موصل و موضع چپ ضد امپریالیست

موصل و موضع چپ ضد امپریالیست

در رابطه با مسئله باز پس گیری موصل از داعش توسط ارتش عراق و نیروهای ائتلاف، تشکیلات حزب کمونیست کارگری کردستان عراق ( حکککع ) در اطلاعیه ای تحت عنوان، ” جلو کشتار مردم موصل و ویرانی را بگیریم” موضع رسمی این حزب را اعلام کرده است. در بخشی از این اطلاعیه آمده است:

” از کارگران، نیروهای سوسیالیست و مترقی میخواهیم همانگونه که در اوایل حمله نظامی آمریکا به عراق به میدان آمدند اینبار نیز به میدان بیایند. کنار زدن و جنگ با داعش امر مردم منطقه و با پشتیبانی جهانیان است. نیروهای امپریالیست باید دست از این طرح و توطئه و کشتار مردم بردارند و با کوتاه کردن دست حامیان داعش، اجازه بدهند تا مردم منطقه خودشان داعش را از میان بردارند. بشریت مترقی و مدرن جهان میتواند جلو این یورش را بگیرد”. علاوه بر این، “سامان کریم”، از اعضای رهبری این حزب در مقاله ای بلند بالا تحت عنوان: “این جنگ باید متوقف شود” بدون دادن پاسخ روشن و کنکرت در قبال اوضاع در موصل بصورتی کلی گویی خواهان برچیده شدن سلاحهای جنگی در جهان و پایان جنگ در دنیا شده است. ایشان نیز در ابتدای هر پاراگرافی، تیتر نوشته اش را مکررا تکرار کرده است و بارها توقف سریع جنگ علیه داعش و راه اندازی و ایجاد جبهه ضد جنگ در سطح جهانی را تاکید کرده است و نهایتا در جایی میگوید: “جنبش کمونیستی از بنیاد ضد اسلام سیاسی و هیچ جنبش دیگری نیست ، بلکه جنبشی ضد سرمایه و سرمایه داری است.”

نشان دادن و پرداختن به این گونه مواضع نادرست را بارها باید تاکید کرد که این حزب علیرغم هر گونه نیت خیری که داشته باشد، اکنون چگونه در گرداب سردرگمی در قبال مهمترین واقعه در منطقه قرار گرفته است. از سوی دیگر نباید اجازه داد که این گونه مواضع مصلحت اندیشانه و صلح طلبانه که با نام دفاع از مردم و با عینک ایدئولوزیک و بی ربطی به دنیای سیاست را بنمایش میگذارد، توهمی در روند مبارزات مردم ایجاد کند. نگرش حاکم بر این اطلاعیه و اظهار نظر تنی چند از کادرهای این حزب و همسو با اطلاعیه، کپی برداری شده از مواضع آنان در قبال حمله نظامی آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ است نه حمله آمریکا به افغانسان برای کوبیدن طالبان. این دو واقعه علیرغم اینکه هر کدام در دل شرایط سیاسی و تاریخی معینی اتفاق افتادند و وجه تمایزاتی که با هم داشتند، اما تلاش برای باز پس گیری موصل از داعش به مورد افغانستان و طالبان شبیه است نه به حمله آمریکا به عراق و سرنگونی صدام حسین. بدون وارد شدن به جزئیات هر یک از این وقایع تاریخی که هر ناظر و تحلیلگر سیاسی با آن آشنایی دارد، به مورد موصل بپردازیم.

همانطورکه در بالا جوهر حاکم بر اطلاعیه حزب کمونیست کارگری کردستان عراق ( حکککع ) اشاره رفت، آنها در بهترین حالت بر این باورند که، “نیروهای ائتلاف دست کمک کنندگان به داعش را ببندند آنگاه مردم خود داعش را از میان خواهند برد”. این موضع و چنین رخدادی هیچگاه در دنیای تحولات سیاسی، منطقه ای و لگد پرانی هر یک از دولتهای دخیل در منطقه علیه هم، نه اتفاق میافتد و نه حقیقت امر را بیان میکند. این یعنی پرت بودن حکککع از درک، شناخت و تحلیل درست از وقایع و روند تحولات بین المللی و منطقه ای. مسئله اصلی از منظر این حزب این است که چون حملات برای زدن داعش ممکن است مردم عادی را از بین ببرد لذا نباید جنگ صورت بگیرد چون به مردم آسیب وارد میشود، خانه و کاشانه شان ویران میگردد و آواره خواهند شد. این دوستان طوری سخن میگویند که گویا بقیه طرفدار از بین رفتن مردم هستند و گویا قبل از حمله ائتلاف برای باز پس گیری موصل، مردم زیر سایه شوم و نکبت داعش در این شهر از موهبت و امنیت برخوردار بوده و هستند. در مدت دو سال و نیم گذشته که داعش بر موصل حاکم بوده است نه تنها زندگی مردم را به عصر بربریت، توام با قتل، کشتار، اسارت، فروش و به بردگی کشانیدن زنان، ایحاد گورهای دسته جمعی و جنایت برده است بلکه با اتکا به امکانات اقتصادی از قبل فروش نفت و غیره در شهر موصل، جهنمی بتمام معنا برای مردم موصل و تغذیه نیروهایش برای حضور در هر گوشه ای از دنیا بهره برده و آنرا تداوم بخشیده است.

از هر آدم عادی با هر درک و گرایش و موقعیت طبقاتی و سیاسی در دنیا سئوال شود که آیا بهتر است به حاکمیت داعش بر موصل و مناطق تحت نفوذش پایان داد یا همچنان بر موصل حاکم باشد، فکر می کنید چه پاسخی خواهد داد؟ بدون هیچگونه تردید و مکثی پاسخ خواهد داد که به موجودیت این هیولای ضد انسان به هر شکل و شیوه ای که هست باید پایان داد. در این تردیدی نیست که باز پس گیری موصل از داعش تنها با کوبنده ترین عملیات نظامی شبیه به آنچه که در مورد طالبان در افغانستان صورت گرفت قابل تحقق است. آیا از مردم کس یا کسانی تلف خواهند شد؟ بله تلفات خواهد داشت اما تداوم عمر داعش و آنگونه که حکککع خواهان قطع حمله به داعش است، آیا تا کنون دهها و صدها برابر تلفات در بر نداشته است؟. آیا بقای این نیرو بعنوان لکه سیاهی بر پیکر جامعه بشری در سراسر دنیا از مردم کماکان تلفات نگرفته و نخواهد گرفت؟. با فرض پذیرش مردم دنیا بر مبنای موضعی که این حزب اتخاذ کرده است افکار عمومی دنیا باید هر روز شاهد و ناظر کشتار مردم نه تنها در موصل بلکه در خیابانهای کشورهای اروپایی و دیگر نقاط مختلف دنیا باشند و این یعنی تمکین و تن دادن به تداوم وضع موجود. جریانی که فکر میکند میتواند با بسیج نیروی مردم در جهان و با مقایسه جنگ موصل با مورد حمله به عراق از راه دیالوگ راه حل سیاسی و بسیج تظاهراتهای ضد جنگ در جهان، داعش را پاک کند نه تنها دنیای سیاست و موقعیت کنکرت شرایط امروز را نفهمیده است بلکه فقط در دنیای تخیل و آرزوهای ذهنی خود روزگار را سپری خواهد کرد.

این موضع کاملا انفعالی و با کش دادن آن، سر از مواضع پرو اسلامی درخواهد آورد. برای اولین بار از زبان کادر این حزب میشنویم و میخوانیم که گویا جنبش کمونیستی از بنیاد ضد اسلام سیاسی نیست. وقتیکه این حزب با دادن اطلاعیه خواهان جنگ در موصل برای کنار زدن داعش نیست و کادر همین حزب در مخالفت با جنگ موصل معتقد است که: “جنبش کمونیستی از بنیاد ضد اسلام سیاسی و هیچ جنبش دیگری نیست، بلکه جنبشی ضد سرمایه و سرمایه داری است”. نباید چندان دچار تعجب شد. جنبش کمونیستی را اگر به مفهموم خواست و آرمانهای انسانی و برابری طلبانه جنبش کارگری، جنبشهای اجتماعی و در یک کلام خواست و مطالبات ۹۹ درصدیها در تاریخ معاصر و حی و حاضر کنونی ترجمه کنیم باید گفت این جنبش نه تنها ضد سرمایه و سرمایه داری بلکه عمیقا ضد اسلام سیاسی هم هست. تنها درک و نگرشی مذهب و اینجا اسلام سیاسی را از سرمایه داری تفکیک میکند که کمونیسم را ایدئولوژیک، و تنها از طریق کتاب فهمیده باشد. اما خارج از مسئله موصل، نویسنده “جنگ در موصل باید قطع شود” خیلی دست و دلبازانه جنبش کمونیستی را به حراج گذاشته و ارزان فروشی کرده است. جنبش کمونیستی به مفهوم سیاسی، نظری، تئوریک، اجتماعی و طبقاتی هیچگونه تفکیکی بین مذهب بطور عام و بطور مشخص اسلام سیاسی با سیستم سرمایه داری قایل نبوده و نیست. کسیکه از پیوند تاریخی دوقلوی مذهب و سرمایه داری و امروز اسلام سیاسی افسار گسیخته با سرمایه داری به بن بست رسیده تفکیک قایل است و خود را ضد آن نمیداند باید گفت چیزی از کمونیسم نفهمیده است.

در بخش دیگری از اطلاعیه این حزب آمده است، “داعش را آمریکا و دولتهای همسو با آمریا بوجود آوردند”. به این دوستان باید گفت کشف عجیبی نکرده اید. هر کس که اندگی از دور دنیا و روند تاریخ نیم قرن گذشته را دنبال کرده باشد بسادگی این را میداند. در ثانی هلاری کلینتون و برخی از مقامات آمریکایی رسما اعلام کرده اند که خود آنان سازندگان تمام جانوران اسلامی، از خمینی و طالبان گرفته تا القاعده و داعش بوده اند و این میراث سیاست نزدیک به نیم قرن گذشته شان بوده است. اما این را هم میدانند که همین هیولا امروز برایشان به مزاحم جدی در رابطه با صف بندی ها، معادلات منطقه ای و جهانی و ضرر و زیان برای سرمایه تبدیل شده است. برای آنان کنار زدن داعش نه بخاطر دلسوزی برای مردم بلکه برای امنیت سیستم سرمایه داری ضروری است و هرگاه امنیت سرمایه داری ایجاب کند میتوانند در پرتو سیاستهای ضد رفاه اجتماعی و زیاده خواهی مردم برای یک زندگی انسانی این ظرفیت را دارند که در اشکال دیگری این جانوران را از آستین بیرون بکشند.

زدن طالبان و شبکه بن لادن تنها با یک حرکت نظامی سریع و کوبنده ممکن بود نه با بسیج افکار عمومی جهانی. مورد موصل را باید در کاتاگوری جنگ در افغانستان و زدن طالبان قرار داد نه حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ . در حال حاضر و در چند سال اخیر اوضاع کنونی افغانستان با نبود طالبان و القاعده در این کشور فضای مناسب تری را برای ابراز وجود نیروهای سکولار، برای ابراز وجود زنان، جوانان و مبارزه علیه ارتجاع بوجود آورده است. با موضع حکککع در قبال جنگ در موصل این حزب باید به رد محکوم نکردن حمله آمریکا به طالبان هم برسد.

در بخش دیگری از این اطلاعیه آمده است، “جنگ علیه داعش به تفرقه های قومی و مذهبی دامن میزند”. بدون شک فضای حاکم بر شهر موصل بدون وجود نیروی اسلامی همچون داعش، جای نسبتا مناسبتر و قابل تحمل تری برای طرح توقعات مدنی، سکولار و انسانی مردم این شهر خواهد بود. اتفاقات و تحرکات سال گذشته در عراق نمونه بسیار روشنی است. در عراق علیرغم تسلط نیروهای قومی و اسلامی حاکم بر این کشور، میلیونها نفر به خیابانها آمدند و با شعار “نه شیعی، نه سنی، جامعه مدنی”، ماهها در میادین و خیابانها خواست و مطالبات سکولار و انسانی خود را طلب کردند. حال از دوستان حکککع باید پرسید آیا با بودن داعش و حاکمیت این نیروی عصر حجری بر موصل یا هر کجای دیگر در دنیا، میتوان چنین شعارهایی را سر داد و سکولاریسم را طلب کرد؟. بنابر این قبل از هر چیز کنار زدن داعش پیش درآمد سربلند کردن خواست و توقعات مدرن و انسانی در موصل است نه برعکس و این کار تنها با تعرض نظامی کوبنده ممکن و میسر است. بعد از حاصل شدن چنین فضا و شرایطی است که میتوان افکار عمومی جهانی را علیه خالقین و کوبنده گان داعش و برای حاکم کردن یک جامعه مدنی، سکولار، غیر قومی و غیر مذهبی متوجه خواست و مطالبات مدنی و سکولار مردم موصل و منطقه کرد.

خوشبختانه موضع بی ربط و بی تاثیر حکککع در میان افکار عمومی مردم کردستان عراق ذره ای سمپاتی ایجاد نخواهد کرد آنهم به این دلیل که متاسفانه در ماههای گذشته و طی هر دوره از حرکات اعتراضی مردم شهرهای کردستان عراق، از مبارزات و اعتراضات معلمان در سلیمانیه و دیگر شهرهای کردستان عراق گرفته تا هر گونه اعتراضی در کردستان عراق در چند سال اخیر، ما شاهد رد پای این حزب و ابراز وجود نقش سیاسی و اجتماعی آنان که قادر باشند مهر خود را بر روند این مبارزات بکوبند نبوده ایم و نتوانسته است نقش و تاثیری بر افکار عمومی مردم، سازماندهی و جذب آنان به افق و اهداف خود داشته باشد. بی گمان علت این امر به اتخاذ این نوع مواضع، تاکتیها و سیاستهایش که بر خط سیاسی و متد غلطی استوار شده است مربوط میباشد. حکککع با اتخاذ موضع اخیرش در قبال جنگ در موصل خود را بی ربط تر از آنچه که بود نشان داد. بعنوان یک کمونیست و سوسیالیست از اینکه یک حزب به چنین موقعیتی سقوط میکند عمیقا متاسفم. امیدوارم یک تحول جدی با ارائه تشخیصی درست از اوضاع و روند تحولات در این حزب صورت بگیرد و با بریدن بند ناف خود از جریان موسوم به خط رسمی، به ایفای نقش موثر و کارسازی در تحولات کردستان عراق بپردازد. کردستان عراق عمیقا به یک حزب سیاسی جدی کمونیستی، دخیل در سوخت و ساز هر روزه جامعه و دخیل در تحولات سیاسی و اجتماعی و به حزبی با روشن بینی خط سیاسی تاثیر گذار در مقطع حاضر بشدت نیاز دارد. تداوم خط کنونی این حزب، کارگران و کل جامعه کردستان عراق را که آبستن تحولات تعیین کننده و سرنوشت سازی است و میتواند به نفع کل مردم باشد محروم خواهد کرد و همچنان جریانات ناسیونالیست، قومی و اسلامی در به بیراهه کشاندن این اعتراضات و سوار شدن بر حرکتهای برحق و اعتراضی مردم کردستان عراق بهره خواهند برد.

عبدل گلپریان

۲۲ اکتبر ۲۰۱۶