کارگران مذهب ندارند!

مهران محبوبی

کمونیست ها با مذهب چگونه برخورد میکنند و آنرا چطور می فهمند و در مبارزات اشان چطور با این پدیده اجتماعی برخورد می کنند. این سوالی است که برای ما کمونیست ها طرح می شود و باید جوابی به اندازه انسجام یافتگی مبارزات امان در دنیای امروز که مذهب از سر و کولش بالا می رود بدهیم.

مذهب با جامعه طبقاتی بوجود آمده و از فردای آنروز که اضافه محصولی بوجود آمد و مو سفید قبیله قرار شد دست به سیاه و سفید نزند و بقیه را بکار وا بدارد، نیاز به جار و جنبل و سر کار گذاشتن بقیه به اسم مذهب شروع شد. البته نقش طبیعت بی رحم و مقهور شدن انسان عامل دیگری بود که مردم به دنیای ماورا طبیعی و مذهب رو می آورند. بنابراین همیشه ابقای مذهب قرار بوده منافع اقلیت جامعه را در مقابل اکثریتی حفظ کند.

نمونه وار تاریخ اسلام را باید مثال زد که چطور محمد برده ای که تحت مالکیت زنی به اسم خدیجه قرار می گیرد، بخاطر چهره زیباو جوانی اش،خدیجه چهل و اندی ساله او را آزاد کرده و به همسری میگیرد. وحی در غاری به این آدم می رسد و با ارتجاعی ترین تفکرات حتی برای زمان خودش که هم خوابی با دختر بچه های ۶ ساله را (عایشه) از وحی های آسمانی می پندارد و با ثروت زن تازه اش به قشون کشی و رواج قدرت خود می پردازد.  علت دوام یافتن این مذهب با همه ارتجاعی بودنش حتی برای زمان خودش تا این زمان کنونی چیست؟

اولا در قرن ۲۱، عصر اینترنت و سفر انسان به کرات دیگر عامل دوم که مقهور بودن انسان در مقابل طبیعت باشد، خود بخود از معادله خارج می شود. اینجا می ماند منافع طبقاتی حاکمان اقلیتی که قرار است خون اکثریت جامعه را در شیشه کنند. زمانی که سرمایه داری دیگر به بن بست رسیده و راه پس و پیش ندارد ، دست می برد به این حربه مذهب به بد ترین شکل اش. آیت الله جورج بوش و ملکه الیزابت از حامیان اسلام از آب در می آیند. راسیست نوع ظهور عصر ما با اسم نسبیت فرهنگی و باد زدن مذاهب، انسان امروزی را به سلاخ خانه ها می برند.

مذهب به این دلایل دیگر عقیده محسوب نمی شوند. ما کارگران کمونیست از هر روشنفکری که مذهب را در حیطه های آکادمیک ملاقات می کند بهتر می دانیم چطور مذهب از هم طبقه های ما قربانی می گیرد. این از مشاهدات عینی هر روزه ماست که چطور مذهب  روح کاذب برای این دنیای بی روح برای هم طبقه ای هایمان قرار می گیرد. مشاهده تاریخی ما در همین دنیای سرمایه داری به ما آموخته که چطور خود مبارزه طبقاتی بهترین وسیله باز کردن مذهب از دست و پاهایمان است. بار ها این امر که کارگران مذهب ندارند در مبارزه تاریخی تا به امروز برای ما کارگران به یک فاکت تاریخی در آمده است. شاید مذهب از سوی مردم بعنوان عقیده محسوب می شود ولی در خود مبارزه طبقاتی ابدا چنین نیست، مذهب همیشه حتی در سوئد و کشور های مدرن اروپایی بعنوان یک ابزار سرکوب برای طبقات حاکم مورد استفاده قرار می گیرد. بنا براین ما کارگران کمونیست از هر کس بیشتر به این راز آگاه هستیم که کارگر مذهب ندارد. همیشه این نمایندگان طبقات دیگر اند که حتی در احزاب کارگری ما بعنوان حامیان دسته چندم مذهب از آب در می آیند. حکومتی ضد مردمی که بتواند بدون کمک مذهب سر کار باشد در تاریخ طبقاتی بشر مشاهده نشده است. این از حکومت طبقاتی سرمایه داران در روسیه استالین مثتنثی نیست.

برای کارگر کمونیست و جنبش کمونیست کارگری و حزب اش در ایران بعد از سی سال حکومت اسلام در درجه اول این مهم بوده و هست که چطور قرار است این حکومت را ساقط کرد. وقتی که حکومتی با هر حرکت اش با توسل به اسلام روزی اش را میگذراند شما نمی توانید شعار رهایی از مذهب را از شعار های توده ها خود سرانه حذف کنید! رهایی از مذهب به معنی در سوراخ عقیده کردن مذهب برایمان است. نمی توان متوهمانه از این اصل بگذریم که مذهب در حال حاضر عقیده نیست، بلکه ابزار فشار و زور سرکوب مردم است. تنها مذهب در سوسیالیسم تبدیل به عقیده می شود. از الان هم باید برای آن بکوشیم! قاطی کردن این دو همانی است که ما را از قدرت سیاسی فرسنگ ها دور می کند. به هر حال در حالی که مذهب از هر زمان بیشتر در ایران امروز به یک امر سیاسی و نه عقیده در آمده شما نمی توانید با هیچ دیوار چینی حیطه عقیده و سیاست را از هم جدا کنید. بهر حال هر نوع مبارزه سیاسی غیر از برخورد کردن به عقیده دیگران چه دیگر می تواند باشد؟!  باید سوال کرد در واقع این"مبارزه سیاسی" از چه صیغه ای باید باشد؟! مردم می خواهند در چهره رهبران اشان شجاعت را ببینند. حتی مذهبی ترین کارگران وقتی ما را در حال مقابله ضد مذهبی با حکومت اسلامی سرمایه اشان بینند به بهترین وجهی تحسین امان خواهند کرد. فقط نمونه های وزارت اطلاعات هستند که از چنین برخورد های ما به وحشت می افتند و پای تلفن می آیند و به ما گوشزد می کنند که با اسلام توده ها کاری نداشته باشیم. کدام از ما کارگران کمونیست نبوده که مشاهده نکرده باشد که چطور کارگری در حالی که جای مهر نماز در پیشانی اش مانده و از نوع کارگران مذهبی بشمار می آیند وقتی به مبارزه طبقاتی رسیده فحش را کشانده به محمد عزیز و چهارده معصوم اش. در برنامه های زنده کانال جدید، کارگری بود که با خدا و کلمات اسلامی صحبت اش را شروع کرد و در آخر فحش را کشید به محمد و بقیه چهارده معصوم. این تاریخ ما کمونیست ها بوده که با آزاد ترین ابراز بیان بی قید و شرط امرمان گذشته است. استالین را مثال می آورند که جلوی آزادی عقیده را گرفته بوده و کلی از مذهبیان را سرکوب کرده است. در واقع امر چنین نبوده بلکه استالین اتفاقا بیشترین حمایت ها را از اسلامی های مناطق آسیای صغیر کرده است و در یک سازش با آنها منافع طبقه کارگر آن مناطق را زیر پا گذاشته است. ولی در مناطق دیگر برای مقابله مالکین بزرگ و متوسط که مانع ای برا
ی  امر صنعتی شدن روسیه قرار می گرفتند وقتی این حوضه های کلیسا محل گردهمایی آنها بود به مقابله خشونت آمیز با آنها می پردازند. این نوع برخورد را در کشور های اروپایی در حین صنعتی شدن به مراتب بیشتر صورت گرفته است. فرانسه اولین نمونه آن بوده که چطور روسپیرو دیگران دست به سرکوب کشیش ها وکلیسا ها زده است. این برخورد استالین را به برخورد کمونیست ها تشبیه کردن کاملا از انصاف بدور و یک تبلیغات جنگ سردی است. امر کمونیست  صنعتی کردن نیست که چنین منافعی برای سرکوب عقیده انسانها داشته باشند. رهایی از بردگی مزدی است. بنابراین بیشترین منافع در آزادی های ابرازعقیده را هدف خود قرار می دهند.

در قران به صراحت آمده کسانی که از دین" مبین اسلام" بیرون آمده یا از کفار بشمار می آیند خون اشان مباح است. براحتی یعنی بروید و آنها را بکشید! شما نمی توانید بعنوان آزادی عقیده این کتاب را آزاد بگذارید تا هر تعداد از مردم دور این کتاب جمع شوند. جمع شدن دور هم برای از بین بردن گروه های دیگر مردم  از حیطه عقیده خارج شده و امر نابودی گروهی از  شهروند های جامعه سوسیالیستی ما را هدف قرار می دهد. در جوامع سرمایه داری این کاملا مجاز بوده است. مثلا در سوئد کاملا به انجمن های نژاد پرست  که در برنامه اشان با صراحتی هر چه بیشتر ضرورت نابودی نژاد های معینی از خارجیان آمده است آزادانه فعالیت نموده و حتی از مالیات مردم  بصورت کمک دولتی برخوردار می شوند. البته در همین کشور هر چند بخاطر رفاه و امنیت اجتماعی کمتر مردم به کلیسا می روند ولی مذهب نقش اش در دولت کماکان حفظ شده و ثبت و احوال توسط کلیسا ها انجام می گیرد.

تنها سوسیالیست کمونیست کارگری است که مذهب را به واقع به سوراخ عقیده برده و همه فرصت های تبدیل شدنش به آلت قتاله و شست و شوی مغزی کودکان و انسان ها را کلا از آن می گیرد. 

۱۷ دسامبر ۲۰۰۸