زندانی کردن فعالین کارگری،مبارزات جنبش کارگری ایران را مرعوب نخواهد کرد !

سیروان پرتونوری

امسال برای کارگران بیش از هر سال دیگری سال تشدید فقر و فلاکت و سال اعتراضات بی وقفه بود ،در وضع موجود با وجود تورم و گرانی بی سابقه، سقوط شتابان قیمت نفت و تعمیق بحران اقتصادی و سیاسی ناشی از آن، در شرایط محاصره اقتصادی زندگی کارگران بیش از سالهای گذشته در معرض شدیدترین فشارهای اقتصادی قرار گرفته است،چنین وضعیتی در همین اواخر سال بر زندگی مشقت بار کارگران سایه انداخته است که عدم پرداخت بموقع و افزایش دستمزد کارگران در ماههای اخیر، بیش از هر زمان دیگری به موضوع اعتراضات کارگری تبدیل شده است .

تحمیل وضعیت به غایت ضد انسانی فوق به کارگران و دفاع عریان تر پاسداران دولتی سرمایه از کارفرمایان و صاحبان کار، از طریق گسیل نیروهای سرکوب به تجمعات کارگری و زندانی کردن فعالین این جنبش که از تلاش و نقش محسوس این فعالین کارگری در سازماندهی این مبارزات بخوبی آگاه هستند چنان دست صاحبان سرمایه را در تعرض به کارگران باز کرده که برخی از آنان پایه ی تحمیل شرایط به غایت برده واری را برای استخدام کارگران پی ریزی کرده اند .

اما از سوی دیگر کل واقعیت زندگی کارگران در شرایط موجود در تحمیل شرایط برده وار فوق بر آنان خلاصه نمیشود چرا که کارگران ایران امسال علیرغم تلاش زبونانه صاحبان سرمایه و رژیم اسلامی برای محدود کردن دامنه اعتراضات کارگری ،با جسارت بیشتری به مصاف وضعیتی رفته اند که بیش از سه دهه است که از سوی رژیم ضد کارگری اسلامی بر آنان تحمیل شده است .

گواه واقعیت برای این ادعا ها اعتصابات پی در پی کارگران کشت و صنعت نیشکر هفت تپه،لاستیک البرز،نساجی کردستان ،نازنخ و فرنخ قزوین و ایجاد کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های مستقل کارگری و دیگر تشکل ها ی کارگری و برگزاری مراسم های مستقل اول ماه مه در سطح سراسری و تجمعات بی وقفه و مصممانه آنها برای رسیدن به خواست و مطالباتشان تنها نمونه هایی بارزی از تعمیق و گسترش کم سابقه اعتراضات کارگری در سال ۸۷ بوده که از این ببعد هیچ نیرویی را یارای سرکوب و توقف آن نخواهد بود .

در طول چند سال اخیر اگر چه در اثر رشد و مبارزات و اعتصابات کارگری و پا به میدان گذاشتن دیگر جنبش های اجتماعی از جمله جنبش چپ دانشجویی و زنان دیوار اختناق و سرکوب رژیم اسلامی ترک خورده ،با این همه وجود سرکوب و خفقان سیاسی و تعقیب و بازداشت و زندانی کردن فعالین کارگری و دیگرجنبش های اجتماعی کماکان یکی از ارکان حاکمیت رژیم اسلامی برای مقابله با این مبارزات در طول ماههای اخیر بوده است که نمونه بارز این مقابله روز شنبه ۷ دی ماه، "ابراهیم مددی"، نایب رئیس سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه را هنگام مراجعه به اداره کار منطقه شمال تهران، بازداشت و بعد از چند روز به زندان اوین انتقال داده اند از سوی دیگر  روز چهارشنبه ۴ دی ماه ماموران امنیتی و لباس شخصی‌ها به منزل "پدرام نصرالهی" فعال کارگری و عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری و نیز عضو شورای زنان، یورش برده و وی را دستگیر و بازداشت کردند و روز دوشنبه ۲ دی ماه نیز، دو تن از فعالان کارگری، "بیژن امیری" و "محسن حکیمی" عضو کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل های کارگری،  توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده و هم اکنون در زندان اوین بسر می برند. در  روزهای اخیر نیز ۵ تن از فعالین سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه به دادگاه احضار شدند، اخیراً نیز نیروهای سرکوبگر رژیم اسلامی در تلاشی دیگر از این دست، فردی به نام محمد رحیم پور را اجیر کرده تا شکایتی را بر علیه محمود صالحی از رهبران عملی جنبش کارگری ایران و کردستان تنظیم کند. متأسفانه در پی شکایت فرد مذکور این بار شعبه ی ۱۰۲ دادگاه جزائی سقز به ریاست قاضی پور آقا بالا محمود صالحی را به پرداخت جزای نقدی مجموعاً به ۴۱۰۰۰۰ تومان محکوم نماید که مبلغ فوق توسط محمود پرداخت شده است،از آن جا که ایشان هنگام آزادی، سه سال تعلیقی زندان را دارد، لذا در صورت تداوم چنین پرونده سازی هایی در نهایت ممکن است این فعال کارگری نیز راهی زندان شود. اینها همه در شرایطی است که منصور اسانلو و افشین شمس از چهره های شناخته شده جنبش کارگری ایران نیز هنوز در زندان بسر می برند.

دستگاه سرکوبگر اسلامی و جنایتکاران اطلاعات و سپاه پاسداران این رژیم که در طول حاکمیت سیاه و ننگین خود از برخورد و مبارزات توده های مردم هراسان و خشمگین بوده اند و از کینه ای که از فعالین کارگری و فعالین چپ و سوسیالیست در هراس بوده اند میخواهند با اتخاذ چنین تاکتیک کهنه ای که در طول سابقه حاکمیت این رژیم هار و درنده چیز تازه ای نبوده و نیست استفاده کنند تا بلکه بتوانند از این طریق جلوی اعتراضات رادیکال و کارگری این فعالین را بگیرند، پاسداران رژیم اسلامی با چنین کارهایی و صدور حکم های این چنینی میخواهند ضعف و ناتوانی خود را در برابر شور و شوق مبارزاتی کارگران و اتحاد و همبستگی طبقاتی شان جبران کنند ،آنها میخواهند با صدور حکم زندان برای این فعالین، کارگران سوسیالیست کارخانه های ایران و فعالین چپ و سوسیالیست را از مبارزات رادیکال و بر حق خود دور نگه داشته و آنها را با همچنین حکم هایی ترسانده و زهره چشم از آنها بگیرند که شاید اهرمی باشد برای عقب نگه داشتن مبارزات کارگران ایران و تصور می کنند با همچنین تاکتیک هایی قادر به تغییر فضای موجود به نفع خود و حاکم کردن فضای ترس و وحشت در سطح جنبش های اجتماعی خواهند بود، اما علیرغم میل آنها نه زندان نه شلاق و نه اعدام و نه هیچ دستگاه و ماشین سرکوبی دیگر نمیتواند کارگران آگاه را از مبارزه برای برقراری جامعه ای آزاد و برابر دور نگه دارد طبقه کارگر ایران از آن چیزی که رژیم فکر میکند آگاه تر و رادیکال تر است که با چنین حکم هایی از مبارزه بر حق خود عقب بکشند و دست از مبارزات کارگری خود بر علیه نظم سرمایه بر دارند.

از سوی دیگر در مقابل این تاکتیک ضد انسانی رژیم تودهای مردم و فعالین آزادی خواه و برابری طلب که ب