نگاهی گذرا به حادثه اسفبار شهر مونیخ- آلمان.

نگاهی گذرا به حادثه اسفبار شهر مونیخ- آلمان.

حادثه ای که دیشب در ساعت حدود ۶ عصر در شهر مونیخ اتفاق افتاد و منجر به مزگ ۱۰ نفر که یکی ، فرد مهاجم مسلح (جوان ۱۸ ساله ایرانی- آلمانی) بوده است که خود را کشته است تا اثر و رد پائی از خود باقی نگذارد، چند مسئله را برای ما روشن می کند.

اولین و مهمترین آنها، اینکه ، با تمام تبلیغات و هو و جنجالی که در باره امن بودن این جوامع راه انداخته اند که چنین و جنان هستیم. همه را زیر نظر داریم و کنترُل قوی است و باصطلاح شهر امن است و داروغه بیدار و مردم راحت باشید و راحت و آسوده بخوابید، چقدر این جامعه ی دیوانه و هار شده ضعف امنیتی و اطلاعاتی دارد، که در بزرگترین کشور اروپای متحد، با تمام این نیروی امنیتی و سرکوبگر و در یکی از بزرگترین شهرهایش که تا چند سال قبل پایتخت اش بود که یک جوان ۱۸ ساله و احیانن بزرگ شده در همین جامعه و با یک ۷ تیر موفق می شود که ۹ نفر را بکشد و ۲۳ نفر را زخمی و بعد هم، خود، خوداش را بکشد.

دومین مسئله اینکه ، چقدر بازار شایعات در جامعه باز هم لعنتی گرم است و نیروی اطلاعاتی ضعیف است که به قول معروف یک کلاغ ۴۰ کلاغ می شود. یک فرد به ۳ نفر تبدیل شده و کلت به سلاح بزرگ مبدل می شود و همه را گیج می کنند و یا خودشان گیج و منگ می گردند.

سومین اینکه، این گیجی و ندانم کاری و یا وجود دستگاههای موازی که هر کدام یک ساز می زنند و یا شاید عوامل دیگری نیز، در کار باشند که از “ما بهتران” اطلاع دارند، تمام زندگی در شهر مختل می شود و تا ساعاتی از نیمه شب، تمامی شهر به حالت تعطیل در می آید و هیچ کس نمی داند که بطور واقعی چه اتفاق افتاده است؟ قطار شهری و بین شهری از حرکت باز می مانند و کافه و رستورانها بسته می شوند و کلا وسایل حمل و نقل عمومی از کار می افتد و خیل وسیعی از مردم تا صبح در خیابانها و یا پناه بردن به این خانه و آن هتل، در بیرون از منزل سرگردان می گردند.

چهارمین، اینکه، همه دنیا را ساعت ها، در بهت و حیرت و وحشت فوق العاده فرو برد و نشان داد، جامعه ای که در نظر دارد، گوزیدن شهروندان عادی را کنترُل کند، چقدر قابل ضربه خوردن است و نیز این را بر ملا کرد، که مسائل و مشکلات اجتماعی که ناشی از خود سیستم استثمارگر موجود است را، نمی توان با نیروی پلیس و سرکوب و بگیر و ببند، حل نمود، حلش در جای دیگری است که سیستم سرمایه داری امپریالیستی نه توان و نه میل برطرف کردن آنرا دارد،زیرا که بر طرف کردن مشکلات اجتماعی ار راه حل این مشکلات با مانع خود سیستم بر می خورد و به زبان دیگر، این، یعنی انحلال آنرا لازم دارد و دیگر پینه و بسته نمی شود، کرد. این فقط از عهده انقلاب اجتماعی بر می آید که طبقه کارگر مأمور اجرائی آن است.

پنجمین، باز هم باید با تأکید چند قبضه گفت و نوشت، واقعن و حقیقتن که جامعه ی سرمایه داری امپریالیستی از همه نظر در یک بحران عمیقی فرو رفته است و هیچ چیزش، بر روال عادی نیست. دیگر فقط مردم در افغانستان، ایران، عراق ، لیبی ، مکزیک، سوریه نیستند که نمی دانند، از خانه که خارج می گردند، چه اتفاقی انتظارشان را می کشد، بلکه در همه جا ، حتی بزرگترین و باصطلاح امن ترین اماکن نیز، اوضاع بر این قرار است – آسمان همه جا همین رنگ است-این جامعه ای است که اگر، با یک انقلاب قهری و همه جانبه ، انقلاب کمونیستی کارگران متحزب شده و سازمان یافته ی مسلح و توده های زحمتکش ، زیر رهبری کارگران آگاه که همه ارکانهایش را زیر و رو می کند، مواجه نشود، با آشفتگی ها، دیوانگی ها و حرص و آز سود، سود و بازهم سود، تمام سوراخ و سمبه ها را گرفته است و همه چیز را برای سرمایه داران پر طمع و سیر ناشدنی می خواهد ، برای این جنگ ها راه می اندازد و قتل عام ها می کند که شاهدش هستیم و…و اینکه دیگران یعنی اکثریت ۹۹% را فقط بعنوان برده سر به زیر مایل است داشته باشد، همه چیز را به باد فنا می دهد.

به آخرین خیر از صدا پراکنی خودشان گوش گوش فرا دهید:

http://fa.euronews.com/2016/07/23/munich-shooting-teenage-german-iranian-believed-to-have-acted-alone