نقد سیاسی به معنای تشویق به انشعاب نیست

نقد سیاسی به معنای تشویق به انشعاب نیست ،
در باره نوشته ریبوار احمد در جواب به نقد رفیق رحمان حسین زاده به موضوع احزاب کمونیست کارگری عراق و کردستان در مورد جنگ موصل ،
فبل از هر چیز من عضو هیچ حزبی نیستم ، اما بی تفاوت به اتفاقات امروز دنیا نیستم ،و در جریان مباحثات مورد ادعای رفیق ریبوار احمد بوده ام
در چند هفته هفته گذشته جنگ موصل به خبر هم رسانه های بین المللی دنیا تبدیل شد و احزاب سیاسی از چپ و رأست در مورد این جنگ اطلاعیه داده اند و موضوع خود را بیان کرده اند ، احزاب کمونیست کارگری عراق و کردستان هم در مورد این جنگ دو بیانیه جداگانه داده اند ، در این بیانیه ها فرق و تفاوت جزئی می شود دید اما بطور واقعی خط حاکم بر این دو بیانیه یکی است ، رحمان حسین زاده در یک برنامه تلویزیونی از طریق تلویزیون پرتو موضوع این دو حزب را نقد کرده است ، ریبوار احمد هم در جواب نقد رفیق رحمان بدون آنکه جواب مشخصی به نقد رفیق رحمان بدهد ، او را متهم کرده که قصدش انشعاب در این دو حزب است و به همین خاطر موضوع آنها را نقد کرده است ، رفیق ریبوار به جای استدلال برای اثبات ادعایش ، چندین صفحه را سیاه کرده است و به جای پرداختن به موضوع اصلی به اختلافات و انشعابات جریانات کمونیسم کارگری و نقش دلسوزانه و دخالتگرانه دو حزب کمونیست کارگری عراق و کردستان پرداخته است ، به نظر من این دخالتگری در جریان انشعاب حزب حکمتیست صادقانه نبود من بعدا به این بحث برمی گردم، اما در مورد بیانیه های احزاب کمونیست کارگری عراق و کردستان در مورد جنگ موصل ، در این بیانیه ها به جایگاه این جنگ و کشتار مردم بی دفاع و أهداف دولت های ارتجاعی درگیر در این جنگ پرداخته اند ، جنگ را محکوم کرده اند و هیچ راه حل عملی برای بیرون راندن داعش از موصل ندارند ، و بیرون راندن داعش از موصل را به آینده خیلی دور موکول می کنند ، این دوستان می خواهند با آگاهگری کمونیستی و به خیابان آوردن جبهه آزادی خواهی و جهان متمدن در عراق و دنیا داعش را از موصل بیرون کنند که این بیشتر به یک جوک شبیه است ، داعش یکی از منفورترین و کثیفترین جریانات تاریخ بشر است ، جنایت و وحشیگیری این جریان چنان نفرتی را در میان جهان متمدن مورد ادعای احزاب کمونیست کارگری عراق و کردستان درست کرده است که برای توقف جنگ با داعش در موصل به خیابان نمی آیند و آرزو دارند که روزی زودتر داعش نابود شود، احزاب کمونیست کارگری عراق و کردستان برای بیرون راندن داعش هیچ وظیفه ای برای خود تعیین نمی کنند و رفیق رحمان موضوع این دو حزب را پاسیفیستی دانسته است و نقد کرده است ، رفیق ریبوار به جای جواب دادن به این نقد به گذشته خود و نقش دو حزب در جریان انشعابات کمونیسم کارگری پرداخته است ، لطفا توضیح بدهید آیا موافق هستید که داعش از موصل بیرون رانده شود ؟اگر جواب إری است چطوری باید بیرونش انداخت ؟ راه حلی که شما دارید خیلی دور از واقعیت است ، جهان متمدن و تشکیل ارگانهای مسلح مردم در حال حاظر دور از واقعیت است ، داعش این جریان فوق ارتجاعی باید با زور نابود شود ، به زنان و مردانی که از موصل فرار می کنند نگاه کنید و به حرف هایشان در مورد وحشیگری داعش گوش بدهید که چه زندگی جهنمی برای مردم در موصل و مناطق تحت کنترل خود درست کرده اند ، نباید یک ثانیه از نابودی این جریان ارتجاعی غافل شد و به آینده ای خیلی دور موکول کرد، این یک تنز تلخ است و به نظر من همه ما در این سرنوشت تلخ شریک بوده ایم ، متاسفانه این دو حزب نه در عراق و نه کردستان و خارج از کشور منشأ اثری نیستند ، در هیچ کجای جامعه عراق قدرت بسیج اجتماعی ١٠٠ نَفَر را ندارند الان چطور جهان متمدن را برای نابودی داعش به میدان می کشید ؟ چه جوری مقاومت مردمی شبیه کوبانی سازمان می دهید ؟ موقعیت و جایگاه این دو حزب در عراق و کردستان اصلا خوشایند نیست ، اما در مورد دخالتگری صمیمانه و صادقانه این دو حزب در مورد انشعاب حزب حکمتیست مورد ادعای رفیق ریبوار ، حزب حکمتیست بدون آگهی و اطلاع قبلی کادرها و اعضایش در سطح رهبری انشعاب کرد ،قبل از انشعاب که بعدا بحث ها و جدل های مربوط به آن علنی شد یک شاخه آن طبق اساسنامه و پرنسیب های حزبی فراخوان پلنوم داد که در پلنوم حول اختلافات حزب و راههای پیشبرد اختلافات و جلوگیری از انشعاب حرف بزنند و تصمیم بگیرند ، اما طرف مقابل حاظر به حظور در پلنوم نشد ، احزاب کمونیست کارگری عراق و کردستان به ظاهر موضوع دلسوزانه و دخالتگرانه داشتند اما بطور واقعی جانبدارانه بود صادقانه نبود، حزب حکمتیست در آستانه انشعاب قرار گرفت و با نامه غیر مسئولانه رفیق کوروش مدرسی که حزب یک دفتر بسیاسی دارد به انشعاب شتاب داد ، و یک جمع ۵ نفره دفتر سیاسی وقت حزب بدون کوچکترین ارزشی به روابط و پر نسیب های حزبی شب سایت ها و أموال حزب را مصادره کردند و إعلام کردند که حزب مال إنها است ، رفقای دخالتگر دو حزب این حرکت زشت و قبیح را محکوم نکردند ، بعد از انشعاب بیانیه
ای صادر کردند که به علت جواب ندادن دو جناح منشعب در حزب به فراخوانهای این دو حزب آنها روابط سیاسی و همکاری مشترک را با هر دو جناح قطع می کنند ، اما بعد از مدتی بدون اینکه یک کلمه راجع به بیانیه خودشان بگویند هر دو حزب رابطه عادی خود را با جناح ۵ نفره دفتر سیاسی وقت حزب مجددا برقرار کردند برای کنکره شان هیئت فردستادند و عملا بر خلاف ادعای رفیق ریبوار ثابت کردند که این دخالتگری صادقانه نبود و جانبدارانه بود، من در کنگره حزب حکمتیست در یوتوبوری حظور داشتم ، یکی از مصوبات کنگره تلاش حزب برای عادی سازی روابط خود با احزاب کمونیست کارگری عراق و کردستان بود ، این دوستان با وجود اینکه به کنگره دعوت شده بودند أما نیامدند ، اما برای کنگره جریان دیگر هیئت فردستادند ، پس ریبوار جان پز دخالت گری صادقانه شما زیاد بی مایه است ، یک مسئله دیگر که در بحث رفیق ریبوار برای من جای تعجب است این است که وجود نظرات متعدد در احزاب کمونیست کارگری عراق و کردستان را جزو افتخارات این احزاب می داند ، که به نظر من هم هیچ إشکالی ندارد ، اما رفیق ریبوار وقتی به وجود نظرات متعدد در حزب حکمتیست برخورد می کند منطقش به کلی عوض می شود و به عنوان نقطه ضعف حزب و خیلی تحقیر آمیز به آن می پردازد ، اگر وجود نظرات متعدد در احزاب شما جای افتخار است چرا در احزاب دیگر باید زشت باشد این منطق از کجا آمده است ؟
مختار محمدی