بعد از گرجستان نوبت چه کشوریست ؟

حسین زربخش

چشم انداز به موضوع

مقاله حاضر کوشش دارد به شرح تشنجات و درگیری های نظامی اخیر میان روسیه و گرجستان که در نهایت منجر به جنگ و اشغال قسمت هایی از خاک گرجستان در اوت ۲۰۰۸، توسط روسیه شد بپردازد. نتایج و تبعات این درگیری نظامی،  تاثیرات شگرفی – هر چند غیر نهایی – بر مناسبات سیاسی و اقتصادی، بویژه بر توازن قدرت در میان قدرت های بزرگ جهانی، نظیر ایالات متحده آمریکا، جمهوری فدراتیو روسیه و اتحادیه اروپا  و همچنین قدرت های منطقه ای، چون ایران و اسرائیل، بویژه در حوزه انرژی گذاشته است.

ریشه های تاریخی این منازعات که قفقاز و گرجستان در مرکز ثقل آن قرار دارد؛ این منطقه را چه در گذشته و چه امروزه به محل تصادم و اصطکاک قدرت های بزرگ تبدیل کرده است، جنگی که اخیراً قفقاز متحمل و جهان نظاره گر آن بوده است، در حقیقت جنگی است که نطفه آغازین آن از دیرباز و از زمان درگیری ها بر سر تسلط بر این چهاراه ارتباطی شرق و غرب ، بسته شده است. جنگی که بدرستی ریشه های تاریخی آن دست یازیدن به منابع و منافع جاده ابریشم باز می گردد. جاده ابریشم که روزگاری به دلیل حجم بسیار بالای تجارتی که به خود اختصاص داده بود. حجم انبوه این سودا، حواشی آن مناطق را به نواحی بسیار ثروتمندی با انباشت گسترده سرمایه تبدیل کرده بود. بدین ترتیب  بیشترین جنگ های تاریخ بشری نیز – که حاکمان و صاحبان قدرت در شعله ور ساختن آن نقش بسزایی داشتند، دست یازیدن به ثروت و دست رنج ساکنان این نواحی بود. –  درست در همین مناطق روی داده است.  بنابراین  برای دست یابی به این شاهراه تجاری شرق و غرب و تمامی منابع و منافع آن، در قرن های پیش از میلاد تا به امروزه ، یعنی از زمانی که هخامنشیان بر سرزمین پهناور پرشیا،- که امروزه قطعه ای  از آن بنام ایران نامیده می شود – تا زمانی که امپراتوری های توانگر یونانی و سپس رومی های سوداگر، تلاش گسترده ای را برای دست یازیدن به منابع و منافع این نواحی، بویژه به ایران بکار بسته اند، در بیشتر مواقع قفقاز گرانیگاه برجسته ای  و محل مصاف و اصطکاک برای امپراتوری ها ی متنازع وقت بوده است. رویاروی ها و این جنگ و جدال ها – که عموماً برای کنترل بر مسیر جاده ابریشم بوده، –  پادشاهان و سردارانی همچون کوروش هخامنشی (۵۲۹ قبل از میلاد )، اسکندر مقدونی  ( ۳۲۳ قبل از میلاد ) مارکوس لیسینیوس کراسوس، سردار رومی ( ۵۳ قبل از میلاد ) و حتی آدلف هیتلر ( ۱۹۴۵)، برای استیلای بر این نواحی، مغلوب شده و جان خویش را در این میان از دست داده اند.       

اما در بررسی موضوع مورد بحث مذکور، در نظر گرفتن سوابق تاریخی بویژه وقایع اتفاق افتاده  از قرن شانزدهم میلادی به بعد، راهگشای حائز توجه ای است که می تواند دیدگاه خوانندگان پرسشگر و جویندگان کنکاشگر را به موضوع تشنجات و درگیری های نظامی اخیر در قفقاز، میان روسیه و گرجستان در اوت سال ۲۰۰۸، و احتمال بروز یک جنگ سرتاسری از قفقاز- که در تاریخ ظهور و افول قدرت های جهانی دارای تاریخچه ای مشخصی بوده – و کراراً از آن بعنوان نقطه آغاز احتمالی  جنگ جهانی سوم نام برده می شود، ذهن را روشن و درک دقیقتری را ارائه داد.

متن کامل این نوشته را اینجا بخوانید