نوید اخگر
آقایان حاج سید جوادی و تراب حق شناس که هیچکس نمی تواند ادعا کند اینان با ارتجاع مذهبی و گروه های ترور اسلامی چه بطور تاریخی و چه بصورت مقطعی سمپاتی نشان داده و میدهند اظهاراتی نموده اند که قابل بررسی است
البته بر خلاف نوشته های آقایان حاج سید جوادی و تراب حق شناس که برای شستن دستهای خونین رژیم اسلامی موشکهای پرتابی گروه تروریستی حماس را بر سر مردم سویل اسرائیل موشکهای دست ساز ساخت خود فلسطینان عنوان کرده بودند روزنامه فیگارو چاپ فرانسه مینویسد ۴۰۰ موشک گراد۱ که توسط گروه تروریستی حماس بطرف اسرائیل شلیک شده است ساخت رژیم تهران است
روزنامه فیگارو در گزارش خود به نقل از یک عضو حماس که به اروپا پناهنده شده مینویسد موشکهائی که حماس در اختیار دارد هنوز به سیستم هدایت کننده مجهز نیستند، خانم لیونی وزیر امور خارجه اسرائیل نیز در فرستادن موشکهای گراد از طرف رژیم جمهوری اسلامی به نوار غزه با برد ۴۰ کیلومتر تاکید میکند
آقایان حاج سید جوادی و تراب حق شناس نگفتند که چگونه وقتی که فلسطینیان برای مبارزه با صهیونیست ها هیچ امکانی جز درست کردن چند موشک و راکت دست ساز را در اختیار ندارند آقای رفسنجانی در نماز جمعه خبر از سلاحهای جدیدی میدهد که در اختیار حماس قرار گرفته و آنان میتوانند با آن جلو حتی تانکهای اسرائیلی بایستند؟
البته دغدغه های آقایان حاج سید جوادی و تراب حق شناس برای دستهای خالی فلسطینیان جهت مبارزه با صهیونیزم خونخوار مفهوم است ولی گویا اینان به گفتار دبیر عالی شورای امنیت رژیم سعید جلیلی که پس از دیدار با رهبران حماس و جهاد اسلامی از آنان خواسته بود که به موشک پرانی بسوی یهودیان سویل و بی دفاع ادامه دهند توجهی ننمودند زیرا آنکس که دستور میدهد خودش هم مسلمن الزامات آنرا بایستی فراهم آورد پس نتیجه میگیریم که دغدغه های آقایان سید جوادی و حق شناس چندان پایه و اساس نظامی و حق ناشناسی از بانکدار تروریزم اسلامی در ایران ندارد و رژیم قبل از هر کسی به نیاز های گروه های ترور جامه عمل میپوشد.
آنچه میماند تنها مقدار رجز خوانی سیاسی است آنهم از موضع تحجر و عقب ماندگی سیاسی در کنار نئو نازیست های حامی احمدی نژاد که پس از فتوای آیت الله خامنه ای و اعلام اینکه اسرائیل دشمن حربی مسلمانان است و شعار های" غزه شده کربلا مهدی بیا مهدی بیا" گوئی از ده نمکی تا حاج سید جوادی تا تراب حق شناس گوشهای خود را گرفته که این فتوا و شعار ها را نشنوند وگرنه کدام مسلمان متعهد،مکتبی و مسئولی است که در زمانه ای چنین خطیر خود شال و کلاه نکند و به رجز خوانی پایان ندهد و در کنار برادران حماسی حماسه ای بالاتر از تغیر ایدئولوژی سال ۱۳۵۳ را در عرصه سیاسی ایران نه به نفع ارتجاع مذهبی که برای تکامل نیروهای ماتریالیست در عرصه بین المللی رقم نزند، و بر طبق تجربه تاریخی همان بلا هائی را که بر شریف واقفی ها آوردند بر سر صهیونیست ها در نیاورد نکشند جسد ها را آتش نزنند و در بیابانها به نام نامی تغیر ایدئولوژی رها نسازند.
بگذریم از اینکه نیروهای سیاسی هستند که با نام" چپ " چندین دهه است با عناوینی چون انقلاب توده ای و مبارزه قهری، نیروی مسلح سازماندهی شده نظامی، گارد آزادی و قس علیهذا را یدک میکشند و خیال میکنند وقتی با رژیم خونخواری همچون جمهوری اتمی اسلامی وارد جنگ آزادیبخش شدند از دماغ هیچ پرنده و چرنده ای قطره خونی هم جاری نخواهد شد.
ولی این نیروها خود به نیکی میدانند هنوز جنگی با رژیم در نگرفته رژیم قمه کش اسلامی پرچم خون و خنجرش را هنوز هوا نکرده نیروهای همیشه در صحنه شروع به عزا داری حسینی میکنند و بر سر و سینه میکوبند و با سرود های حماسی، آی خون، آی خون و با شعار های دولت فاشیست اسرائیل و صهیونیست های خونخوار بر روی دست رژیم اسلامی بلند میشوند ولی همینکه غائله خوابید هر چه زودتر نمایندگان خودشان را برای دادن گزارشات کارگری و حقوق بشری از کانال مطبوعاتی دولت فاشیست اسرائیل روانه رادیو صهیونیستهای خونخوار میکنند و برای درمان درد و برای اینکه اگر کسی پرسید شما که معتقد هستید این دولت فاشیستی است پس اینجا چکار میکنید یک فقره تئوری لنینی" من با فراکت هم که شده در مجالس بزم دشمنان انقلاب شرکت خواهم کرد" راه را برای رفیق انورخوجه و سازمانهای تک نفری اش برای استفاده از همین تئوریهای لنینی و قرار گرفتن در کنار فاشیزم مذهبی و سینه زدن در زیر پرچم حسن نصرالله ضد امپریالیست و رهبر مسلمانان جهان علی خامنه ای میگشایند.
زیرا زمانی که همکاری با فاشیزم مجاز باشد چه فرقی میکند که فاشیزم مذهبی اسلامی باشد یا فاشیزم صهیونیست های خونخوار.
البته برای مشغولیات ذهنی" رفقای مبارز" و کارکشته نظامی که البته هیچگاه ماشه ای را بر علیه هیچ انس و جنی نچکاننده اند باید در تعاریف تئوریک از آنان پرسید که بروید و در درون سازمانهایتان بحث کنید که جایگاه فاشیزم آنهم از نوع دولتی اش آنهم از نوع صهیونیستی اش در درون سیستم اقتصاد گلوبال آیا اساسا میتواند موجودیت داشته باشد و عمل کند و یا پرتاب چنین کلیشه های غیر علمی برای خنک کردن دل عزاداران حسینی است؟
اگر این رفقا با این نتیجه رسیدند که آری در درون اقتصاد گلوبال امروزی همچون سیستم اقتصاد سرمایه داری قبل و ما قبل آن وجود فاشیزم دولتی نظیر دولت فاشیستی اسرائیل ممکن است آنرا به استحضار همگان برای بالا رفتن فهم سیاسی ایدئولوژیک ما نیز بنمایند والا ایجاد یک کلاس اکابر شبانه برای بعضی از رفقای با سن و سال بالا که به طرح چنین تئوریهای" حماسی- مذهبی " میپردا