حزب دمکرات و “یزاکا” یش

سیفه خدایاری

قضیه تشکیل اتحاد علمای دینى کردستان ایران "یزاکا " از طرف حزب دمکرات کردستان ایران قضیه اى عجیب و خلق الساعه نیست. در ساختن اسامی عجیب ناسیونالیسم کرد، همین "یزاکا" " کم بود که آنهم در یخ بندان و رکود سیاسى طرفداران دمکراسى عمو بوش آمد! بررسى جوانب این اقدام از طرف کمونیستها وبویژه حکمتیست ها ضرورت اجتناب ناپذیر دارد.از آن جهت حکمتیست ها را با قید ویژه اى مشخص نمودم که حکمتیست ها تنها نیروى واقعى در جامعِه امروز ایران است که پرچمدار کمونیسم بى تخفیف منصور حکمت مى باشد.

 بدیهى است که مبارزه علیه مذهب این عامل از خودبیگانگی و پشتوانه نظام سرمایه داری براى استثمار انسان یکى از اساسی ترین پیامهای کمونیسم است و این ضرورت در دوران ما بیشتر از همیشه ما را به مصاف میطلبد. در چند دهه اخیر با عروج اسلام سیاسى در خاورمیانه، تباهی و سیه روزى بى حد و حصر براى میلیونها نفر انسان همراه آورده است. نمونه هاى بسیار دهشتناک آن را سال های اخیردر ایران شاهد بودیم. قطع اعضاى بدن، پرتاب از ارتفاع و اعدام های دسته جمعی متاسفانه تنها چند نمونه اند که نیازى به توضیح نیست که همۀ این جنایت ها نه با نام اسلام، بلکه مستقیما با قوانین اسلامى و بر گرفته از قرآن وگفته های محمد مى باشد. در مسلمان واقعی بودن قانون گذاران و مجریان اسلام شک و شاۀبه نیست و وظیفه خود میدانم که هر گونه تلاش مهندسان افکار عمومى بورژوازی و نظام سرمایه داری را در توجیه و معتدل نشان دادن اسلام افشاء ساخته و سیماى واقعی، سروش ها، گنجی ها، کدیورهاو مفتى زاده هارا نشان دهم. در همین راستا است که تلاش حزب دمکرات براى در دست گرفتن رهبرى ارتجاع اسلامى در کردستان را باید افشاء کرد.

در این نوشته اهداف حزب دمکرات از تشکیل اتحاد مرتجعین اسلامى را با نیم نگاه به سابقه ارتجاعی این حزب و مشخصا قاسملو بررسى میکنیم. چرا در این بررسى به قاسملو برمیگردم؟ پاسخ اش را در این واقعیت باید دید که قاسملو اسطوره حزب دمکرات است و در میان ناسیونالیست ها کسانى هستند که بدون شناخت چهرۀ افسانه اى از شخصیت او متجسم میکنند. براى نمونه در برخورد با ۲ جوان جدا شده از صفوف حزب دمکرات، هنگام بحث در مورد ارتجاعی بودن و ضد انسانى بودن اهداف حزب دمکرات- چیزى که خودشان از دست آن فرار کرده بودند- با این مقاومت سطحى از طرف آنها رو به روشدم که: اما قاسملو چیز دیگرى بود! من میخواهم در بررسى این اقدام اخیرحزب دمکرات کمى به این "چیز دیگر" هم بپردازم.علاوه بر این آگهى با گذشته این حزب در زمان رهبرى افسانه اى حزب دمکرات ما را بیشتر با این واقعیت میرساند که چیزعجیب و غریبی روی نداده است بلکه به قول مصطفى هجرى در مصاحبه با رسانه حزبیشان در آذر ماه ۸۷ حزب دمکرات به دنیاى واقعی خود برمیگردد!
اهداف حدکا ازتشکیل اتحاد علماى دینى کردستان

۱. خاصیت وجودى احزاب ناسیونالیست ضدیت با انسانیت، مدنیت، آزادى وبرابرى و در یک کلمه ضدیت با کمونیسم مى باشد.این امر مسأله تازه اى نیست و عمر آن به قدمت مبارزه کارگران و انسانهای آزادیخواه براى رهای از سیستمی است که طبقه سرمایه دار بر آنها تحمیل کرده اند. هر جا و هر زمانى که انسانهاى کمونیست در جامعهِ متشکل شده و علیه وضع موجود به پاخاسته، دمکرات های محترم و فرزندان قهرمان ملت ! عرصه را بر خود تنگ دیده و لاجرم موى دماغ کمونیستها شده اند. خاطره کوتاهى در این مورد دارم:

۸ مارس سال ۸۶ در زریبار مریوان هنگام خواندن قطعنامه از طرف یکى از زنان شرکت کننده؛ افراد هوادار حزب دمکرات سعى در برهم زدن مراسم با فشار و هل دادن جمعیت پشت سر آن خانم داشتند و چند بار شعار مرگ بر کمونیست هم وزوزه کردند ! در این ضدیت با کمونیسم مذهب شمشیر زنگزده ای است که هر از چند گاهى توسط احزاب بورژوا-ناسیونالیست از زیر آور بیرون آورده شده و مشغول ثقل دادن آن میشوند؛ غافل از اینکه این ساعت زنگهاشوزده دیگه زنگ نمى زنه ! در مورد حزب دمکرات کردستان مذهب همزاد ودوقلوی این حزب است. به قول ایوب گنجى یکى از!علمای دینى که اتفاقا دراطلاعیه " یزاکا" " هم آماده است، تاریخ ملت کرد با تاریخ علماى کرد عجین شده و از هم جدا نمى شوند. نگاه کنید به رهبران جنبش کرد که همه از ملاها و شیوخ بودند. سعید پیران، شیخ محمود"نه مر"، مولا مصطفى بارزانی وقاضى محمد ! گنجى و " یزاکا" انصافاً پر بیراه هم نرفته، مدتها باید به لیست هایش اسامى دیگر هم مثل قاسملو،هجری و… می افزود. البته حزب دمکرات کردستان ایران در این مسأله تنها نیست. احزاب برادرشان در منطقه همان نقش را داشته و دارند. براى نمونه در نامۀ مصطفى بارزانی به هننری کیسنجر وزیر خارجه وقت آمریکا بعد از هزیمت (آشبتال) حزب دمکرات کردستان عراق در سال ۱۹۷۵ آماده است: "سرورم همانطور که میدانید وظیفه ما تمام شده است به شما اطمینان میدهم که چپ در عراق و کردستان هرگز رشد نخواهد کرد"! حزب مجهول الهویه PKK هم در ارتجاعیِ دست کمى از برادران خود ندارد و با نگاه به رسانه هایشان به خوبی این مسأله را میبینم. اوجلان عدالت را از على و آزادگى را از حسین آموخته است! این احزاب با هر نامى خوانده شوند و در هر هیبتی ظاهر شوند وجه مشترکشان ۲ چیز و در واقع یک چیز است: ضد کمونیست بودن و ارتجاعى بودن.
بد نیست نگاهی به قاسملو چهره کرزماتیک حدکا بیندازیم، با این توضیح که حزب دمکرات داراى خصلت تمام عیار پراگماتیسم یا به بیانى دیگر دنباله روی از خرسوار یا به بیانى دیگر پالان خررا چسبیدن است و قاسملو آینه تمام قد این فلسفه کثیف است. اگر زندگى سیاسى قاسملو را بررسى کنیم ۴ دوره را میتوانیم از هم تفکیک کنیم؛ هر چند تفکیک کلمه منصفانه اى در این مورد نیست.
الف- عضویت و پیروى از حزب توده در روزگار اردوگاه کمونیسم بورژوایی،هر چند در خود این مسأله هم متزلزل بود و بین سالهاى ۱۳۳۲-۱۳۴۹ دودوزه بازى میکرده است.
ب- لبیک گفتن به امام و کاسه لیسی مکرر در بارگاهِ امام.
پ- پیوستن به شوراى ملى مقاومت "مجاهدین خلق&quo
t;در عصرهایوهوی مجاهدین.
ت- تلاش براى …قلب سوسیال دمکراسى با نوشتن "بحثِ کوتاه در باره سوسیالیسم" و تلاش در سمت و سو دادن حزب در این خط. بعد از قاسملو دنبالۀ پراگماتیزم حدکا را در حمایت از ۲ خردادیها و خیمه شببازی رفراندم و بلاخره فدرالیسم عمو بوش و شرکا دیدیم.

ث- قاسملو خمینی را آشکارا رهبر انقلاب نامید و بلافاصله با او بیعت نمود. سال ۵۹ در میان مردم مهاباد بعد از آتش بس ۳ ماهه گفت "ما به امام لبیک می گویم".کاندید مجلس خبرگان،عصاره ارتجاع اسلامى شد برنامه حدکا در کنگره۴ به نفع جمهورى اسلامى تغییر داد و در کنگره ۸ حزب مخالف راى سایر اعضای حدکا مبنى بر جدایى دین از دولت بود و با افزودن یک تبصره راى خود را اعمال کرد"دین از دولت جداست تنها در منطقه کردستان" !

اما چرا حدکا دوباره افق خود را تغییر داده است و به آغوش گرم اسلام محمدى بازگشته است؟ جواب این سوال ساده در این حقیقت تلخ! نهفته است که جنبش آزادى خواهی و برابر طلبى در ایران و به ویژه در کردستان آب در خوابگاه مرتجعین ریخته و آنها را به فکر جدى براى مقابله انداخته است.از چند سال پیش با رشد جنبش کمونیسم کارگرى در کردستان هراسی در دل جریانات اسلامى و ملى انداخت و آنها متوجه شدند که راه مقابله با کمونیستها تشکیل جبهه واحد از ناسیونالیست هاو اسلامی مفتی زاده است. این واقعیت را در سخنرانی زمستان ۸۶ ایوب گنجى میتوان دید که زمین و زمان را به هم می بافد از تفسیر اعداد ۴۶ تا ستودن رهبران جنبش کردها تا فلسطین نامیدن کردستان تا پیوند همیشگى کرد و اسلام را محکمتر کند. در گفتمان آنها متوجه میشویم مفتی زاده ها از…وطن و دمکرات ها از مسلمان بودن کرد حرف میزدند.مسلمان بودن کرد ترمى است که عمدا براى ریختن سناریوی پلید خود ابداع کردند و میدانیم هر تقسیم بندى هدف خاصی را دنبال میکند و گر نه جامعهِ امروز ضد دین تر از سال ۶۷ است که حزب دمکرات در کنگره هشتم خود در باره لزوم جدایى دین از دولت بحث میکردند.البته یک چیز نسبت به آن دوره تغییر کرده است،قدرت کذایی ناسیونالیسم کرد به رهبرى طالبانی- بارزانی در عراق و بعد از ۲۰۰۳ کیس شدن رهبران کرد با حکیم هاو مالکی ها و تغییر قانون به نفع،ِ جبهه ارتجاع،ِ ! ما در پراگماتیست بودن و ابن الوقت بودن حزب دمکرات دور نمى بینیم که در فاز بعدى و با تغییر جریان هوا از زرتشتى بودن کردها حرف بزنند !
جامعهِ،ِ به شدت ضد دین و ضد خرافات است و رهبران حزب دمکرات این را میدانند ،اما چه میشود کرد مصلحت ملت کرد بر این است که واقعیت انکار شوند.

۲. هدف دیگر تاسیس این سازمان از طرف حزب دمکرات استفاده از این سازمان براى ارتباط با جمهورى اسلامى و مذاکره! با او است. مذاکره و معامله لابد به خاطر مسأله ملت همیشه دروازه اى است که براى حزب دمکرات باز بوده است،و هر وقت این دروازه کمى تنگ شده از راه دیگرى وارد شده اند. براى کسانى که با تاریخ این حزب آشنا نیستند ممکن است این گفته من بزرگ به نظر آید ،اما با دقت در گذشته حزب متوجه میشویم که آنچه ما شنیدم یک بخش کوچکى از دیپلماسی آن حزب بوده است. ما از جزییات این مذاکرات خبر نداریم و حدکا هم هر خبر جلسات رهبران شان با جمهوری اسلامى درز کرده باشد تنها به تیتر بندى خبری مذاکرات اعتراف کرده اند و چند تیتر کذایی براى آن انتخاب کرده اند ،لابد این هم به خاطر مسأله ملت کرد باید پنهان بمانند !
چیزى که روشن است این است که اختلاف حدکا با نظام جمهورى اسلامى، اختلافات جزیى است که میتوان روى میز مذاکره حل کرد. بسیارى از خواسته های حدکا که در رسانه هایشان بر آن انگشت میگذارند تنها جنبه تبلیغاتی دارند و گر نه انتقاد به جمهورى اسلامى مبنى بر (کردى پوشیدن،کردى صحبت کردن، استخدام افراد کرد در ادارات محلى ،اجازه دادن به کردها در تعیین سرنوشت اگه منظور نمایندگان مجلس باشد،اجازه نشر روزنامه و نشر کردى و خواسته های از این قماش) همین حالا در ایران معنى ندارد و جمهوری اسلامى میتوانند ادعا کند ما خواسته های کرد را تأمین کرده ایم! اما باید گفت خواسته مردم کردستان جدا از خواسته های مردم ایران براى آزادى، برابرى و به دست آوردن زندگى شایسته انسان امروزی نیست. حدکا ممکن است نمایندگى بورژوازی و سرمایه دارمحلى کرد را داشته باشد ،کما اینکه این را نشان داده است،اما نمى تواند چیز بیشتر از این ادعا کند و کمونیستها و انسانهای آزادیخواه و برابرى طلب اجازه نمى دهند خواسته هاى واقعی مردم در گرو بند و بست احزاب دست راستى و حدکا گذاشته شود.
نگاه مختصری به تاریخ مذاکرات حدکا

سال ۵۳ که خمینی در نجف بود، قاسملو کسى را پیش اومی فرستد و از خمینی تقاضای ملاقات کرد،اما خمینی راضى نشد.
سال ۵۷ که خمینی در گودالپ فرانسه بود و قاسملو بوى به مشامش رسیده بود دوباره از امامش تقاضای دیدار میکند، خمینی باز هم این تقاضا را رد میکند.البته قاسملو چشمش به جمال خمینی در سالن پذیرایى روشن میشود.
فروردین ۵۸ با بازرگان ملاقات میکند و به عنوان رهبر حزب دمکرات از حکومت پشتیبانى میکند. پائیز ۵۸ مذاکره با داریوش فروهر و بلافاصله ملاقات حیات حزب با امام به رهبرى قاسملو در قم.
سال ۵۹ چند سرى دیدار و ملاقات آشکار و پنهان با بنى صدر صورت میدهد،که در یکى از آنها قاسملو میپذیرد اگر خودمختاری اسلامى هم باشد ما راضى هستیم.
با شروع،ِ جنگ ایران _ عراق قاسملو بیشتر تلاش کرد حکومت با آنها کنار بیاید و
بلاخره خودمختاری را که خواسته زیادى هم نیست بپذیرد و نیروهایش را از کردستان بیرون ببرد تا نیروى خودمختار در مقابل ارتشِ عراق جنگ کنند.
سال ۶۳ هم ملاقات و مذاکره بین قاسملو و عوامل اطلاعاتى رژیم صورت میگیرد ، قاسملو میگوید ما شرایط خودمان را اعلام کردیم،اینکه گفتگوها آشکار باشد زیرا ما نمیخواهیم چیزى را از ملت خود پنهان کنیم !
سال ۶۵ ملاقات دیگرى که جزییات آن معلوم نیست انجام میدهد .
۲۱ خرداد۶۶ جلال طالبانی قاسملو را از نیت پاک ! رفسنجانى آگاه میکند و ترتیب ملاقات با هم میدهند که مقدمه اى براى مذاکرات بعدى شد .
۷ دى ماه ۶۷ به مدت ۲ روز گفتگوها ادامه مى یابد.
۳۰ دى ۶۷ باز هم مذاکرات ادامه دارد. نمایندگان جمهورى اسلامى بهانه میگیرند و جلال طالبانی از گفتگوها خارج میشود و بلاخره ۲۱،۲۲ و ۲۳ تیر ۶۸ دیدار نهایى و ترور قاسملو و دو نفر از شرکت کنندگان. آن چه که هرگز از طرف حدکا سخنی درباره آن به میان نمى آید جزییات این گفتگوها و مذاکرات است، قاسملو غیر از زنش و فرد همراهش هیچ کس را در جریان این مذاکرات نمی گذاشت و نوار مذاکرات اخیر که توسط دولت اتریش در اختیارحزب دمکرات گذشته شده براى همیشه بایگانی شده اند.
اما چرا حزب دمکرات کنونى به سبک و سیاق رهبر شهید اش مذاکرات و معاملات انجام نمى دهد؟ این دیگر مربوط به دیپلماسی رهبران حزب است ،آنها هم به سبک اربابان و شرکای سیاسى یاد گرفته اند براى روبه روی با اژدها به تعدادى افعی نیاز دارند.
۳. این اقدام آقای هجرى در دنیاى کوچکشان اما کمى زیرکی و دور اندیشی هم در خود دارد. با شکست سیاست های بوش در عراق و روى کار آمدن اوباما لعنتى معادلات سیاستمداران کرد را که به زحمت جلوى پاى خودشان را میبینند به هم زده است و رویاى تانک سوارى و رژه در خیابانهای مهاباد جاى خود را به جلسات کم رنگ و جلاء و امامه داری داده است.بنا به گفته خود هجرى در مصاحبه با نشریه میدیا حزب دمکرات دارد به دنیاى واقعی خود برمیگردد .دنیاى واقعی حزب دمکرات چیزى جز دیپلماسی و گاو بندی و یافتن دوستان دور و نزدیک نیست. امروز از دوستان دور به ایشان خیری نرسید ،باشد که نزدیکان آنها را …سازند.

۴. مسائل حاشیه اى و جزیى پیرامون این کار حدکا وجود دارد که نباید ندیده گرفت از جمله رقابت با جناح حسن زاده ،تلاش براى حفظ یکپارچگى و جلوگیرى از ازمحلال بعد از تیر شدن افق فدرالیسم،رقابت با PJAK که با عقاب های کردستانش از ارزش های دینى حفاظت میکند،انطباق  حدکا با احزاب برادر در کردستان عراق که روز به روز بیشتر اسلامی زده میشوند و…
حزب دمکرات و " یزاکا " یش هر چقدرهم نتوان در به ابتذال کشیدن فضایى سیاسى جامعه امروز باشد، به کمونیستها و انسانهای شریف سیگنال خطرمیدهد. زمان زیادى از کشتار کمونیستها به دست حدکا و تجاوز به اسرا وسوزاندن جنازه آنها نگذشته و برعکس آن چه حدکا و عافیت طلبان شبیه سوسیالیست فکر میکنند مردم حافظه تاریخی خوبی دارند و نیز هنوز خون شورش سلیمی فر که به جرم مرتد بودن توسط سلفی ها و مفتی زاده ها سلاخی شد خشک نشده-جرمى که هزاران نفر در جامعه امروز با افتخار حامل آن هستند.
باید این اقدام و اتحاد کثیف جریانات ارتجاعى را جدى گرفت و با تمام توان در مقابل آن ایستاد.

 ۲۸ دسامبر۲۰۰۸