آیا حمایت بلاشرط از جنبش روژآوا اصولی است؟

آیا حمایت بلاشرط از جنبش روژآوا اصولی است؟

تشکیلات ما یعنی حزب کمونیست ایران و کومه له از همان ابتدا با آغاز نبردهای قهرمانانه مردم کوبانی و نیروهای مدافع این شهر واقع در کردستان سوریه در مقابله با هجوم ددمنشانه نیروی مهاجم و خونریز داعش، به اشکال مختلف از طریق رسانه های تصویری و شنیداری و نیز انتشار اطلاعیه و نوشتار و حضور در آکسیون های گوناگون و غیره، پشتیبانی و حمایت خود را از آن رزم بیباکانه و متعاقبا از تشکیل “کانتون های خودمدیریتی روژآوا” اعلام داشت و کماکان به دفاع و حمایت خویش از جنبش روژآوا ادامه می دهد.
لیکن جنبش روژآوا بعد از ظهور، در جریان رشد و گسترش خود بر متن مبارزه مسلحانه علیه نیروهای داعش، مراحل مختلفی را تجربه نموده و دستخوش تغییر و تحولات جدی گردیده است، از جمله اینکه در مرحله کنونی حیات خویش، نه تنها دیگر به مثابه یک جنبش مستقل لااقل به لحاظ نظامی قابل تعریف نیست بلکه مورد حمایت نیروهای امپریالیستی است.
بطور نمونه «پیتر کوک» سخنگوی پنتاگون، وزارت دفاع امپریالیسم آمریکا صریحا اعلام می کند: “آمریکا حمایت خود را از همه گروههایی که در میدان نبرد با داعش حضور دارند اعلام می کند و این گروهها، کردها را نیز شامل می شوند.”
همزمان گزارشات متعدد حکایت از آن دارند که ارتش آمریکا در اواخر ماه اکتبر از طریق هوایی کمک های تسلیحاتی، مهمات و سایر تجهیزات در اختیار نیروهای حزب اتحاد دمکراتیک و “یگان های مدافع خلق” قرار داد تا آنها را علیه نیروهای داعش تقویت کند.
از سوی دیگر خبرگزاری ها از سفر قریب الوقوع «صالح مسلم»، رهبر حزب اتحاد دموکراتیک به واشنگتن و ملاقات با مقامات ارشد هیئت حاکمه آمریکا از جمله «تونی بلینکن»، معاون مشاور امنیت ملی «باراک اوباما»، رئیس جمهوری آمریکا خبر دادند.
این در حالی است که صالح مسلم با دفاع از حملات هوایی ارتش روسیه به سوریه مدعی گردید حملات هوایی روسیه، سوریه را از “چند پارگی و تبدیل شدن به بخشی از امپراتوری جدید عثمانی نجات داد.” صالح مسلم در مصاحبه با خبرگزاری روسی «اسپوتنیک» در این باره گفت: “کمپین هوایی روسیه در سوریه، موضع مسکو را در میان سایر کشورها تقویت و به ایجاد جهانی چند قطبی بسیار کمک کرد.” وی در همین ارتباط ادامه می دهد: “کمپین روسیه در سوریه موضع این کشور را در امور جهانی تقویت کرد. من معتقدم این پایان جهان تک قطبی است. ما می توانیم درباره جهان چند قطبی صحبت کنیم.”
اینها نمونه هایی روشن از مواضع بی تعارف رهبری حزب اتحاد دمکراتیک در تائید همپیمانی با نیروهای امپریالیستی است. واقعیت این است که بعد از سال ۲۰۱۵ میلادی ائتلافی میان آمریکا و حزب اتحاد دمکراتیک شکل گرفت، لیکن به رغم اینکه این مسئله سرنوشت ساز توجهات فراوانی را به خود معطوف داشت اما ما بمثابه حزب کمونیست ایران و کومه له کمتر بدان توجه نشان دادیم یا اینکه آن را نادیده انگاشتیم و کمافی سابق با بروز هر رخدادی در ارتباط با جنبش روژآوا بر حمایت و پشتیبانی بیدریغ خود از جنبش مذکور و رهبری آن بدون ترسیم خطوط متمایزکننده ما از جریانات ناسیونالیستی و وابسته گرا تاکید نمودیم.
با توجه به فاکت هایی که بطور نمونه در بالا ذکر آن رفت و آشکار بودن تداخل جنبش روژآوا و نیروی اصلی رهبری کننده آن با دخالتگری های نیروهای امپریالیستی، آیا یک نیروی چپ و کمونیست به لحاظ اصولی و با تکیه بر پرنسیب های کمونیستی از جمله مرزبندی با امپریالیسم، ارتجاع، ناسیونالیسم و نیز پوپولیسم و توده گرایی مجاز به حمایت بی قید و شرط از حزب اتحاد دمکراتیک و جنبش روژآوا خواهد بود، یا اینکه لازم و مبرم است تا با تصریح مرزبندی های خود تنها از دستاوردهای دمکراتیک و مفاهیم آزادیخواهانه جنبش روژآوا پشتیبانی و همزمان کاستی های مربوطه از جمله روندها و نیروهای وابسته گرای درون جنبش مزبور را نقد نماید. به عبارت دیگر به نظر می رسد موضع اصولی در قبال جنبش روژآوا و نیروی اصلی رهبری کننده آن، نه حمایت بی قید و شرط بلکه پشتیبانی مشروط و منوط به حفظ ارزش های پایه ای و بنیادین از سوی نیروی رهبری آن است که همانا جنبش روژآوا در آغاز بر مبنای دفاع از آنها شکل گرفت.
اکنون این وظیفه مبرم به عهده ماست تا به منظور پرهیز از هرگونه سوء تعبیری و سوءاستفاده های احتمالی و برچسب های ناروا، به مثابه یک جریان رادیکال و کمونیست خطوط تمایز و تفاوت قاطع خویش را از سایر نیروهای غیرکمونیست از جمله از جریان های ناسیونالیست و پوپولیست در ارتباط با جنبش دمکراتیک روژآوا و رهبری آن به طور صریح و آشکارا بیان کنیم.
شنبه یازده نوامبر ۲۰۱۶