ادامۀ تعرضات رژیم به فعالین جنبش کارگری

فرشید شکری

سی سال است رژیم قرون وسطایی و انسان ستیز ایران توسط قوۀ قهریه و ماشین عریض و طویل سرکوب خود به مقابله با جنبش های کارگری، زنان، دانشجویان و ملل تحت ستم برخاسته است. طی این سه دهه، رهبران جمهوری اسلامی در نهایت قساوت و ددمنشی توانسته اند بر جامعه حکمرانی کنند. اگر چه اعمال و کرده های وحشیانۀ آنان برهمگان آشکار است و بواقع لزومی به گفتن آنچه تا به حال انجام داده اند و یا در آینده خواهند داد نیست ؛ با همۀ این حرفها تداوم هجوم های برنامه ریزی شدۀ رژیم به رهبران و فعالین کارگری بهانه ای شد تا بار دیگر به تدقیق رویدادها و مسائل جاری مبادرت کنیم.

بازداشت محسن حکیمی در روز سوم دی ماه در منزل یکی از کارگران شرکت پارس خودرو و انتقال ایشان به بند ۲۰۹ زندان اوین، یورش مأموران امنیتی شهر سنندج به منزل پدارم نصرالهی در روز چهارم دی ماه و بازداشت وی، و سپس دستگیری بیژن امیری در روز پنجم دی ماه که با واکنش سریع و بموقع کمیتۀ هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری- منطقۀ غرب، سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه، و جمعی از کارگران ایران خودرو در محکومیت بازداشت های پیاپی این تلاشگران کارگری همراه گشت؛ مؤید تصمیم دستگاه حکومتی در گسترده تر کردن تعدی و یورش به پیشروان طبقۀ کارگر، مرعوب ساختن چالشگران داخل و بدینسان مختنق تر کردن فضای کشور است.

دستگیری محسن حکیمی، پدرام نصرالهی، بیژن امیری و بعد از آنان ابراهیم مددی نائب رییس سندیکای شرکت واحد در روز هفتم دی ماه، درست هنگامی صورت گرفت که در هفته های اخیر کمپین ها و تجمعات اعتراضی وسیعی از طرف نیروهای چپ و رادیکال علیه اقدامات سرکوبگرانۀ جمهوری اسلامی در قبال مبارزین کارگری در سطح جهان برگزار گردید. جامعه در حالی شاهد موج تازۀ این تعرضات است که در هفته های گذشته تقلاهای مجدانه ای در درون و بیرون از ایران جهت آزادی افشین شمس، منصور اسانلو و چندین تن از فعالان جنبش های اجتماعی- اعتراضی کشور در جریان بود.

تهاجم دوبارۀ رژیم در حالیست که به انضمام مطرح شدن خواست " متحدانۀ " افزایش دستمزدها به همت تعدادی از تشکل های کارگری، همچنین پیکارهای کارگری در شهرها و واحدهای تولیدی مختلف از ماهها قبل بدین سو افزایش داشته است. در طول ماه نوامبر و دسامبر ۲۰۰۸ ، نظاره گر دهها خیزش کارگری بودیم. اعتصاب و اعتراض در شرکت کشت و صنعت مهاباد، شرکت تیپک مهاباد، کارخانۀ اشکان در قزوین، کارخانۀ سیمان آبیک در قزوین، کارخانۀ کشت و صنعت خمینی در شوشتر، صنایع فلزی تهران، ذوب آهن اصفهان، تجمع کارگران بیکار شدۀ سازمایه در پاکدشت، کارخانۀ مکان ساز اصفهان، نساجی کرپ ناز، کارخانۀ ایران پوپلین رشت، سد استراتوس در نزدیکی سقز، کارخانۀ لاستیک سازی آرتاویل تایر اردبیل، پرریس سنندج و غیره تنها گوشه هایی از بلند شدن فریاد حق طلبی کارگران در این مدت بوده است. 

رخدادهای بوقع پیوسته در روزهای سپری شده بر این واقعیت تأکید دارند که نظام اسلامی- سرمایه داری ایران به قصد تحمیل عقب نشینی به جنبش های اعتراضی و در پیشاپیش آنها جنبش کارگری بیش از دوره های گذشته تدارک دیده است. سرمایه داران و دولت آنها عزمشان را جزم کرده اند تا با استمرار دادن به تاکتیک دستگیری فعالین کارگری یک دورۀ دیگر جنبش طبقۀ کارگر را با رکود مواجه سازند چرا که اعتراضات هر روزۀ کارگران و نیز تحرکات فعالین کارگری در تبعید همراه با احزاب کمونیست خارج کشور در حمایت از جدال های کارگری داخل، جمهوری اسلامی و کارفرمایان را تماماً به وحشت انداخته است.

از طرف دیگر حاکمین بخوبی دریافته اند که اولاً بدلیل افقی ( انهدام نظام سرمایه داری و سیستم کارمزدی) که فعالین چپ جنبش کارگری در برابر خود ترسیم کرده اند. ثانیاً بعلت فعالیت های خستگی ناپذیری که این مبارزین به هدف آگاهگری، سازماندهی اعتراضات و دستیابی کارگران به تشکل های توده ای و طبقاتی انجام می دهند. ثالثاً به خاطر رشد نسبی جدال های کارگری آنهم علیرغم وجود برخی از موانع ذهنی و عینی، و رابعاً به سبب رادیکالتر شدن مطالبات آنان در قیاس با تاریخ صد سالۀ جنبش که حاکی از پر بنیه گشتن گرایش سوسیالیستی یا پیشی گرفتن آن از رفرمیسم و سندیکالیسم ، و نشانۀ امید به بیرون آمدن تدریجی مبارزات کارگری از قوارۀ تدافعی به قالب تهاجمی است؛ از این پس توانایی آنرا نخواهند داشت تا کمافی السابق بوسیلۀ خانه کارگری ها، شوراهای بی اعتبار اسلامی کار و … به اشکال تطوری گرایش ضد سرمایه داری جنبش را ایزوله کنند، ستیز طبقاتی را به سازش بکشانند و از سرعت حرکت روبه پیش مبارزات کارگری بکاهند.

برای بورژوازی و رژیم ایشان این وضعیت دیگر قابل تحمل نیست زیرا وقوف دارند ادامۀ چنین روندی دیر یا زود به تغییر آن توازون قوای طبقاتی ای منجر میگردد که دقیقاً به منزلۀ پرت شدن از قدرت سیاسی، و خاتمۀ استیلای آنان بر وسائل تولید و توزیع است. بنابر این بسادگی می شود استنتاج کرد که فقط یک راه برای سرمایه داران و رژیم آنها باقی می ماند؛ و آن بهره بردن از تاکتیک همیشگی سرکوب و دستگیری پیشروان و رهبران عملی یا فکری طبقۀ کارگر ایران میباشد.

اینک، در شرایطی که فعالین کارگری یکی پس از دیگری دستگیر و روانۀ زندانها می شوند، وقتی این انسانهای شریف و حق طلب که خالصانه هست و نیست خود را مصروف رهایی کارگران از ستم و استثمار کرده اند، شدیداً تحت شکنجه روحی و جسمی قرار دارند، و خلاصه هنگامی که می بینیم تهاجمات رژیم سرمایه داری حاضر به جبهۀ کار و زحمت اینچنین فزونی یافته است تا بهر شکل ممکن ضمن حفظ بقای خود دستاوردهای ( تأسیس انواع کمیته های متشکل از فعالین کارگری در سراسر کشور برای کمک به ایجاد تشکل های توده ای کارگران، سندیکای شرکت واحد، سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفت تپه و موارد دیگر) سه دهه از مبارزات جسورانه، پر هزینه و خونین کارگران را از ایشان بازستاند، آن وظیفۀ مهمی که در مقابل همگان چه فعالین رادیکال کارگری در دو سوی مرزها که در کمیته ها، کانونها و نهادهای
کارگری کار می کنند و چه پیکارگران مستقل یا متشکل در احزاب مارکسیستی خودنمایی می کند پرهیز از سکتاریسم و دامن زدن به اختلافات بینشی و نظری، و امتناع ورزیدن از پیدایش بیش از پیش انشقاق یا جدایی است.

با رعایت این اصل اساسی همانا حفظ همبستگی در صفوف طبقاتی خود و سازمان دادن پیکارها و کمپین های متحدانه و پر تعداد، نه تنها قادر خواهیم شد حکومتگران را وادار به آزادی دستگیر شدگان کنیم ( اینرا در سالهای نه چندان دور تجربه کرده ایم )، نه تنها سیاست بگیر و به بند رژیم ضد کارگری ایران را از کار می اندازیم، بلکه در سایۀ اتحاد و همدلی (بدون نیاز به نگرانی از بابت مخدوش شدن خط و مرزهای فکری) کوشندگان بخش های مختلف جنبش کارگری و جریانات چپ و کمونیستی است که به اهداف مبارزاتی مان نائل می گردیم. مصالح و منافع عالیۀ طبقاتی، جنبش کارگری و انقلاب آتی ایران بکارگیری و پراتیک کردن این مهم را از فرداً فرد ما  طلب می کند.

در مسیر گذشتن موفقیت آمیز ما از تند پیچ های مبارزۀ طبقاتی، برای یاری رساندن به امر ایجاد تشکل های توده ای و طبقاتی کارگران، جهت تقویت جنبش های رادیکال زنان، دانشجویان و جنبش سراسری، و سرانجام برای تحقق استراتژی انقلاب کارگری و استقرار جامعۀ سوسیالیستی، ناگزیر از همدلی، با هم بودن و کوشش متحدانه در راستای غلبه بر ضعف ها و تثبیت نقاط قوت پیکارهایمان هستیم. 

                                                ۲۷ دسامبر ۲۰۰۸ 
برگرفته از جهان امروز ۲۱۸