نیلوفر کمالی
عشق به نو ع بشر
در و جود ا کاه و جو انت
فراتر از مر زهای سا ختگی سر کو بگران
فرای نژاد و ر نگِ سا ختۀ ذهنِ بیمارِ نژاد پر ستان
فراتر از جنسیت و پو ست و خاک
بزرگ سال و کودک
عشق تو به ا نسا نیت ، ا نسان، مرز نمی شنا سد.
ذهن ا گاه و پو ینده ات
قلب عا شق و پر شورت
بند ها و میله های ار تجاع
و شکنجه و شکنجه گاه و شکنجه گر را
در هم می گسلد
به سراسر زمین پهناور سفر می کند
وهدیه می کنی تنها دارایی ا ت را
ا نسانیت و قلبت را
علیر غم دردی که از دردت
در تارو پود و جو دمان حس می کنیم
به تو می با لیم
به تو می با لم
به تو که ا نسا نیت را معنای تازه ای بخشیدی
به بیکران صلابتت
با قلبی به گستردگی جهان
به تو می با لم
به ذهن و قلبت که تمامی حهان را در ا غو ش گر فته است
در بند عفو نیِ ا نسان کشِ کشتار گا ه ر جا یی
با تو مر زهای با شکو ه ا نسا نیت گسترده می شوند
و ا نسان معنا یی تازه و نو ین می یا بد
ا نسان تراز نو ین.
زاده می شود
به تو می با لیم
به تو می با لم
ای مظهر پیامٍِعشق و ا زادی
نیلو فر کمالی. ۳ ژانو یه ۲۰۰۹