جوابیه رضارخشان به محسن حکیمی

چندروزپیش باخبرگذاری ایلنامصاحبه ای درمورد سندیکای نیشکرهفت تپه نمودم که مورددلخوری ونکوهش بعضی ازدوستان واقع شدم.موردی که به ایلناگفته بودم که متاسفانه به شکل ناصحیحی سوبرداشت ،شده بود.اولا سندیکای نیشکرهفت تپه بدنبال یک سری تلاشهای درخشان کارگران هفت تپه دربدست اوردن حقوق صنفی خود،به وجودآمد.

جنبشی که بدنبال چالشهای اقتصادی درشرکت شکل گرفته بود.ازاین رو،جنبش کارگران هفت تپه بدرستی نمادکوشش کارگرایرانی درراستاس استیفای حقوق قانونی وصنفی خودبشمامیرود.تشکلی که نیروی پراکنده کارگررابصورت متحد،متمرکزوهماهنگ درآورد.ودراین مصاحبه باذکراین نکته که ،ازآغازبه کارسندیکادراین دوماهه،حدودهفتادهزارتومان به حقوق کارگران هفت تپه افزوده گشته است.یک چیزدیگراینکه،بدنبال تشکیل سندیکادردوماه پیش تااکنون،یک نوع هماهنگی وانسجامی درروندفعالیت وحرکت کارگران شکل گرفت که اگراحیانا درگذشته تکرویهاوناهماهنگی هایی بین کارگران ازنظرتاکتیک حرکت وجنبش وجودداشت امااکنون  سندیکا،تکنیک وروش حرکت رابادرک شرایط موجودتعین میکند.واگرقرارباشداعتصابی رخ دهد،سندیکابادرنظرگرفتن بهترین شرایط ازنظرزمان وموقعیت به آن اقدام خواهدنمود.چون که اولویت کارگرهفت تپه ازآغازمبارزاتش تاکنون،ابتداحفظمجموعه تولیدی خود  بوده است وخواسته های صنفی کارگران درعرض این هدف تعریف میشده است.برای کارگرهفت تپه بسیارمهم است که دربستروجودشرکت ،به مطالبات وخواسته های صنفی خوددست پیداکند.ازاین روسندیکادردوجبهه مشغول بکاراست.جبهه اول ،برخورد،راهنمایی ومشورت بامدیریت(بادرنظرگرفتن دولتی بودن کارخانه)برای احیاونجات شرکت ازاین وضعیت بغرنج صورت می گیرد.سندیکانقطه نظرات کارگران رادراداره هرچه بهترکارخانه رابه مدیریت منتقل میکند.تاهمین چندی پیش نظرونقش کارگرهفت تپه درمدیریت وتصمیم گیریهای کلان شرکت ،هیچ انگاشته می شد.اماامروزه با این همه تلاش ومبارزه کارگرهفتپه هم نسبت به مطالبات خودمصراست وهم بدلیل بیمناکی ازاینده شرکت،نسبت به عملکردمدیران خودحساس مبیاشد.وازطریق پرسش گری ونظارت ،همه مسئولان شرکت رانسبت به عملکردشان پاسخگوکرده است.امروزکارگرهفت تپه ،علاوه برمطالبات صنفی خودبدنبال دفاع ازکیان شرکت میباشد.مثال آنرامی توان درمعدنی که درحومه شرکت قراردارداما شرکت نسبت به آن تسلط ندارد،این مسئله بصورت جدی ازطرف کارگران پیگیری میشود.

اماسخنی باشماآقای محسن حکیمی وکمیته هماهنگی،اولاقصدنداشتم جواب نقدسخیف شماهاراکه هم ازجنبه عقلی به سفسطه می ماندوهم ازلحاظ واقعی وعملی ،غیرواقع است بدهم.امابامشاهده سایت کمیته هماهنگی برای کمک به ایجادتشکلهای کارگری (منطقه تهران)نظرم تغیریافت.آنجایی که باجمع آوری امضاخواهان کن لم یکن شدن فعالیتهای سندیکاشده اید.،بنظرم بسیارتوهین آمیزآمد.لازم دیدم چندسطری درموردآن بنویسم.نمی دانم که مغرضانه ویا ازروی عمدسعی برآن داریدکه دستاوردهای سندیکارانادیده گرفته،وباشدیدترین الفاظ آنرابکوبید.که کاملا بی انصافی است.درهمین نوشتاری که درسایت افق روشن منشرکرده ایددرکمال بی رحمی عنوان نمودید که تشکیل سندیکا هیچ مشکلی راحتی سرسوزنی به نفع هیچ کارگری تغییرنداده است.این درحالیست که درهمین مدت کم فعالیت سندیکا حدود۷۰هزارتومان به حقوق کارگران افزوده شده است.سندیکای نیشکرهفت تپه مشکلات تمامی کارگران تولیدقندوشکرایران ،منجمله واردات بی رویه شکر،پایین بودن تعرفه گمرکی وفرسوده بودن صنایع تولیدشکررادرداخل کشورمنعکس کرده است.به گفته آقای شفیعی مدیرعامل شرکت ،تنهاکارخانه تولیدشکردرکشورکه آنهم بدلیل تلاشهای پیگیرکارگران منجمله اعتصابات و…تجدید اعتبارشده است،کشت وصنعت نیشکرهفت تپه می باشد.ضمن اینکه مابدنبال دیگرخواسته های کارگران،اعم ازبالا بردن ضریب ریالی،مشاغلبندی وقانومندکردن واگذاری منازل سازمانی بوده ایم که درمورد آخری به پیشرفتهایی هم رسیده ایم.امافراموش نکنید که این تازه آغازراه است.واقعیت آنستکه طفلی بنام سندیکابدنیاآمده است که نیازبه مراقبت ونگهداری ازسوی تمامی کارگران دارد.واین طفل سرانجام برناخواهدشد.

 دوستان فراموش مکنید که اعتصاب هدف نیست .بلکه یکی ازوسایلی است که کارگران برای نیل به خواسته های صنفی خود،دست به آن میزنند.که مدت،تاریخ،اندازه وچگونگی آنراسندیکاتعیین میکند.ما ازپیوستن به اتحادیه IUFکه مارادرنهایت به ILOمتصل میکند ،استقبال میکنیم که باعث بالا رفتن اتحادکارگران می گردد.شاید سه جانبه گرایی آرمان تک تک کارگران نباشداما میخواهیم ازظرفیتهای واقعی آن که تاکنون ازآن بی بهره بوده ایم،استفاده نماییم.بااین حال ،نگاه مابه درون است.نگاه ما به کارگران هفت تپه است که به خواسته هایشان دست پیداکنند.نه ازتشویق دیگران زیادخردسندمیشویم ونه ازاخم وغضب آنهادلسردمی گردیم.

آقای حکیمی وکمیته هماهنگی، سندیکانتیجه اراده وخواست کارگران هفت تپه است.شماچگونه بخوداجازه میدهیدکه این خواست صنفی کارگران رانفی کنید.کمااینکه ،همین کارگران برای بدست آوردن این حق ،چه کوششهاومرارتهایی که متحمل نشده اند.واکنون چه دربرابرتضییع کننده های حق خویش وچه دربرابرنادوستانی همچون شمامقاومت می نمایند.

امانسخه شماچیست؟کارگران باتصرف کارخانه هاوباایجادشورای کارگری زمام اموررابدست خویش ،گیرند.آیادرشرایط حاضراین فکرعملی است؟آیابهانه راجهت سرکوب کارگران فراهم نمی آورد؟ آیااین انداختن کارگران دردام ایدئولوژیک نیست؟ آیاپذیرفتنی است به خاطریک ایده وخیال ،سندیکاکه واقعیت وخواست کارگران امروزاست رانفی کرد؟

مشکل شمااینست که براساس معیارهاوایدئولوژی جزم گرای خود،درمورد جنبش کارگری قضاوت
می کنید.وهنوزدرخیال یک ایده مانده اید.من کارگراین چنین نمی خواهم.من جستجوگرحقوق پایمال شده خویشتنم.من باایجادتشکل مستقل وقدرتمند،حق خویش رامی ستانم.

 

رضارخشان         ۴دیماه ۱۳۸۷
منبع : http://7tapeh.blogfa.com/