شهریور سرخ / هژیر نینا

“شهریور سرخ”

غمگین فصل

در نگاه نسیمی

می وزد بر سرخ اندیشه ها

تابیده بر خاوران، سپیده

در سینه صبح

چه زیبا شکفته

سرودی بر لبان شقایق

رکبار شب رامی خواند

خواب از چشم مادران می افتد

جویباران می خروشند

وبیدهای قد کشیده

تا انتهای اسمان می درخشند

در این هوای غبار

گرفته نفس باغ

وشب بر تمام

تک سلولها، بیداری را به پای دار می برد….

بر افروخته زچشم خاطره های زنده

بر افراشته همچون بیرق حقیقت

انجا که کلامتان در لحظه های مهربانی

در سبز نگاه کودکان گرسنه

نشسته در انتظار لبخندی گرم!

اینجا مرور می کنیم در باورهای خوشبختی تان

تمام فصلهای خسته

در غروب دلگیر نشسته

در رنجهای پینه بسته

زگلوی شهریور

می چکد بر سایه های شب

سحرگاهان سرودی می رسد

در دیار رزمتان

گرامی باد شهریور خونینتان

۲۸ اگوست