علیه‌ کشتار مردم فلسطین و جنایت سرمایه‌ به‌ پا خیزیم

آریس زارعی

اعتراض و تنفر جهانی به تهاجم  و کشتار مردم فلسطین توسط دولت مذهبی و نژادپرست اسرائیل در هر گوشه‌ای از این کوره‌ خاکی که‌ بشر آزادیخواه و ضد ظلم نفس بکشد، دیده‌ و شنیده‌ میشود.

  غروب امروز بیش از ۶۰۰ نفردر شهر ، لیله‌هامر، نروژ در یک راهپیمایی  با حمل مشعل  و پلاکاردهای که‌ روی آنها  شعارهای  در حمایت از مردم  فلسطین و در محکومیت دولت جنایتکار اسرائیل نوشته‌ شده‌ بود، شرکت کردند. این راهپیمای و آپل که علیه‌ قتل عام مردم زندانی ساکن غزه‌، که‌ امروز وارد یازده‌همین روز خود شده‌ است، از وسط شهر حرکت خود را به‌ سوی محل  متینگ شروع  کرد. متینگ اعتراضی با سخنرانی سریع و آتشین ، برگلیوت اورداهل، از شورای مشترک کمیته‌ کمپین و کلیسا، و ،براگه‌ پیترسن، از طرف سازمان جوانان سوسیالیست نروژ، در راستای حمایت از مردم فلسطین و محکومیت دولت اسرائیل، سردی هوای این غروب غم انگیز را به‌ گرمی دستهای سولیداریتی و اعترض دلهای انسان دوست در این خصوص تبدیل کرد. راهپیمای و متینگ اعتراضی بعد از دو ساعت، با خاموش کردن مشعلها، پایان یافت.

 لازم به‌ یاد آوری است که‌، نتیجه‌ء این حملات و تهاجم خونین تا همین امروز جان بیش از ۶۵۰ نفر از مردم نواره غزه را‌ که‌ بیش از ۴۷% آنها کودک هستند گرفته‌ است. دولت وحشی اسرائیل بیمارستانها، مدارس و بازارهای که‌ مردم گرسنه‌ و بی رمق در آنها خوراک ناچیز خودرا تهیه‌ میکنند، بمباران و ویران کرده است و بیشترین تلفات و قوربانیان جنوساید خود را در این مکانها گرفته‌ است.

 در راستای جلوگیری از کشتار و ویرانی بیش از این در غزه، ده‌ها جلسه‌ء اصطراری و فوری و چند جانبه،‌ و اعتراضات گسترده‌ آنجام گرفته‌ است‌، اما چنان پیداست که‌ رژیم اسرائیل گوشش به‌ این اقدامات و تنفر مردم آزادیخواه‌ جهان علیه‌ این قتل عام در قرن بیست و یک، بدهکار نیست تا روزی که‌ چراغ ادامه‌ جنایت علیه‌ بشریت از سوی آمریکا سبز و در حال درخشش باشد.

  سران آیالات متحدء آمریکا به‌ بهانه‌ء  اینکه‌ گویا در حال "چنچ" دستگاه حاکمیت هستند و یکی کاخ "سفید" را ترک میکند و حاکم دیگری در حال اسباب کشی به‌ همان کاخ است، هیچ گونه‌ عکس العملی انجام نمی دهند، و رژیم نژادپرست و آدم کش اسرائیل هم به‌ بهترین وجه از این فرصت طلایی برای زهر چشم گرفتن از مردم فلسطین و خاورمیانه‌ به‌ خوبی استفاده‌ میکند.

جنگ در غزه و چرخش قلم ها و زوم دوربین‎های میدیای دستگاه حاکم در جهان به‌ سوی این منطقه‌، به‌ نفع همه‌ء رژیم های توتالیتار و جنایت پیشه‌ است در کل جهان و به‌ ویژه‌ در خاورمیانه‌.  یکی از این دولتهای جنایت پیشه‌ دیگر، که‌ از این مجال نهایت استفاده‌ خود را برای محکم کردن پایه‌های لرزان خود، رژیم جمهوری اسلامی ایران می باشد. این رژیم در این گیر و دار، سرکوب و جنایتهای خود را هم رو به‌ بیرون مرزهای ایران و هم رو به‌ داخل ایران خشن تر و غیره‌ قابل تحمل تر کرده‌ است. این رژیم  خوب متوجه‌ این مهم است که‌ افکار عمومی جهان و فشار غرب روی این رژیم در جهت امتیاز گیری از آن، در حال حاضر کاملا در جای دیگری متمرکز شده‌ و ایشان هم همه‌ء تلاش خود را در جهت منحرف کردن افکار و فشار عمومی علیه‌ خود و تشدید این شرایط و جنگ در غزه، به‌ عمل می آورد.‌ در داخل هم سرکوب و دست گیری فعالین کارگری، دانشجوی، زنان و جنبش انقلابی کردستان را شدت بخشیده‌ و روزانه‌ چندین نفر را به‌ اتهامات واهی، در ملع عام به‌ طناب جرسقیل‎ها آویزان میکند. در کنار همین فرصت طلایی روزانه‌ با بمبارانهای وحشیانه‌ء خود زندگی و امنیت را از  مردم نوار مرزی کردستان ایران و عراق سلب کرده است و هیچ "همسایه‌" و هیچ کشوری هم خم به‌ ابرو نمی آورد‌. تازه‌ از این اذیت و ستم بر این مردم رنج کشیده‌ حمایت هم می کنند، چون گویا  "اعاده‌ء حیثیت" میکندو… رژیم اسلامی هم، همچون اسرائیل ،این حملات و بمباران  وحشیانه‌ را علیه‌ مردم زحمت کش و ساکنین روستاهای مرزی کرد در کردستان عراق را زیر نام "حق دفاع مشروع" از کشور و حاکمیت و تمامیت ارضی خود انجام میدهد.

 در همسایه‌گی رژیم اسلامی و رژیم اسرائیل، رژیم ژنرالها و اسلامیهای ترکیه قرار دارد که‌ آن  هم با همین " استدلال و حق مشروع" خود، بود و نبود مردم کرد را در آن طرف دیگر مرز کردستان عراق به‌ نابودی کشانده‌ و روزانه‌ به‌ عنوان "تفنن"، روستاها و مزارع و دام های مردم این منطقه‌ را کشتار و ویران میکند. البته‌ شانس و اقبال خوب همراهشان است. "دولت " عراق "خودی" است و آمریکا و غرب هم، مخالفان این دولتها را به‌ عنوان "تروریست" و مخرب شناسانده‌اند و همچنین "حق دفاع مشروع "از خود را،( که‌ تا حالا بیشتر با تجاوز و تهاجم این رژیمها به‌ به‌ حق و "تمامیت ارضی" دیگران توام بوده‌)، هم به‌ این همسرنوشتان و همکاران خود  در خاورمیانه‌ و آسیا روا دیده‌اند. خوب باید هم این "حق" را اهدا کنند، چون این بازار خرید وفروش "کالای" سیاست و دیپلوماسی است. باید "چیزی" داد و " چیزه‌کی" گرفت.

  عجب  زمانه‌ای است. همین سیاست و جنایتی که‌ امروزه‌ اسرائیل در ابعاد بزرگتری علیه‌ مردم فلسطین آنجامش میدهد، رژیم های تهران و آنکارا هم سالها است که‌ در ابعاد کوچکتر و به‌ شیوه‌های دیگر  علیه‌ مردم معترض و آزادیخواه ایران و ترکیه‌ و به‌ ویژه‌ مردم
کرد آنجا می دهند و تا همین امروز هم درحال ادامه‌اش هستند. اما امروز رژیم هم کیش و هم خون خود را در اسرائیل سر زنش و "محکوم"‌ میکنند؟! به‌ خاطر پیش برد همان سیاست و اعمال ضد بشری!!

 در هیچ کجای گیتی امنیت و صلح نیست و جنگ و کشتار و ستم در هر گوشه‌ء دنیا زبانه‌ کشیده‌. در زیر سایه‌ی این نظام نعلتی فینانس کاپیتال لیبرالیست، همه‌ سلب امنیت و آرامش و حقوق ابتدای شده‌ایم. بیش از ۸۰% انسانهای این عصر از راه فروش نیروی جسمی و فکری خود شب را به‌ روز می رسانیم، یعنی تنها زمانت و "کالای" که‌ برای زنده ماندن خود، به‌ بازار سرمایه‌داری امپریالیستی در شکل فینانس کاپیتالش عرضه‌ میکنیم، نیروی کاری است که‌ هر روز ارزش و قیمت آن سیر نزولی پیدا میکند. تازه‌ این سیستم سود پرست طمعکار سرمایه‌ دار که‌ دارد، در جهت استثمار و انباشت سود کلان تر، هر روز بیشتر و سریع تر طبیعت و جامعه‌ی بشری را به‌ لب پرتگاه سوق میدهد، حاضر نیست این کلای حراج شده‌ء میلیونها انسان کارگر و زحمت کش را بخرد. روزانه‌ شاهد بیکار سازی و بازستانی و حراج مسکن و حتی وسایل و لوازم خانگی مزد بگیران هستیم در ازاء وام و قرضهای که‌ چندی پیش برای " دوشیدن"مان داده‌ بودند. آنها( بنگاهای سرمایه‌داری، شرکتهای عظیم تجاری و فینانسی، دولتشان، بانکها، فروشگاهای وسایل الکترونیکی، مکانیکی و خانگی و…) ازطریق دادن این وامها سودهای نجومی را به‌ جیب و کیسه‌اشان میزنند. اما زمانی که‌ متوجه‌ شدند که‌ به‌ هر دلیلی که‌ هست، و بدون شک مسبب اصلی خودشان هستن، توان باز پرداخت این وامها را نداریم، این را به‌ نفع خود و حق خود می دانند که‌ رخت و کتاب و زیر اندازمان را بیرون بریزند و خانه‌ یا هر چی که‌ هست، مصادره‌اش کنند. این به‌ این معنا نیست که‌ به‌ هیچ وجه توان پرداخت قسطها و وام گرفته‌ شده‌ را نداریم، نخیر. بیشتر بانکها و بنگاها، سودی که‌ برای آن وام داده‌ شده‌ تعینش میکنند در بیشتر موارد حداقل به‌ اندازه‌ء خود آن مقدار وامی است که‌ ماهانه‌ باید بازپرداخت شود. یا در بعضی موارد و کشورها  سودی که‌ هر ماه باید همراه قسطهای وام به‌ حساب سرمایه‌داران واریز شود یک و نیم و یا دوبرابر خود قسط و پولی است که‌ به‌ عنوان " دست مایه‌" به‌ شما داده‌ شده.  سرمایه‌داران و نظام مدافع و محافظ‎شان، بر این اعتقاد هستند که‌ هر چی که‌ داریم مال آنها است و آنها و نظام سود آورشان است که‌ برای همه‌ء ما تعین سرنوشت و تکلیف می کند. آنها ثابت کرده‌اند، هر وقت "اراده‌" کنند و لازم باشد برای حفظ نظام درنده‌ خویشان، حاضر هیچ که‌ نیستند نیروی کارمان  را با نازل ترین قیمت هم خریداری کنند، بلکه‌ دست مزدهای بسیار حقیر و ناچیزمان را هم نخواهند پرداخت. این نظام حاضر به‌ دادن هیچ نوع حق و مطالبه‌ای به‌ مردم تولید کننده و تهی دست نسیت. نه‌ در مورد حقوق کارگران و زنان  و نه‌ در مورد حقوق مردمان ستمدیده‌ای چون مردم فلسطین و کرد و برما و غیره‌. این سیتسم در خدمت جمع محدودی قرار دارد که‌ حاضر هستند همه‌ء  گیتی و همه‌ء انسانها را در ازاء کسب یک مقدار سود "ناچیز" نابود کنند. این یک ادعا نیست، بلکه‌ یک واقعیت تلخ و اثبات شده‌ء تاریخ است متاسفانه‌.  جنگهای کلونیالیستی در عصر تولد نظام بردگی مزدی و جنگها و تهاجمات دوران رشد و تکامل نظام امپریالیستی همین نظام در سراسر جهان به‌ رهبری، فرانسه‌، انگلستان، آمریکا و روسیه‌ و آلمان و هلند و غیره و جنگهای اول و دوم، جنگ در خلیج و بالکان و خاورمیانه‌ء فعلی و… همه‌ و همه‌ در خدمت و در راستای به‌ دست آوردن مواد خام سرشار و  تقریبا مجانی، نیروی کار بسیار ارزان و جمع آوری سود و ارزش اضافی هر چه‌ بیشتر بوده‌اند و همین امروز هم همین سیاست و شگرد و مسیر را دارند طی میکنند. آیا این نظام و حکامش، اهداف و  استراتژی و جهان‎شان، قابل تحمل است بیش از این؟ آیا کشتار، تبعیض، راسیسم، آپارتاید، بردگی مزدی، لت وپار کردن کودکان و سنگسار و گردن و اعضای بدن آدمها را زدن و انسانها را به‌ خاطر زبان، رنگ ، فرهنگ  و به‌ دلیل اعتراض و طلب حق کردن، و در نهایت قتل عام و زنده‌ به‌ گور  کردن آنها قابل قبول است؟   در سرمای خشن زمستان در کناره‌ رود غزه‌ و رود نیل که‌ گویا زمانی مرکز "تمدن" بشری از نوع امروزیه‌ش بوده‌، کودکان، زنان و مردان بی گناه و مدنی را  زیر تانک و بمبهای چند صدتنی هواپیمای رژیم هاری چون اسرائیل در وحشیانه‌ترین شکل آن دارند جنوساید می کنند، آیا بشر متمدن برابری طلب و عدالت خواه امروز تا کی می خواهد این همه‌ تحقیر و توهین به‌ انسان را تحمل کند؟ آیا درست که‌ دست بر قضا نشست و نظاره‌ گر حلق آویز نو جوانان و ترور زنان و تحقیر و زندانی کارگران و مبارزان سیاسی  در ایران، ترکیه‌ ،عراق، خاورمیانه‌، آمریکا، روسیه‌، چین و افریقا و غیره بود؟ بشر برابری طلب و ضد ظلم و صلح جو نباید فرصت به‌ دست آمده‌ را که‌ همانا خم شدن کمر این نظام بربریت منش سرمایه‌داری است در همه‌ء زمینه‌ها( جز در زمینه‌ء نظامی، میلتاریستی) از دست داد و باری دیگر مجال داد که‌ این نظام با به‌ خاک و خون کشیدن جهان و به‌ گرسنه‌ و مرگ کشاندن میلیونها انسان کارگر و رنجبر  در سرتاسر جهان، زخم کاریش را تیمار بخشد. نظام سرمایه‌داری با تمام الگوهایش و تئوریهای راه کاری تا امروزیش، دریکی از سخت ترین و دشوارترین
و عمیق ترین بحرانهای تاریخ خودش گرفتار آمده‌. این غول آدم خوار، هم در زمینه‌ءسیستم اقتصادی و هم در زمینه‌ء شکل و نظام سیاسی و ایدئولوژیکی بیمار است و به‌ شدت سراسیمه‌ و پریشان است. اما با این حال در فکر درمان و راه چاره‌ است و در این جهت هر "درمان ارزان قیمت" وهر  راه " مناسبی" را می آزماید. راه اندازی جنگهای خونین و تهاجم ویرانگر، یکی از "راه کارهای" این نظام بوده‌ در طول تاریخ حیات خود برای هضم کردن و جواب به‌ نیاز سرمایه‌ و سود اندوزان. بنا به‌ این تجارب و فاکتهای تاریخی، هر آن احتمال بر افروختن جنگ جهانی دیگری را باید ازشان انتظار کرد. البته‌ این بحث به‌ این معنا نیست که‌ گویا جنگهای دیگرشان که‌ بعد ازپایان جنگ ۱۹۴۵ که‌ با بمبهای اتمی و هسته‌ای آمریکا بر سر مردم ژاپن به‌ اوج و پایان خود رسید، هیچ جنگی رخ نداده‌ که‌ کل بشریت و این " دهکده‌" مه‌ آلود در آن درگیر نشده‌ باشد و به‌ طریقی دود و آتش این جنگ به‌ قیمت جان و کار و مالش تمام نشده‌ باشد؟!  امروز افروختن هر جنگی، اگر در ابعاد "کوچکی" هم باشد، امنیت و سرنوشت همه‌ء ساکنان این "دهکده‌"‌ را با خطر جدی روبرو خواهد کرد.  اما از نظر نظام سرمایه‌داری لیبرالیست/فینانس، تا ابرقدرتهای امپریالیستی با هم بر سر منافع حقیر خود سر شاخ نشوند و  جنگ قدر قدرتی راه نیافتد، جنگهای که‌ آنها مستقیم و غیره‌ مستقیم بر جهان و مردم زحمتکش تحمیل کرده‌اند و روزانه‌ جان و مال صدها هزار انسان بی دخالت در این جنایتها را میگیرد، مخاطره‌ آمیز نیستند و نمی توان آنها را جنگ "جهانی" نامید . واقعیت اینست که‌ این نظام پول پرست و انسان ستیز عمر " مفید" خود را از سر گذرانیده و به‌ ماشین قوراضه‌‌ و کهنه‌ای می ماند که‌ هر روز خرج و مخارج تازه‌ای می طلبد و هر روز در جای خللی در آن ایجاد شده‌ و باید مرتب وقت و پول خود را صدقه‌اش کنی. هزینه‌ء این ماشین پوسیده‌ اما جانی و درنده‌، بر گرده‌ء طبقه‌ء زحمت کش و کارگر است و این از مسیر استثمار، کشتار، بیکار سازی و بی خانمان کردن هر چه‌ شدیدتر و  گسترده‌تر ملیاردها انسان شریف و رنجبر این طبقه‌، در سراسر این جهان تائمین می گردد.  ‌‌‌

جنگ و تجاوز به‌ ابتدایی ترین حق و حقوق مردم فلسطین ناشی از سیاست و منافع و استراتژی این نظام خشن است. این نظام منافع همه‌هء حاکمان و ابرقدرتهای دنیا را محفوظ و به‌ هم وصل کرده‌ است. آنها بنا به‌ توانایی که‌ در به‌ خاک نشاندن مردم کشور خود و نشان دادن استعداد خود در زمینه‌ء خوش خدمتی وحرف شنوی از از الگوها و راهنمایی های این نظام و بنگاهای آن( از نوع صندق جهانی پول و بانک جهانی و غیره) "دوستی" بسی "صمیمی" را با هم بنیاد نهاده‌ و به‌ شکلی از اشکال به‌ شدت به‌ هم وابسته‌ و محتاج هستند.

  اگر در بازار بورس نیورک قیمت کلاها و اوراق بها دارشان کمترین حالت سقوط یا سعودی به‌ خود ببینند، بر نرخ نفت در خاورمیانه‌ و بنزین در ژاپن و ماهی در نروژ و خلاصه‌ بر همه‌ء مایحتاج و بسات و کالاهای بازار آزادی که‌ برای شکار مردم تهیدست و نیروی خالق این جامعه‌ و سودآفرینیه‌ برای سرمایه‌داران راه اندازی شده‌ است، تاثیرات آنرا مشاهده‌ میکنیم. این نظام زنجیره‌ای هر جا یکی از این حلقه‌هایش با بقیه‌ بدنه‌ء زنجیر همراهی نکرد، بعد از مدت نه‌ چندان طولانی، حرکت کل زنجیر را دچار مشکل و در نهایت که‌ حلقهای مختل شده‌ زیاد شدند، دچار بحران می شود و در نتیجه‌ء آن همه‌ مارا در باتلاق به‌وجود آمده‌ء ناشی از شکستهای دکترین کاپیتالیست این نظام در عرصه‌های سیستم اقتصادی، انباشت سود و ارزش اضافی و همچنین ناشی از نظام سیاسی،حقوقی و  جنگهای خانمان سوز و فرسایشی، خود فرو میبرد.

 

به‌ هر رو باید نیروهای انقلابی و سوسیالیست، علیه‌ کل این نظام فاسد و نمایندگان مرتجع و جنگ طلب و جنایت کارش در خاورمیانه‌ و ایران و ترکیه‌ و عراق و اسرائیل و فلسطین و افغانستان و غیره‌، در پیشاپیش این اعتراضات و شورشهای بردگان مزدی و مردمان جان به‌ لب رسیده‌ء این مناطق جنگ و فقر تحمیل شده‌ و کل جهان باشند.

 نباید به‌ هیچ کدام از این جنایت پیشه‌ها و چماق بدستان سرمایه‌ در  هیچ جای دنیا فرصت و فرجهی داد باید آتش مبارزه‌ و شعله‌های شورش تهیدستان و مزد بگیران را مشعل دارتر و گسترده‌تر کرد و نباید در برابر جنایت هیچ کدام  تحت هیچ شرایط و تحت هیچ بهانه‌ای بی خبر و ساکت ماند در برابر سرکوب و کشتار انسانهای حق طلب و عدالتخواه.

 

 مردم آزادیخواه و شریف، انسانهای آزاده‌ و نیروهای سوسیالیست و مترقی!

 

 باید رژیم انسان ستیز اسرائیل را پارک کرد و آنهای هم که‌ ریاکاری و یا سکوت شرم انگیز را پیشه‌ کرده‌اند، افشاه‌ و رسوا کرد. 

آریس زارعی

۶٫۱٫۲۰۰۹ لیله‌هامر