یداله خسروشاهی
توضیح:
در رابطه با نامه اى که چندى قبل مهدی کوهستانی نژاد در برخى محافل پخش کرده بود و در آن ضمن اشاراتى به من در ارتباط با کنگره کار کانادا مسائلى کاملا کذب را بیان نموده بود، من در ظرفیت شخصی و بطور غیر علنى و بدور از هر گونه هیاهو و جنجال نامه ای به مسئولین کنگره کار کانادا نوشتم و به آنها در رابطه با تلاشهاى غیرمسئولانه کارمندشان که بنام کنگره کار کانادا انجام میدهد اعتراض کردم. ضمنآ در آن نامه غیر علنى جویا شدم که آیا از تلاش های ناموفق کارمند خود آقای کوهستانی نژاد برای ایجاد رابطه بین بعضی از فعالین کارگری خارج از کشور و نهاد های وابسته به دولت های سرمایه داری از جمله سولیداریتی سنتر مطلع بوده اند یا خیر؟
آقای جورجتی در جواب من، نامه ای بشدت غیر اصولى و بوروکرات معابانه نوشتند و بدون آنکه آنرا برای من بفرستد ظاهرا از طریق کارمند خود همراه با ترجمه فارسی، آنرا برای سایت های اینترنتی و بعضی از فعالین کارگری ارسال کرد.
لذا ضمن اینکه مایل نیستم راجع به این فرد و نیز رئیس وى آقاى جورجتى وقت کسى را بگیرم، اما با توجه به توضیحات فوق ناچارم جواب خود را به آقای جورجتی جهت اطلاع عموم انتشار بیرونی دهم که در زیر ملاحظه می شود.
یداله خسروشاهی
۲۳-۱۲-۲۰۰۸
……………………………..
آقای کن جورجتی، رئیس کنگره کار کانادا
با احترام،
پیرو پاسخ شما به نامهی مورخ هفتم دسامبر دوهزار و هشت اینجانب، نظرتان را به مسایل زیر جلب می کنم.
امروز ترجمهی فارسی نامهی هیجدهم دسامبر دو هزار و هشت شما که خطاب به من نوشتهاید را از طریق چند تن از فعالان کارگری در ایران دریافت کردم. در ضمن به من اطلاع دادند که ترجمهی فارسی همین نامه، در سایتهای اینترنتی فارسی زبان نیز درج گردیده است.
آقای جورجتی،
۱ – آیا به نظر شما این اصولی نیست که نامهای خطاب به هر فرد را پیش از ارسال به دیگران حداقل برای خود آن شخص ارسال کنند؟ لطفآ اصل نامه خود را برای من بفرستید.
من آن نامه را با صفت فردی و با مسئولیت شخصى خود و کاملا غیرعلنى نوشته بودم که البته شما نیز اذعان کردهاید که فقط براى شما چهار مسئول اصلى کنگره کار کانادا ارسال کرده بودم.
٢- درترجمهی فارسی نامهی شما آمده است که من در نامهی پیشین خود به شما، بخش بینالمللی کنگره کار کانادا را متهم کردهام که با خانه کارگر جمهورى اسلامى همکاری میکند. اگر نامهی مرا یک بار دیگر با دقت بخوانید متوجه خواهید شد که من چنین مطلبی ننوشتهام. من به نامهاى از کارمند شما، آقای مهدى کوهستانینژاد که در ارتباط با من نوشته بود اشاره داشتم. ایشان درنامهی خود اظهار کرده بود که فعالان اتحاد بینالمللى از نام CLC استفاده میکنند و اگرCLC به فعالان اتحاد بینالمللی بگوید که با خانه کارگر همکاری کنند، آنها این کار را میکنند. من در نامهام این موضوع را توضیح دادهام، چرا که از شما انتظار داشتم در برابر چنین اتهامهای واهى و برخوردهای عارى از هرگونه واقعیتى از جانب کارمند خود، واکنشی اصولی داشته باشید.
٣ – در مورد تلاش ناموفق آقاى کوهستانىنژاد جهت مرتبط کردن برخى از فعالان کارگری ایرانى در خارج از کشور به سولیداریتی سنتر، با پاسخى که دادید مشخص شد که شما کوچکترین تمایلى به حقیقتیابى ندارید، وگرنه میتوانستید از طریق تماس با فعالان کارگرى در خارج از کشور که آقای کوهستانینژاد در این مورد با آنها ارتباط برقرار کرده بود، خواهان مکاتبه و یا تحقیق راجع به این مسئله شوید. شما به جاى کوچکترین تلاشى براى کشف حقیقت، پاسخ نامهی شخصى و غیر علنى مرا به صورت علنى و همراه با اتهامهایی کاملا دروغ و از منظر حقوقى قابل شکایت، براى سایتهاى فارسی ارسال کردهاید. من به عنوان یک عضو اتحاد بینالمللی و یک فعال کارگرى، به شما و اتهامهای دروغینى که علیه اعضاى اتحاد بینالمللی در این نامه بیان داشتهاید، اعتراض شدید کرده و آن را محکوم میکنم. شما که هرگز کوچکترین ارتباط شفاهى و یا کتبى با اعضاى اتحاد بینالمللی نداشتهاید چگونه به خود اجازه دادهاید اقدام به چنین اتهامی بکنید؟ یکی از اصول جنبش کارگری که ما با تمام وجود از آن دفاع میکنیم استقلال تشکلهای کارگری از هر دولت و نهاد سرمایه داری است. براى همگان کاملا آشکار است که اتحاد بینالمللى چنان موضع قاطعى علیه هرگونه نهاد وابسته به دولتها از جمله سولیدایتى سنتر دارد که نه تنها کوچکترین تمایلى به هیچگونه تماس و یا همکارى با این قبیل نهادها ندارد، بلکه اگر کسى چنین تمایلى داشته باشد هرگز نمیتواند عضو اتحاد بینالمللى باشد و اگر شخصی از قبل عضو باشد به یقین همچون آقای کوهستانینژاد از اتحاد بینالمللی اخراج میگردد. به هرروی، پاسخ غیرواقعی شما موجب تأسف عمیق است. جدا از اینکه آیا کارمند شما این دروغها را نوشته و شما فقط آن را غیرمسئولانه امضا کردهاید یا اینکه در این دروغگویى شریک هستید، این مسئله نمیتواند بدون پیگیرى بماند و به این وسیله ازشما میخواهم که به طور رسمی از همهی فعالان اتحاد بینالمللی پوزش بخواهید.
باید به شما یادآور شوم که من به خاطر رسیدن به پست و مقام به جنبش کارگری روی نیاوردهام، بلکه به خاطر فعالیتهای کارگری نزدیک به ده سال از زندگی خویش را در زندانهای دولت ایران چه در زمان رژیم سلطنتی و چه در دورهی جمهوری اسلامی گذراندهام و برای استقلال طبقاتى تشکلهای کارگری از دولتها وعلیه نظام سرمایه داری و نهادهاى حکومتى همچون خانه کارگر و شوراهاى اسلامی، تمام هستی خود را نزدیک به ۵۰ سال فعالیت، در این مسیر هزینه کردهام. بنابراین، به سهم خودم و بدون کوچکترین ادعایى همواره در مقابل کسانی که قصد دارند ارتباط با کارگران را پلی برای جاهطلبی شغلی و یا پیشبرد اهداف بوروکراتیک و رفرمیستى خود کنند و به شکلی این جنبش نوپای کارگری در ایران را اسیر اهداف دولتها، کارفرمایان و سرمایه داران کنند ایستادگی کرده و