تبریک، تبریک، تبریک، اما..

تبریک، تبریک، تبریک، اما..

بالاخره، پس از چند سال بالا و پایین شدن، سلحشوران محصور در لیبرتی به مکانی امن منتقل شدند. این انتقال می بایست با حداقل خسارت مالی و جانی همراه می بود، اما دشمن تا توانست مانع تراشی کرد، و تا توانست بر سر فرزندان خلق گلوله و موشک باراند.

به تمامی آنها که منتقل شده اند تبریک می گویم. بدون شک، این عزیزان با قلبی آکنده از درد یاران به خون خفته خود که در عراق آرامیده اند را ترک کرده اند، و بدون شک، یاد و آرمان آن عزیزان را در دل زنده نگاه خواهند داشت.

دشمن برای این انتقال از بکارگیری هیچ ترفندی کوتاهی نکرد. فرزندان غیور خلق را با تیر و تبر مورد هجوم قرار داد، و با نفربر زرهی از تن پاکیزه آنها عبور کرد، اما نتوانست روحیه این عزیزان را درهم بکوبد. با عملیات کماندویی ۵۱ تن از کادر متفکر و مؤمن به آرمان مجاهدین را به قتل رساند، اما این عزیزان توانستند معنای فدا را در مداری تازه تعریف کنند. در پیش چشمان ملل متحد و آمریکا و جهان، پناهجویان محصور در لیبرتی را از حداقل امکانات پزشکی، درمانی، و آذوغه محروم داشتند، اما نتوانستند باور افسران خلق را در هم بکوبند.

سلحشوران رسته از زندان لیبرتی بدون شک مورد هجوم تبلیغاتی و فرهنگی دشمن قرار گرفته، و در این پروپاگاندای سیاسی تحت فشار قرار خواهند گرفت. دشمن از خانواده های این عزیزان برای تشدید فشار بهره خواهد برد، و سعی خواهد کرد تا از آنها بعنوان چوب لای چرخ سرنگونی استفاده کند. زمان آن رسیده که این ترفند دشمن را شناخت، و پیش از ورود جمهوری اسلامی به این حیطه، از تمام خانواده های این عزیزان (در آلبانی، اسپانیا و یا…) دعوت به عمل آورد تا در یک نشست همگانی، فرزندان سلحشور و مایه افتخار خود را ببوسند و ببویند.

تبریک به این عزیزان برای ایستادگی، برای رهایی از زندان لیبرتی، و برای رسیدن به مکانی امن. خوش آمدید، شاد و تندرست و پاینده باشید.

اما…

به نظر من، خروج این سلحشوران از عراق یک بایست بود، چرا که پس از عملیات فروغ جاویدان، استراتژی تغییر جمهوری اسلامی از طریق ارتش آزادی بخش ملی ایران، می بایست تغییر می کرد. شکل بندی سیاست در منطقه خاورمیانه تغییر کرده بود، و بازیگران دهه ۱۹۸۰ دیگر توانمندی لازم برای پیشبرد خط «ارتس آزادی بخش ملی» را نداشتند. در پس و پیش پرده، آمریکا، این «ارباب بی مروت» با جمهوری اسلامی همبستری می کرد، و برای این همخوابگی، از جان فرزندان خلق مایه می گذاشت. هشدار که بازهم از جان فرزندان خلق مایه خواهد گذاشت.

اما…

خروج سلحشوران از عراق، و پایان آن خط، نمی تواند دلیلی برای بقای نظام جهل و جنایت باشد. دشمن در ضعیف ترین موقعیت موجود است. از درون در حال فروپاشی است، و یک مقاومت سازمانیافته، سکولار و کثرتگرا می تواند فاز فروپاشی را به فاز سرنگونی تبدیل کند. سلحشوران رسته از زندان لیبرتی، با انبوهی از دانش و باورمندی به آزادی ایران، می توانند نقشی فعال و سرزنده در این فاز ایفا کنند.

اما…

هم این عزیزان، و هم مقاومت سازمانیافته و هم سازمان پرافتخار مجاهدین باید به واقعیات زیر توجه کنند:

۱-     زمان بازنگری و ارزیابی آنچه در صفوف آزادیخواهان رخ داده، فرارسیده است.

۲-     دوران جمهوری اسلامی، و یا جمهوری دموکراتیک اسلامی به پایان رسیده است. هیچ اسلامی نمی تواند پادزهر هیچ اسلام دیگری در نظام آینده ایران باشد.

۳-     دوران رهبر عقیدتی به پایان رسیده است.

۴-     زمان بازنگری تمام مطالب مندرج در تمامی مصوبات شورای ملی مقاومت فرارسیده است.

۵-     دوران تکیه بر دولتهای خارجی، و نادیده گرفتن توان خلق به پایان رسیده است.

۶-     زمان سیاسی شدن، و دشمن را در حطیه سیاست خفه کردن فرارسیده است.

۷-     زمان کثرتگرایی، سکولاریسم، و همبستگی ملی فرارسیده است.

۸-     زمان تشکیل جبهه وسیع آزادیخواهان فرارسیده است.

۹-     زمان دعوت از تمام نیروهای سرنگونی طلب، بدون هیچ پیش شرطی فرارسیده است.

۱۰- زمان آن فرارسیده که خانم رجوی، شخصا از تمام رهبران سیاسی تمام احزاب سیاسی سرنگونی طلب، دعوت به عمل آورده و در یک سری نشست های کارشناسانه، آنچه بود، هست و می خواهند بشود را بررسی کرده، و به نقطه مشترکی که پایه های نظام اسلامی را به لرزه آورده، و ملت شریف و ستمدیده ایران را به آینده امیدوار کند، برسند.

۱۱- زمان آن فرا رسیده که زمینه برای پیوستن شاعران، نویسندگان، ژورنالیستها، و هنرمندان منتقد و دگر اندیش به جبهه وسیع آزادیخواهان را هموار کرد.

۱۲- زمان آن فرارسیده که تمامی «بیشماران پراکنده»، چه مخالف و یا موافق، چه منتقد و یا باورمند، را گردآورد و یک صدا، ندای آزادیخواهی سر داد.

۱۳- زمان آن رسیده تا بعنوان یک جبهه، مستقل از زد و بندهای سیاسی، دشمن را در دیپلماسی به زانو درآورد. علیه خط مماشات و علیه جنگ طلبی یک صدا شد.

۱۴- زمان آن رسیده تا از ملت شریف ایران دعوت کرد تا زیر چتر حفاظتی نیروی رادیکال مسلح، سطح خواست های خود را ارتقا دهند.

۱۵- زمان آن فرارسیده تا شعار محوری ایران، استقلال، آزادی، سرلوحه مبارزه قرار بگیرد.

۱۶- زمان آن فرا رسیده که یکی شویم تا دشمن چندپاره را سرنگون کنیم.

علی ناظر

۲۰ شهریور ۱۳۹۵