به مناسبت فرا رسیدن سال ٢٠١٧!

به مناسبت فرا رسیدن سال ٢٠١٧!
رفقا و دوستان، سال با سرعت باورنکردنی ای دارد وظیفه خود را به جا می آورد و نا ایستا بشریت را با همه آرزو وخواسته هایش از مرحله ای به مرحله دیگر و از تاریخی به تاریخ دیگر نقل و انتقال می دهد.
آیا راستی این سال و تغییر عددی آن است که اینچنین بی رحمانه دارد سرنوشت انسان ها را رقم می زند و دارد خوشی و عطف و آرزوهای کودکان، نوجوانان، سالمندان و زنان را غیره ممکن و یا برای سال ها از آنها مخفی و دور نگه می دارد؟
یکی می نویسد که سال ٢٠١۴ سال شومی بود، دیگری می نویسد که سال ٢٠١۵ سال وحشت بود و نفر بعدی هم اظهار می دارد که سال ٢٠١۶ سال بربریت، توحش و قتل و عام و بی خانمانی میلیونها انسان این کره خاکی بود، و از این زایه به همه این سال ها لعنت می فرستند.
راستی سال نگون بخت کاری نکرده که ما باید اینچنین بر آن لعنت بفرستیم و یا اینکه آنرا سرزنش کنیم. سال دارد وظیفه خویش را تمام و کمال به جا می آورد و به همه ما دارد هشدار می دهد که اگر نجنبید من نمی توانم منتظر شما باشم و اگر رفتم دیگر نمی توانید سهل و آسان مرا پیدا کنید. پس بجنبید و همراه با من تاریخ و مسیر زندگی خود را آن طوریکه دوست دارید بسازید، اگر بجنبید و همراه من و هم گام با من حرکت کنید مطمئن باشید که پیروز می شوید.
پس خواهش میکنم که به خاطر نجنبیدن و حرکت کُند خود مرا سرزنش نکنید، بگذارد که من حرکت دورانی و چرخش خود را آنطور که باید و شاید انجام دهم و حداقل به موجودات محرک و زنده دیگر که خواهان هم گامی و حرکت با من هستند حیاتی ببخشم.
سال می گوید من وظیفه خود را با حسن نیت تمام انجام داده ام، نمی بینید که چطور من و خورشید و زمین با هم همکاری و هم دلی کرده و روز و روشنایی را برای جنبیدن و جنب و جوش و فعالیت، و شب را برای استراحت بر بالش نرم و آغوش گرم شماها بوجود آورده ایم تا شماها بتوانید وظیفه خود را به بهترین شیوه به انجام رسانید؟
شما انسان ها علاوه بر اینکه خودتان به جان هم افتاده اید و زیر لوای ایدئولوژی، مذهب، قوم و سرزمین دارید همدیگر را نابود می کنید، در واقع دارید ما را هم نابود می کنید و دست آخر کاسه و کوزه خود را هم سر ما خالی می کنید! ما خودمان را در اختیار شما انسان ها قرار داده ایم. زمین و زمان مال همگی شماهاست و متعلق به هیچ کس و شخص و گروه بخصوصی نیست. ما چکار کنیم که شما خودتان بین ما خط و خطوط می کشید و هر گروهی از شماها مدعی بخشی از آن را دارد و به خاطر هر بخش هم دارید حمام خون به راه می اندازید!
بس کنید، ما به شما انسان ها قول می دهیم که اگر به خودتان آید و متحد شوید و این خط و مرز را بردارید غذا، نان، و تمام نعمات زندگی به وفور در اختیار همه شماها قرار خواهد گرفت و برای همگی، هم غذا و هم مسکن و جا کفایت خواهد کرد.
رفقا، راستی اگر از زمین و زمان بگذریم در واقع نظام توحش سرمایه داری به سرکردگی آمریکا و هم پیمانان غربی و “ناتو” جنگ افروز سال هاست که بشریت را زیر منگنه و استثمار شدید قرار داده و هر ساله جنگی را به بهانه های پوچ و واهی در گوشه ای از این دنیا به بشریت تحمیل کرده و منطقه ای را به خاک وخون و ویرانه مبدل می کنند. من نمی خواهم و یا بهتر است بگویم که نه تنها اعتقادی به این همه نوشتار که انتخاب دونالد ترامپ در آمریکا را آخرت زمان و سر کار آمدن نئوفاشیست و گروه های فوق راست ترجمه می کنند و برای آن احزاب راست ایتالیا، فرانسه و بریتانیا وغیره را به مثال می آورند ندارم، بلکه ترامپ و اوباما و کلینتون و غیره بدون استثناء نزد من یک مسیر و قانون را طی می کنند.
راستی من معتقدم که مبنای تحلیل کمونیستی ما نباید متکی به شخص و اشخاص معین و مشخصی باشد، بلکه مبنای تحلیل و نمادین ما باید کلا از سیستمی حرف بزند که خود موجب سرکار آمدن چنین اشخاص و اقماری می شود. تکرار و بیان اینکه ترمپ سرمایه دار، لومپن، ضد زن ، مهاجرو زلزله است نه تنها یک دولار به جیب هیچ کارگر و تهیدستی افزوده نمی کند، بلکه توهمی را هم فراهم می سازد که گویا، اوباما، کلینتون، بوش پسر و پدر و غیره سوسیالیست و یا حداقل دموکرات و سکولاری بوده اند که اعتقادی به فاشیسم، راسیسم و گروه های مافیایی نداشته اند و یا در تشکیل آن ها نقشی ایفا نکرده اند! در صورتیکه ترامپ روی سکوی می نشیند که آنها ساخته اند و قوانینی را پیرو خواهد کرد که آنها نوشته اند، دیگر تحلیل چگونگی انتخاب ترامپ و دلایل آن به نظر من کار عبث و بیهوده ای است که در قالب یک تحلیل کمونیستی نمی گنجد.
اگر ما بخواهیم پاتولوژی و آسیب و عملکرد یک به یک روسای جمهوری آمریکا را بررسی کنیم و آنرا با حدس و گمان خودمان در مورد ترامپ در ترازوی بگذاریم خواهیم دید که همان است که بوده و زلزله ای که با انتخاب ترامپ مورد بحث قرار گرفته باید بدانیم که این زلزله چند دهه است از بالکان شروع شده و تا کنون امواجش، موجب تخریب، قتل و عام و آوارگی گسترده در کشورهای افغانستان، لبنان، لیبی، کویت، فلسطین، عراق، یمن، سوریه و بخشی از آفریقا و کل منطقه شده است که زلزله ترامپ ادامه امواج همین زلزله می باشد که توسط دوستان و اقمار پیشین و سرمایه دار نوع ترامپ شروع شده است.
می خواهم بگویم هننوز بوی باروت جنگ ٨ ساله ایران و عراق، عراق و کویت و جنگ لیبی توسط آمریکا و هم پیمانان اروپایی اش با رژیم معمر قذافی و جنگ خلیج توسط همین مجرمان با عراق به مشام می رسد که جنگ دیگری را زیر پلاکارد و پوستر تروریسم و مبارزه با تروریسم از سال ٢٠١١ با ابعاد و وحشیگری هر چه بیشتری به مردم بی گناه سوریه ، عراق، لیبی و یمن تحمیل نمودند.
ابعاد و وسعت قتل و عام مردم ستمدیده سوریه، عراق، یمن، لیبی و آوارگی و تخریب کامل صدها شهر و شهرک توسط مدرنترین هواپیما و جنگ افزارهای جنگی «بلوک های» جناتیکار سرمایه داری و اسلام سیاسی سر سوزنی از جنگ جهانی دوم کم ندارد.
از این زاویه این تنها در سال ٢٠١۶ نیست که بربریت عریان حاکم بوده، بلکه اکنون چندین دهه است که نظام سرمایه داری با بحران عمیق سیاسی و اقتصادی کمر شکن روبرو شده و نهایتا پا در مرحله توحش کامل و افسارگسیخته نهاده و برای مهار کردن موقت این بحران و کسب هر چه بیشتر هژمونی و سود و سرمایه در دست یک در صدی ها، دست به همه جنایات و راه های فوق ضد بشری و ارتجاعی در جهان می زنند.
نظام سرمایه داری همراه با “بازار آزادش” عملا سال هاست که ثابت کرده که نظام اداری مطلوب جامعه بشری نیست و نمی تواند باشد. اگر تا کنون هم توانسته در دنیای امروزی به حیات ننگین خود ادامه دهد فقط و فقط در سایه بی تشکلی و پراکندگی گورکن خود کارگران، مردم زحمتکش و احزاب و تشکلات و سندیکا و شوراهای مدعی و طرفدار آنها بوده و هست.
پراکندگی و تفرقه کارگران و تشکلاتشان صنفی و سیاسیشان در جهان و منطقه، دست حکومت های زالو صفت سرمایه داری و مطلق العنان یک در صدی جهان را برای اعمال هر چه بیشتر جنایت و بربریت و وحشیگری باز نگه داشته و تا زمانی که ما شاهد اتحاد و همبستگی جهانی و منطقه ای این طبقه و اقشار زیر ساخت آن نباشیم، نباید زیاد توقع داشت که در آینده، بشریت بتواند سال و سال های خوبی را پشت سر بگذارد.
پس تبریک گفتن و اظهار امیدواری کردن که سال آینده سال خوبی باشد، فقط و در نهایت یک وجه از احساس انسانی انسانهاست و بس. ولی ما باید بکوشیم و امیدوارم باشیم که این نظام با این همه ناسازگاری درونی و بحران زنجیره ای که ماهیت و سرشت آن را تشکیل می دهد و انباشت ثروت کل این جهان عظیم در دست مشتی انسان بنام سرمایه دار ، نمی تواند سال های طولانی به درازا بکشد و سرانجام باید جای خود را به نظامی مطلوب تر و اجتماعی تر که برابری و آزادی کلیه انسان ها را جدا از «نژاد، قومیت، رنگ و سرزمین» در بطن خود می پروراند بدهد.
می توان گفت نظام بعدی که باید جانشین سرمایه داری شود “سوسیالیسم” است زیر این توحش و بربریت سیستم سرمایه داری نه محتوم است و نه ابدی و طبق روندی که تاریخ باید طی کند، آنهم باید جایش را به سیستم بعدی که سوسیالیسم و دکترین آن است بدهد. زیرا تنها چنین سیستم ابژکتیوی می تواند به تمام آفات تخدیر و کژی و مطلق العنان سرمایه داری و مشاغبه قومی پایان دهد و فرایند و پروسه چنین کاری در درجه اول به عهده کمونیست ها، مردم آزادیخواه و برابری طلب است.
در خاتمه امیدوارم که سال ٢٠١٧ سال رشد جنبش کارگری و اتحاد و همبستگی این طبقه همراه با احزاب و سازمان های وابسته به آن باشد تا بتوان کم کم به فناتیسم دینی، اتنیک قومی واستثمار وحشیانه و تخدیر کردن مردم توسط سرمایه داری جهانی و جنگ و خونریزی و آوارگی خاتمه داد.
عزت دارابی
۲۶ دیسمبر ۲۰۱۶