازشماخواهش می کنیم که دست ازسرماکارگران بردارید.مطمئن هستم که جنبش کارگری راه خویش رایافته وباقدرت به جلوخواهدرفت.دست ازسرماکارگران برداریدوبه شعورکارگران درایجادتشکلهای کارگری احترام بگذارید.دست ازسرماکارگران برداریدچون که کارگرهفت تپه خودمیداندچه می خواهد.دست ازسرماکارگران برداریدچون برآیندایدئولوژی شمادرنهایت چیزی جزخسران برای کارگران و موهبتی دیگردرمیان نیست .دست ازسرماکارگران برداریدزیراکه شماازاعتراضات واعتصابات کارگری درجهت مطامع سیاسی وحزبی استفاده می کنیدواین بزرگترین لطمه ایست که ممکنست به جنبش کارگری واردشودکه همانا اورابه اغراض سیاسی وحزبی آلوده ساخت. چراکه ازدامنه وبردجهانشمول وفراگیرکارگرمی کاهدواو راتاسطح یک حزب پایین می آورد.کمااینکه درهیئت مدیره سندیکای نیشکرهفت تپه چندنفرازاعضاعضوبسج می باشندواتفاقا گروه زیادی ازکارگران اعتصابی بسیجی بودندوتعدادی از آنهابیشترین هزینه هاراداده اند.زاین روبانگاه ایدئولوژیک نبایدبه مسائل کارگری نگاه کرد.وخودرادرقالبهای تنگ وتاریک تئوری قرارداد.
دست ازسرماکارگران بردارید
رضارخشان مسئول وابط عمومی سندیکای نیشکرهفت تپه ۲۰/۱۰/۱۳۸۷