هجونامه رضا رخشان

هجونامه رضا رخشان

رضا رخشان در نوشته ای تحت عنوان “ادعاهای بزرگ با دستاوردی کوچک” دست به کار تخریب حرکتی شده است که با بیانیه اعتراضی اسماعیل عبدی و جعفر عظیم زاده از زندان شروع شد. این حرکت با حمایت ده ها تشکل کارگری بین المللی با دهها میلیون عضو و پشتیبانی تشکهای متعدد کارگری و شخصیتها و چهره های شناخته شده سیاسی و فعالین و رهبران معلمان و کارگران در ایران ادامه پیدا کرد و با آزادی مشروط اسماعیل عبدی و جعفر عظیم زاده از زندان به اوجی شادی بخش رسید و همچنان ادامه دارد. رضا رخشان از همین حمایت ها و استقبال از آنها بعنوان یک رویداد مهم بشدت ناراحت است و زبونانه تلاش میکند بر یک حقیقت که برای هر انسان شریفی شادی بخش است، خاک بپاشد و آنرا کوچک و بی اهمیت جلوه دهد. نوشته او نشان میدهد که این شخص چشم هایش را بسته است، میشنود، لمس می کند، اما حسادتش فوران کرده است و حقارت از اعماق وجودش شعله میکشد، دست میساید، تلاش میکند تا حتی شده روزنه ای راببندد.

یاوه، یادداشت می نویسد و میپرسد “کدام نتایج حاصله از این اعتصاب غذا کوچکترین بهبودی به نفع طبقۀ کارگر ایران به دنبالداشته است؟” و خود پاسخ میدهد که اتفاقی نیفتاده است!

این یاداشت رضا رخشان هم وزن و شباهت زیادی به ادعاهای مقامهای انتظامی و قضایی جمهوری اسلامی دارد، آنها هم میگویند بزرگ نمایی میکنید، اتفاقی نیفتاده ، اما هردو دست پاچه مجبور میشوند کاری کنند تا از ابعاد کاری بزرگ کم کنند. یکی مجبور می شود عبدی و عظیم زاده را آزاد کند و رضا رخشان هم یاداشت می نویسد و میکوشد که خاطر نشان کند که این اولین بارش نیست. او در دوران احمدی نژاد هم نوشت و کارگران را به حمایت از وی تشویق کردچرا که یارانه به کارگران می داد. و تا زمانی که در جبهه مخالف کارگران و منفعت طبقه کارگر قرار دارد خواهد نوشت .

با صدور بیانیه اسماعیل عبدی و جعفر عظیم زاده که محتوای آن خواست میلیونها کارگر و کل جامعه است ، صف فشردهای از آزادی خواهان، نویسندگان ، تشکل های کارگری، فعالین کارگری، فعالین جنبشهای اجتماعی رادیکال و برابریطلب، اتحادیه های کارگری از سرتاسر جهان، به دفاع از بیانیه و شخص عبدی و عظیم زاده برخاستند، اعتراض سازماندادند، اعلام حمایت کردند ، در تجمعات اعتراضی شرکت کردند و بیانیه عظیم زاده- عبدی به پرچم اعتراض جامعه تبدیل شده است. و برای اولین بار در چندین دهه گذشته اتحادی از کارگران و معلمان شکل گرفت واعتراض طبقه کارگر در آغاز راهی قرار گرفته است که قدرت بسیج کل جامعه را دارد. و همین دستاوردی بزرگ است.

کسی که خودش را به خواب زده را نمی توان بیدار کرد ، رضا رخشان مدتهاست تصمیمش را گرفته است. مدتهاست درجهت زدن خط رادیکال کارگری و فعالین و رهبران جنبش کارگری سیاه روی سفید می نویسد، تخطئه میکند و واقعیات راوارونه نشان میدهد.

در هر دوره از پیشروی جنبش کارگری دو صف در صحنه جدال طبقاتی برجسته میشوند ،صف اول، انسانهایی با عزم واراده مستحکم مانند عبدی ها، عظیم زاده ها، شاهرخ زمانی ها، رضا شهابی ها، محمد جراحی ها، بهنام ابراهیم زادهها ، انسانهایی بزرگ متشکل در تشکلهای کارگری وسازمانهای رادیکال اجتماعی، کارگران و انسانهای معترضی کهتلاش می کنند از هر فرصتی استفاده کنند، تشکل درست کنند، اعتراض سازمان دهند، مبارزه طبقه کارگر را افق رادیکالو سوسیالیستی بدهند و در صف مقابل این جدال ، رضا رخشان و سیاست ضد کارگری وطبقه سرمایه دار، صف مرتجعینواستثمارگران قرار دارد. که.با ظاهری عوام فریب وارد معرکه میشوند و با دغل بازی تلاش میکنند خود را مطرح کنند، . رضا رخشان میان امواج خروشان حمایتها از خارج و داخل ، از بیمارستان تا تجمعات مقابل قوه قضائیه و ریاستجمهوری گیر کرده است و دارد خرد می شود، حکومت مجبور می شود آنها را آزاد کند و رضا رخشان مجبور می شودهجو نامه بنویسد.

امروز بیانیه عبدی -عظیم زاده دارد به پرچم اعتراض جامعه تبدیل میشود و آنها پرچمدار این مبارزه اند. آنها تا همینجانقش تاریخی دفاع از منزلت و معیشت میلیونها کارگر و معلم وانسانهای زحمتکش را ایفا کرده اند. بیانیه آنان خواستکارگران و کل جامعه به زبانهای مختلف دنیا ترجمه شده و صدای کارگران در اقصا نقاط جهان طنین افکنده است.

روزها می گذرد و رو سیاهی برای رضا رخشان خواهد ماند.

مبارزه طبقاتی با اشکال متفاوتی ادامه دارد و یاداشت ها و تراوشات ذهنی و عملی رضا رخشان هم بخشی از مبارزهطبقات، ضد کارگر و ضد منفعت طبقه کارگر است.

زنده باد اتحاد کارگری

رضا رشیدی

فعال کارگری