دو نوشته کوتاه در مورد دیکتاتوری پرولتاریا

دیکتاتوری پرولتاریا ،

یعنی دیکته کردن سیاست و اهداف حکومت کارگری بر جامعه .
نوع دیکتاتوری پرولتاریا را با حکومت های استبدادی و دیکتاتوری در دهه های گذشته در جهان یکی گرفتن اشتباه محض است .
حکومت در جامعۀ طبقاتی یعنی اعمال سیاست یک طبقه بر طبقات دیگر . یعنی دیکته کردن سیاست . دیکته کردن هم یعنی دیکتاتوری . چه در حکومت کارگری و چه در حکومت های سرمایه داری . فرق نمیکند .
دیکتاتوری پرولتاریا ، یکی از اصول و بنیان های کمونیسم و مارکسیسم است .
حذف دیکتاتوری پرولتاریا از حکومت کارگری یعنی هویت را از این طبقه و حکومتش گرفتن . یعنی راست روی . یعنی مرعوب اعمال فشار طبقات دیگر شدن .
بهروز شادیمقدم
۱۶٫۹٫۲۰۱۵
بحثی پیرامون مطلب در فیسبوک
https://www.facebook.com/photo.php?fbid=1500545839974270&set=a.126885544006980.17852.100000566060345&type=3&theater

+++

دیکتاتوری پرولتاریا ، آرمان و هدف ما نیست ، دوران گذار است .
وقتی که مارکس میگوید :
” بین جامعه سرمایه داری و کمونیستی دورانی وجود دارد که دوران تبدیل انقلابی اولی به دومی است. مطابق با این دوران یک دوران گذار سیاسی نیز وجود دارد و دولت این دوران چیزی نمیتواند باشد جز دیکتاتوری انقلابی پرولتاریا.” مارکس:”نقد بر برنامه گوتا”
و لنین تشریح میکند که :
” دیکتاتوری پرولتاریا ،یعنی متشکل ساختن پیشاهنگ ستمکشان بصورت طبقه حاکمه برای سرکوب ستمگران ،نمیتواند بطور ساده فقط به بسط دمکراسی منتج گردد .همراه با بسط عظیم دمکراتیسم که برای نخستین بار دمکراتیسم برای تهیدستان و مردم است ،دیکتاتوری پرولتاریا محرومیتهایی از لحاظ آزادی برای ستمگران ،استثمارگران و سرمایه داران قائل میشود .آنها را ما باید سرکوب نماییم تا بشر از قید بردگی مزدوری رهایی یابد . مقاومت آنها باید قهرا در هم شکسته شود .بدیهی است که هر جا سرکوب و اعمال قهر وجود دارد در آنجا آزادی نیست ، دمکراسی نیست . ” لنین – دولت وانقلاب
به این معناست که در این حاکمیت و دوران هنوز آزادی نیست . بخشی از جامعه (سرمایه داران)
سرکوب میشوند و از دمکراسی برای همه خبری نیست . هنوز طبقات وجود دارد و هنوز دولت هست . این دوران گذار است .
در گذار از این دوران و محو طبقات و دولت و بر پایی دمکراسی و آزادی همگانی ، جامعۀ کمونیستی مستقر شده است . هدف ما این جامعه است .
بهروز شادیمقدم
۱۷٫۹٫۲۰۱۵