برنامه عمل پائین آمدن از قدرت و کمونیزم مدرن(بخش سوم از کمونیزم خشونت زدا)

برنامه عمل پائین آمدن از قدرت و کمونیزم مدرن

(بخش سوم از کمونیزم خشونت زدا)

از: سعید صالحی نیا

salehinia@aol.com


“د: وجه دیگر جنبش ضد خشونت اینست که حفظ قدرت را فرض نگیریم.هم راست و هم چپ فرض گرفته اند که بقدرت برسند باید ابدی روی خر مراد سوار باشند. جامعه باید اینها را تحمل کند.قوانین اساسی کمونیزم بلوک شرقی و راست به یکسان تلاشی است برای جاودانه کردن حکومت اینها! لذا جنبش ضد خشونت باید حامی قانون اساسی باشد که هیچ گرایشی را به قدرت مادام العمر نرساند! قوانین اساسی باید خودشان طی ۵ سال بازنگری شوند و به تصویب مستقیم جامعه برسند. لذا تغییر قدرت نهایتا به پایان قدرت متمرکز بینجامد و امر مشارکت مردم از نظامهای “نمایندگی” به نظامهای مشارکت مستقیم فرابروید”(۲).

مقدمه:

در دو مقاله قبل (۱و۲) توضیح دادم که کمونیزم مدرن باید تکلیفش را با خشونت و معضل خشونت معلوم کند. یک مرز کمونیزم مدرن با کمونیزم ورشکسته اینجاست. کمونیزم خشونت گرا انواع سفسطه ها می چیند تا تداوم خشونت را توجیه شرعی کند. مدعی است که دارد “پاسخ می دهد” به خشونت سرمایه داری. “مجبور است” خشونت کند تا “خشونت طبقاتی پایان یابد”. فرهنگی می سازد با پوشش “جنگ طبقاتی” . مخالف خشونت را “لیبرال” و نوکر امپریالیزم و رفرمیست می نامد.

توضیح دادم که جنبش ضد خشونت نمی تواند در استانه سرمایه داری بماند چون سرمایه داری در ذات خود حفظ زندگی و شادی برای اقلیت جامعه است و لذا سلب زندگی از اکثریت معادل حفظ نظام خشونت است. لذا جنبش ضد خشونت در ذات خود باید از نظام سرمایه فرا بروید و تمامی اشکال استصمار انسان را بر بچیند.

یکی از مغضلاتی که کمونیزم خشونت زدا باید حل کند اینست که چه باید بکند با قدرت سیاسی؟

کمونیزم عقب مانده و شکست خورده خشونت گرا ادبیاتش و فرهنگش همواره روی “بدست گیری قدرت” متمرکز بوده.کسب قدرت سیاسی آرزوی نهائی این کمونیزم است. طبیعتا جنبش و گرایشی که فقط برای کسی قدرت سیاسی برنامه می ریزد بر این باور است که حفظ این قدرت تنها هدف بعدیش می تواند باشد! این بن بست نظری و عملی ایجاد می کند.

به جهت عملی بررسی گرایشاتی که بنام این کمونیزم  به قدرت رسیدند ، نشان می دهد که برای حفظ قدرت همان ابزارهائی را بکار بردند که “دشمن طبقاتی” بکار می گیرد. توجیهات البته متفاوت است. حامیان سرمایه داری مخالفان را “دشمن ملت” “دشمن خدا” می نامند و حامیان حکومتهای “دیکتاتوری پرولتری” مخالفان را لیبرال ، نوکر امپریالیزم! سر انجام مخالفین هم عموما یکی است! طرد شدن از جامعه، سانسور، تبعید، اعدام!

در این مقاله به یکی از مختصات کمونیزم مدرن و انسانگرا و کارگری می پردازم که اگر نباشد، این کمونیزم پا نخواهد گرفت و چیزی بجز تکرار کمونیزم شست خورده نخواهد بود:

(۱)برنامه عمل پائین آمدن از قدرت:

جامعه ای که کمونیزم مدرن تبلیغ می کند باید جامعه پلورال باشد.هم در دوران گذار به سوسیالیزم و هم در دوران سوسیالیستی ،پلورایزم را باید حمایت کرد. چه از این جهت که گرایشات مختلف در طبقات اجتماعی هست (منجمله در طبقه کارگر) و چه از اینجهت که طبیعت انسان اینست که هرگز “یکدست” نمی شود.تلاشها برای یکدست کردن جامعه انسانی با هر نیت ، تلاشست برای کشتن قدرت تکامل و رشد انسان.

در جامعه ای کمونیزم مدرن تبلیغ می کند حتما باید تعدد احزاب و گرایشها حمایت شود. نه فقط از سر امکان بقدرت رسیدن همه این گرایشات، بلکه از جهت امکان پائین آمدن همه این گرایشات از قدرت. و نهایتا امکان پایان قدرت متمرکز سیاسی و پایان سیاست و دورانش!

برنامه پائین آمدن متمدنانه و بدون خشونت یک ابزار بسیار مهم در خشونت زدائی سیاسی است.

جامعه ای که تکلیفش با قدرت سیاسی معلوم باشد و بداند که با ابزارهای غیر خشونت امیز می تواند آنها را که بقدرت رسانده پائین بکشد، دست به اسلحه بردن را حمایت نمی کند. خشونت سیاسی را حمایت نمی کند. “طغیان” را لازم نمی بیند.

قانون گرا می شود.قانون را در مقابل خود نمی بیند.نظام را در مقابل خود نمی بیند.

وقتی قانون اساسی اون جامعه تصریح کند که هیج گرایشی به صرف بقدرت رسیدن از پائین آمدن از نردبان قدرت مصون نیست، دیگر “حزب کبیر مادام العمر و لیدر کبیر” بر سرش سوار نخواهد شد.

در سطح برنامه حزبی هم همینطور! در برنامه تحزب کمونیزم کارگری هم این بخش مهم باید ذکر شود.وظیفه حزب کمونیست کارگری باید نه تنها تلاش به قدرت رسیدن سیاستهایش در جامعه باشد بلکه باید این باشد که امر پائین آمدن متمدنانه از قدرت سیاسی را هم یک امر عادی کند.

(۲)تاثیر گذاری کمونیزم خشونت زدا بر کلیت نظام و فرهنگ سیاسی :

امر خشونت زدائی باید امر استراتژیک کمونیزم مدرن باشد. این امر را نه به شیوه ابزاری در محدوده “به قدرت رسیدن” بلکه از جهت توسعه فرهنگ اجتماعی و سیاسی باید دنبال کرد. وقتی مبارزه با مجازات اعدام یا مبارزه با حبس ابد را کمونیزم مدرن جلو می برد اینکار را از جهت “استفاده تبلیفاتی برای مطرح شدن” نباید نگاه کند.از جت “رای آوردن” نباید نگاه کند.بلکه از جهت توسعه فرهنگ سیاسی و اجتماعی جامعه باید نگاه کند. صرف نظر از اینکه بتواند یا نتواند به قدرت سیاسی برسد.صرف نظر از اینکه در قدرت بماند یا نماند.

کمونیزم مدرن از همین الان باید مهر خود را به جنبش سرنگونی رژیم اسلامی بزند.بر راست سیاسی هم فشار وارد کند تا اون راست هم مثل مخالفت با مجازات اعدام ، بپذیرد که جامعه اینده باید جامعه خشونت زدائی باشد.

خشونت زدائی نه تنها در عرصه سیاسی بلکه در تمامی عرصه های رابطه انسانی از انجا که خشونت زبان باستانی روابط حیوانی و انسانی بوده و ترک این زبان مستلزم فعالیتهای وسیع چند جانبه طی نسلهاست.

(۳)برنامه عمل پائین آمدن از قدرت سیاسی ابزار ساده کردن و عادی کردن تحولات اجتماعی رادیکال

یکی از عوامل مهم تداوم خشونت گرائی سیاسی اینست که حکومتها وقتی به بالای نردبان قدرت رسیدند ترس دارند که پائین بیایند! اگر به تاریخ حکومتهای دیکتاتوری نگاه کنید این پدیده را بهتر می بینید. افتادن از قدرت برای حکومتها به معنی نابودی فیزیکی خودشان و خانوادهاشان تمام می شود. طبیعتا هر انسانی در چنین شرایطی گاها تا حد مرگ مقاومت می کند. لذا کاربرد زور را توسعه می دهد که بترساند و جامعه هم مدتها پشت این سد ترس درجا می زند و نفله می شود تا زمانی که فرصتی شود و تیرهای چراغ برق دوباره بکار گرفته شوند و این چرخه باطل ادامه میابد.انقلابی دیروز به جلاد امروز تبدیل می شود!

برنامه عمل پائین آمدن از قدرت بطور متمدنانه این تحول دائمی را که جامعه انسانی لازم دارد ، کم خرج می کند.لازم نیست برای هر پله از تحول اجتماعی میلیونها جان بدهند! هم پائینی ها راحت تر به میدان می ایند و هم امر تحول اجتماعی کمتر سیاسی می شود و هم بالائیها می فهمند که بالا ماندشان موقت است و به صندلی قدرت نمی چسبند!

وقتی به جوامع غربی خصوصا اروپای اسکاندیناوی نگاه می کنیم حتی وقتی اینها هم در چنبره سرمایه داری اسیر هستند، می بینیم که در جامعه ای که پائین امدن از قدرت اسان است جوامع متعادلتر و ارامتر هستند و خشونت اجتماعی بسیار پائینتر است. گرجه این کشورها هنوز با افقی که کمونیزم مدرن می تواند ترسیم کنند فاصله دارند اما همین مسیر رفته شده نشان می دهد که کمونیزم مدرن حتما باید از این تجارب استفاده کند و امر پائین آمدن از قدرت را به امری عادی و طبیعی تبدیل کند و برایش برنامه عمل داشته باشد.

منابع بیشتر:

 

(۱)کمونیزم مدرن و معضل برخورد به خشونت

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=61441

(۲)کمونیزم خشونت زدا و سفسطه های خشونت گرائی در چپ و راست

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=61534


(
۲)کلیپهای مناظره سیاسی در موضوع معضل خشونت و خشونت زدائی:

(۱)برنامه شماره ۱۱۶

موضوع: پایه های مادی فرهنگی جنبش ضد خشونت و موانع خشونت زدائی

با شرکت: علا احمدی و سعید صالخی نیا

با مدیریت: رویا عیاثی

https://www.youtube.com/watch?v=1HUzB3JNWio&feature=youtu.be

کلیپ فشرده برای مشاهده در ایران:

https://www.youtube.com/watch?v=gZvUUp0v-do&feature=youtu.be

(۲)برنامه شماره ۱۱۵

موضوع: چپ ، نقد به گاندی و مارتین لوترکینگ و جنبش عدم خشونت

با شرکت سعید صالحی نیا و علا احمدی

با مدیریت رویا غیاثی

https://www.youtube.com/watch?v=4a4_j5Me3Hk&feature=youtu.be

کلیپ فشزده برای مشاهده در ایران

https://www.youtube.com/watch?v=GB8BpMj9wh0

(۳)مناظره سیاسی شماره ۱۱۲(بخش دوم از بحث خشونت)

 

موضوع: ریشه های خشونت فردی و اجتماعی، خشونت “بد و خوب”

با شرکت: علا احمدی و سعید صالحی نیا

با مدیریت رویا غیاثی

https://www.youtube.com/watch?v=DXre-fqiK3s

کلیپ فشرده برای مشاهده در ایران:

https://www.youtube.com/watch?v=2AtG0UeJFDo&feature=share

(۴)مناظره سیاسی شماره ۱۱۱

موضوع: خشونت ، تاریخ خشونت ، نفش جنبش آزادیخواه در مبارزه با خشونت

با شرکت: علا احمدی و سعید صالحی نیا

با مدیریت: رویا غیاثی

https://www.youtube.com/watch?v=3Bnr9nxMc_o&feature=share

(۵) شماره ۹۳کلیپ صوتی مناظره سیاسی ۱۸ ۹۳ سوسیالیسم و دیکتاتوری پرولتاریا با  شرکت حسن معارفی ، علا احمدی و سعید صالحی نیا و مدیریت رویا غیاثی

https://www.youtube.com/watch?v=aFj3CnHVSvU&feature=youtu.be

 

(۶)شماره ۴۴: موضوع: تریبون مناظره ۴۴، چرا جامعه “مجازات گرا” را باید پشت سر گذاشت؟ راه حل چیست؟

با شرکت: مادح نظری، مسعود اسماعیل لو، منصور اسانلو، سعید صالحی نیا

با مدیریت سیمین مجد

https://www.youtube.com/watch?v=nKVXS12zXFk&feature=youtu.be

کلیپ فشرده ۴۴ : برای دیدن در ایران

https://www.youtube.com/watch?v=Uwb0pBB7GVY&feature=youtu.be