مسبب اصلی حاکمیت اسلامی می باشد

مسبب اصلی حاکمیت اسلامی می باشد

این جمله راهمه ما چپ و راست مخالفین حاکمیت بیان می داریم . فقر. نا امنی و خفقان ، تعقیب ، دستگیری ،شکنجه و گرفتن جان .از اینها هر چه بگوئیم در سایه نکبت حاکمیت اسلامی باز هم ناتمام . جمله ای خلاف همه اینها هست که حاکمیت اسلامی بدان می شود شادمان . آن را می گذارم برای انتهای مطلب تا که حاکمیت کماکان برنجد از همه مان .

بله واقعیت این است که مصیبت های دامنگیر کشورها بدلیل سیاستهای حاکمیت می باشد .همانگونه که خوشبختی های برخی جوامع نیز بدلیل سیاستهای حاکمیت می باشد. وارد جزئیات این موضوع نمی شوم که چه کسانی حاکمیت خوب و بد را انتخاب کردند موضوع جدا گانه ای است .

اما در ایران تحت حاکمیت نکبت بار جمهوری اسلامی هیچی سر جای خودش نیست .نه حرمت و کرامتی برای انسان قائل هستند ،و نه برنامه ای برای رفاه و امنیت جامعه در دستور کارشان بوده است . بخشی از ثروت و سامان جامعه را صرف نیروهای سرکوبگر و تهیه و خرید ابزارهای جنگی و مذهبی در داخل و خارج از ایران شذه و می شود ، و بخش قابل توجه سامان جامعه نیز به اقرار خودشان توسط بخشی از حاکمیت دزدیده می شود ، اینها مفروضاتی هستند که ۳۷ سال سابقه دارند .بطوریکه در این سالهای اخیر حتی برخی از خودیهای حاکمیت نیز تحت فشارهای جامعه بر علیه یکدیگر بویژه علیه قوه مجریه در دوره های مختلف بیانات تندی را در رسانه ها بیرون می دهند .

مبازارت مردم بر علیه نکبتهای موجود در جامعه نیز سابقه ۳۷ ساله را دارد اما متاسفانه نا کافی ونا کارامد و بدون سازمان وتشکل بوده .

سابقه مبازرات مردم کردستان بر علیه کلیت حاکمیت درست از همان روز های اول سر کار آمدن حاکمیت سیاه و جنون داعش کردار در ایران شروع شده و بطور مستمر در اشکال گوناگون ادامه داشته است . مبازرات کارگری و جنبش مجمع عمومی کارگری و مراسم های اول ماه مه . مبارزات زنان بر علیه بی حقوقی و نابرابری و برگذاری مراسم های ۸ مارس . جنبشهای عظیم دفاع از حق کودکان برنامه و برگذاری فستیوالهای زمستانی برای فراهم نمودن فضای هر چه بیشتر شادی برای کودکان . ومبارزات تحمیلی مسلحانه در شکل سراسری در کردستان بر علیه جنایات نیروهای مسلح حکمومتی در کردستان .همه این مبارزات بر علیه ظلم و زور و جنایات حکموتی تاریخ بر حق خاص خود را دارند که موضوع این مطلب نیست .

اما اخیرا مبارزات زنان و مردان شجاع و برابری طلب در شهر مریوان در شکل دوچرخه سواری می رود که روند مبارزات متمدانانه و برابری طلبی را در دیگر شهرها بسط و گسترش دهند .

حاکمیت بوسیله امام جمعه و ماموران انتظامی سعی کرد از دوچرخه سواری زنان جلو گیری نمایند اما زنان شجاع همراه مردان برابری طلب تن به تفکرات اهل حجری امام جمعه مرتجع و مزدور شهر مریوان و ظلم و زور ماموران حکومتی ندادند و موفق شدند روز سه شنبه را در خیبانها و میادین شهر مریوان همراه مردان دوچرخه سواری کنند .اگر بیائیم و این را یک نوع پیروزی بدانیم باید خیلی محرمانه بیان داریم تا مردم دنیای غرب متوجه نشوند که در گوشه ای از جهان در سال ۲۰۱۶ دوچرخه سواری برای زنان از جانب حاکمیت ( منتخب ؟؟؟؟) مردم ایران ممنوع می باشد . شرم و ننگ برای حاکمیت ؟؟؟؟؟.

اما مسئله و مشکل اساسی و خطر ناک این است که در گرماگرم مبازرات پر شور برابری طلبی زنان و مردان در شهر مریوان ( حزب یا گروه و یا افراد خاصی ) دست به عملیات نظامی بر علیه نیروهای انتظامی زده اند و بهانه به دست حاکمیت داده تا از ان سود جویند برای سرکوبی مبازارت بر حق زنان .

این عملکردها از طرف هر کسی و یا هر حزبی بوده محکوم است و دقیقا بر علیه مبازرات مردم به حساب می آید . مردم مبازر و برابری طلب شهر مریوان حق دارند ضمن دوچرخه سواری همزمان در دفاع از حق خودشان بر علیه عملیاتهای مسلحانه اخیر نیز شعار سر دهند . توفقی پیرخضری.