متن صوتی و نوشتاری سخنرانی «بهرام رحمانی» در کنفرانس سلیمانیه

متن صوتی و نوشتاری سخنرانی «بهرام رحمانی»
در کنفرانس سلیمانیه*

خانم‌ها و آقایان روز به‌خیر!
از برگزارکنندگان این کنفرانس نیز بی‌نهایت سپاسگزارم!

خاورمیانه، این منطقه پرتلاطم جهان برای همه شما منطقه‌ غیرآشنایی نیست. چرا که که این منطقه کره زمین، تاریخ پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته و عمدتا وقایع تلخ زیادی را نیز تجربه کرده است. اوضاع خاورمیانه، به‌خصوص از زمان فروپاشی دیوار برلین و شوروی، تنش‌هایش شدیدتر شده است.

تحولات اخیر خاورمیانه، نخست با اعتراضات مردمی موسوم به «بهار عربی» بر علیه حاکمان دیکتاتور آغاز شد و سپس با جنگ و اشغال لیبی، کودتای مصر و جنگ داخلی سوریه تداوم پیدا کرد. در پنج سال اخیر، سوریه به‌مرکز رقابت‌های قدرت‌های جهانی بزرگ و منطقه‌ای تبدیل شده است. هرچند که این رقابت‌ها و جنگ‌ها و تروریسم دولتی و غیردولتی در لیبی، عراق، افغانستان، فلسطین، ترکیه و یمن نیز هر روز قربانی می‌گیرند. با این وجود، هنوز نمی‌توان افق و چشم‌انداز روشنی برای پایان دادن به‌این بحران‌های فزاینده ترسیم کرد. از این‌رو، پیش‌بینی روند رویدادها چه سمت و سوی دیگری به‌خود خواهد گرفت و متعاقب آن چه وقایعی روی خواهد داد، چندان آسان نیست.

اما تا آن‌جا که به‌چهارچوب و جوهر بحث‌ام برمی‌گردد، یک نکته حائز اهمیت است، و آن‌هم فاصله گرفتن از اهداف و سیاست‌های همه حکومت‌‌هاست! به‌عبارت دیگر جنبش‌های مردمی حق‌طلب و دموکراتیک باید مستقل از حاکمیت‌ها و بر علیه جنگ و سانسور و اختناق آن‌ها باشد و به‌نیروی خود و حامیان بین‌المللی‌شان اتکا کنند. این را شما در اکثر مواضع حکومت‌ها و گزارشات متداول میدیای رسمی می‌بینید که سعی دارند طرف مقابل خود را مقصر اوضاع کنونی ببینند و خود را تبرئه کنند. در حالی که کل سیستم کاپیتالیستی و حکومت‌های حافظ آن، همه و همه کمابیش در این بحران‌ها و جنگ‌ها و سرکوب‌ها چه به‌صورت مستقیم و چه غیرمستقیم حضور و منافع دارند. هر کدام از این دولت‌ها تلاش می‌کنند بحران‌های درونی خود را به‌یک بحران بیرونی بکشانند تا از این طریق مخالفین خود را هرچه شدیدتر در داخل کشور سرکوب کنند و موقعیت خود را حفظ نمایند.

دخالت‌ها تاکنونی آمریکا، اتحادیه اروپا، ناتو، روسیه، و حکومت‌های منطقه‌ای مانند ترکیه، ایران و عربستان در امور داخلی کشورهای منطقه، عملا به‌‌تروریسم دولتی و غیردولتی منجر شده و فجایع انسانی و زیست محیطی بی‌سابقه‌ای را نیز به‌وجود آورده‌اند. در حالی که مردم خاورمیانه به‌آزادی، برابری، رفاه و امنیت نیاز دارند نه جنگ و کودتا و سرکوب و استثمار.

هرکدام از این عوامل به‌تنهایی، جنبه‌ای از یک واقعیت و کلیت بزرگ‌تری را بیان می‌کنند که در مجموع تداوم جنگ و سرکوب و دیکتاتوری و استثمار و بی‌حقوقی هستند.
اصولا جنگ‌افروزی و دیکتاتوری به‌‌تعقل و تحمل و تحلیل چندانی نیاز ندارد، بلکه نیازمند اندکی کیش شخصیت و حماقت و وحشی‌گری است و این هم ناشی از سرشت تلخ بشری است.

اما، ما ناگهان در دنیای غبارآلود و سیاه خاورمیانه، روزنه امیدی باز شد به‌گونه‌ای که نه تنها توجه مردم خاورمیانه، بلکه جهان را نیز به‌خود جلب کرد. این روزنه امیدبخش در داخل مرزهای سوریه و در کانتون‌های سه‌گانه روژاوا‌(کردستان سوریه)، به‌طور خیره‌کننده‌ای درخشید.

قهرمانان زن و مرد روژاوا، در همه عرصه‌ها سازمان‌دهی اقتصادی، اداره جامعه و نظامی و امنیتی تجربه کاملا تازه ای را در مقابل ما قرار دادند. پیکارگرانی که نه برای پول و پست و مقام و قدرت دولتی، بلکه دقیقا در راه انسانیت، آزادی، برابری و عدالت به‌ویژه در کوبانی با افتخار ایستادند و نیرویی هیولایی مانند داعش را شکست دادند. زنان و مردانی که دوش‌به‌دوش هم برای تحقق دنیای آرزوهایشان وارد مبارزه طبقاتی و سیاسی شده‌اند؛ دنیایی سرشار از رفاقت، عشق، صلح و صفا؛ دنیایی که در آن، بین انسان‌ها تبعیض ملی، مذهبی، جنسی و عقیدتی معنی ندارد؛ دنیایی که انسان‌ها بدون دولت، ارتش و پلیس حرفه‌ای، جامعه خود را از طریق شوراها و انجمن‌ها و اتحادیه‌هایشان به‌خوبی اداره کنند.

اما مسلم است که این دستاورد خود‌به‌خودی و اتفاقی کسب نشده و سال‌های طولانی مبارزه نظری و عملی پشت سر خود دارد. و نظریه‌پرداز اصلی آن نیز جز آقای عبدالله اوجالان این شخصیت برجسته دوره معاصر و رهبر مردم آزاده کرد، کس دیگر نیست. این که ما چا انتقادی بر افکار و سیاست‌های اوجالان داریم کم‌ترین تغییری در این واقعیت غیرقابل انکار نمی‌دهد و آن هم نظریه‌های وی در پنج سال گذشته در روژاوا تجربه شده و نتایج و دستاوردهای بسیار مثبت سیاسی و اجتماعی هم به‌بار آورده است. به‌این ترتیب، ما الان یک الگو و مدل و تجربه سیاسی و اجتماعی روشن و ملموسی را در مقابل خود داریم و بی‌تردید این مدل برای خاورمیانه نیز مناسب و عملی است.

توصیف تحولات فکری اوجالان هم‌چون بسیاری از شخصیت‌های نظیر او آمیخته‌ای از رمز و راز است. آثاری که وی تاکنون نوشته به‌روایتی ۱۰۰ جلد و به‌روایتی خیلی بیش‌تر است. کتاب‌هایی که در دوران زندان خوانده نیز همین‌طور. گفته‌اند در این سال‌های زندان صدها جلد کتاب خوانده است. خودش در آثارش شخصیت‌هایی که کتاب‌هایش را خوانده از جمله به‌نام ماری بوکچین، والرشتاین، برودل، نیچه، فوکو، گوندر فرانک، گوردن چایلد، گیدنز، هانتینگتون، برژینسکی و… اشاره کرده است. و قبل از آن تاریخ مارکس و انگلس و لنین و دیگر مباحث علمی مارکسیستی را خوانده است. بنابراین اوجالان، با علم مارکسیست آشناست و سال‌ها هم با افکار و آرای سوسیالیستی مبارزه کرده است. اما پس از فروپاشی شوروی، نه تنها جریانات پروروس، بلکه به‌طور کلی مارکسیست‌ها هم تحت فشار قرار گرفتند. در چنین شرایطی، اوجالان در زندان بیش از همه، به‌دیدگاه‌های سیاسی و اجتماعی ماری بوکچین زندان نزدیک‌تر شد.

بوکچین، پایه‌گذار ایده اکولوژی اجتماعی یا جریان موسوم به «اکوآنارشیسم»، با سابقه مارکسیستی است. وی پس از جنگ جهانی دوم که بسیاری از تفکرات انقلابی چپ فروکش کرد و بسیاری از فعالان چپ به‌سمت فعالیت‌های آکادمیک و ژورنالیستی روآوردند، روحیه کمونیستی، ضدسرمایه‌داری و انقلابی‌اش را حفظ کرد.

اوجالان با طرح «زندگی آزاد» سعی در به‌‌چالش کشیدن دولت-‌ملت دارد که‌ از نظر وی، عامل و مسبب اصلی ایجاد نابرابری اجتماعی، تبعیض طبقاتی، جنسیتی، و جنگ است. او بر این باور است که‌ دمکراسی مبتنی بر کاپیتالیسم از حل مشکل مردم کرد و منطقه‌ خاورمیانه‌ عاجز است.‌‌ دمکراسی کاپیتالیستی نتوانسته‌ تا به‌‌امروز به‌معضل نابرابری طبقاتی و اجتماعی و جنسیتی پایان دهد. به‌عقیده عبدالله، در قلب دمکراسی مبتنی بر اصول لیبرالیسم اقتصادی، کاپیتالیسم عریان متولد می‌شود و گسترش دامنه‌ آن بر همه‌ ابعاد زندگی انسان، عملا جا را به‌‌دمکراسی در جامعه‌ تنگ می‌کند. کاپیتالیسم این‌بار خود به‌‌باز تولید و عامل نابرابری اجتماعی، سیاسی، اجتماعی و تخریب طبیعت تبدیل می‌شود. چنین دمکراسی در واقع به‌‌کارکرد کاپیتالیسم کمک می‌کند. دمکراسی مبتنی بر کاپیتالیسم که‌ بر سه‌ اصل سیاست، اقتصاد و سیستم اجتماعی بنا شده‌؛ مولفه‌ بازار آزاد و رقابت را بر تمامی ارکان‌های جامعه تحمیل می‌کند‌ و در واقع جامعه‌ به‌‌یک نوع کاپیتالیسم بدون دمکراسی تبدیل می‌شود.

از نظر بوکچین و اوجالان، مسیر تاریخ همیشه می‌توانسته راه دیگری برود و همین‌که ما زمانی کمونال زندگی می‌کردیم مجدد می‌توانیم همان شیوه زندگی را احیا کنیم. شاید این همان بینش رهایی‌بخش بنیادی در دیدگاه‌های بوکچین و اوجالان باشد. همان امیدی که برای احیای چنین فرمی از زندگی در اکولوژی آزادی بوکچین نهفته است در دفاع از یک خلق‌(۱۳۸۳) اوجالان نیز به‌چشم می‌خورد؛ این احساس خوشایند که مردم زمانی در نوعی همبستگی کمونال زندگی کرده‌اند و این‌که ما اگر تصمیم بگیریم ترتیبات اجتماعی‌مان را تغییر دهیم می‌توانیم دوباره آن را تجربه کنیم.

اما تحلیل‌ها و تفسیرهای متفاوتی از سیاست‌ها و پیام‌های اوجالان ارائه‌ می‌شوند، به‌ویژه به‌بحث اورینتالیسم. مارکسیست‌ها کمبودهایی را در ‌مباحث اوجالان می‌بینند و به‌برخی از ‌این جهت‌گیری‌ها و سیاست‌های وی انتقاد دارند.

منتقدین دیگر اوجالان، گرایشات ناسیونالیستی هستند که‌ از وی انتظار دارند قهرمان ناسیونالیست کرد باشد. در حالی که اوجالان هر آن‌چه‌ را که‌ با معیارهای ناسیونالیست کرد سنجیده می‌شود را نقد می‌کند. به‌‌عقیده‌ این گرایشات، اوجالان از‌ شعارهای سه‌ دهه‌ پیش خود، یعنی از تشکیل دولت مستقل کردستان، تغییر در مواضع کلی و استراتژیک حزب کارگران کردستان‌(پ.ک.ک) عدول کرده است که‌ شرایط زندان بانی آن بوده‌ است. در حالی که چنین انتقادی به‌نطریات اوجالان وارد نیست. چرا که اوجالان در تاریخ شناسی خود با مسایل زیر مخالف است: ۱- ملی‌گرایی افراطی؛ ۲- شوونیسم و فاشیسم؛ ۳- دولت‌گرایی؛ ۴- لیبرالیسم. ۵- علم‌گرایی(ساینتیسم) به‌شیوه مدرنیته سرمایه‌داری که بر روش پوزیتیویسم مطلق‌گرا استوار است و نیز مسایلی از قبیل تعصبات، بی‌انصافی، غیراخلاقی‌بودن در تحلیل‌ها. اوجالان اجازه نمی‌دهد سلطه فکری و تاریخ‌نگاری هیچ ملتی بر ملت دیگر برقرار گردد. از این‌رو، نه تنها در مقابل سلطه‌گری دولت‌های خاورمیانه، بلکه نظام جهانی سرمایه‌داری هم ایستاده است. وی مواضع رادیکال و پیشرو دارد و بر آنانی که به‌راحتی به‌سلطه تاریخ قدرت‌طلبان بر مردم خویش تن در می‌دهند، از موضع چپ و انقلابی مورد انتقاد شدید قرار می‌دهد.

شرق‌شناسی و مطالعات آن از جمله مسایل چالش برانگیز جوامع فکری بوده ‌است. اما اهمیت شناخت از مطالعات شرق‌شناسی و حاشیه‌های پیرامونی آن، برای هر فعال سیاسی و اجتماعی و تحیل‌گر سیاسی ضروری است.

تولیدات نظری عبدالله اوجالان، هر کدام در جایگاه خود به‌نقد و بررسی نیاز دارند. با توجه به‌این که زندانی بودن وی در یک جزیره و عدم دسترسی به‌منابع مورد نطر، می‌تواند کمبودهایی در مباحث ایشان ایجاد کند، قابل فهم است. هر چند که شاید «کنفدرالیسم دموکراتیک» کمبودهایی هم داشته باشد نباید مانع دخالت همه جانبه و پیگیر نیروهای آزادی‌خواه و برابری‌طلب و سوسیالیست در این عرصه باشد. چرا که ما در پروسه فعالیت‌های عملی و نظری می‌توانیم در فضایی رفیقانه و صمیمانه و هم‌زمان عمل مشترک، کمبودها و نواقص‌مان را برطرف و کامل‌تر کنیم.

ما انسان‌های مساوات‌طلب، عدالت‌جو و مخالف استثمار انسان از انسان موظفیم با تمام قدرت روژاوا را مورد حمایت قرار دهیم. به‌صراحت تروریسم دولتی ترکیه علیه مردم کرد، دیگر اقلیت‌ها و روزنامه‌‌نگاران و حزب دموکراتیک خلق‌ها را محکوم کنیم. با تمام قدرت در جهت سرنگونی کلیت حکومت اسلامی ایران تلاش کنیم و در همه این کشورها نیز آلترناتیو سیاسی و اجتماعی و راه‌حل‌مان،یعنی همان الگوی روژاوا تبلیغ و ترویج و سازمان‌دهی کنیم. چرا که اهداف و سیاست‌هایی که تاکنون در روژاوا پیاده شده است، نوید دهنده ثبات سیاسی و آرامش و رهایی‌بخش در منطقه خاورمیانه شده است.

ما خواهان آزادی بدون قید و شرط عبدالله اوجان، همه زندانیان سیاسی و روزنامه‌نگاران در ترکیه و ایران هستیم. ما خواهان خروج حزب کارگران کردستان از لیست ترور و هم‌ز‌مان خواهان محکوم کردن جنگ و تعرض دولت ترکیه به‌مردم کرد و همه مخالفین سیاسی خود و پ.ک.ک هستیم.

اجازه بدهید بحث خود را با این جمله به‌پاپان ببرم: از نظر من بسیار مهم است که خودمان بر نقاط ضعف و قوت‌مان واقف باشیم. در چنین شرایطی‌ست که، افکارمان را باید در راستای تحقق باورهایمان و ساختن دنیایی سرشار از عشق به‌انسان، عشق به‌آزادی و برابری بین زن و مرد، عشق به‌کودکان، عشق به‌طبیت، عشق به‌صلح و امنیت صیقل دهیم. ممنون از این که حوصله کردید و به‌سخنان من گوش دادید.
***
* کنفرانس بین‌المللی «صلح و ثبات در خاورمیانە با اندیشەهای عبداللە اوجالان» در شهر سلیمانیه‌(کردستان عراق)، در روزهای بیستم تا بیست و دوم ماه جاری برگزار شد. در پایان کنفرانس بیانیه‌ پایانی آن به‌تایید شرکت‌کنندگان رسید.
کنفرانس اندیشه‌های اوجالان برای صلح و ثبات در خاورمیانه به‌مدت سه روز توسط «آکادمی سیاست و اندیشه دمکراسی» در شهر سلیمانیه با شرکت حدود دویست سیاست‌مدار، پژوهش‌گر و فعال مدنی برگزار گردید.
در این کنفرانس بیش از سی تن نویسنده، روزنامه‌نگار، استاد دانشگاە، مدافع حقوق بشر، مبارزان حقوق زنان، وکلا، نمایندگان کانتون‌های روژواوا، نمایندگان پارلمان ترکیه و… سخنرانی کردند. آن‌ها از کشورهای اروپایی، اسکاندیناوی، آفریقای جنوبی، هندوستان، آمریکا، ترکیه، تونس، لبنان، فلسطین، مصر، سوریه، روژاوا، کردستان عراق و… به‌این کنفرانس بین‌المللی دعوت شده بودند.

لینک سخنرانی: https://youtu.be/eRI7997_lPo