وحدت طلبی خانه راست و خانه چپ , نکاتی پیرامون مواضع ابراهیم علیزاده در پاسخ به پروژه مهتدی

وحدت طلبی خانه راست و خانه چپ

نکاتی پیرامون مواضع ابراهیم علیزاده در پاسخ به پروژه مهتدی

بدنبال ارائه پروژه ای از سوی عبدالله مهتدی خطاب به کومه له سازمان کردستان حکا، ابراهیم علیزاده دبیر اول کومه له نیز در یک سخنرانی موضع کومه له در قبال درخواست مهتدی برای قرار گرفتن زیر یک چتر را توضیح داده است.

ابراهیم علیزاده در ابتدای سخنانش میگوید: “ما تنها سازمانی هستیم که از سکتاریسم بدور هستیم و حاضریم بخاطر منافع مردم به هر گونه وحدت طلبی پاسخ دهیم. از ابتدای تشکیل کومه له روحیه وحدت طلبی داشته ایم. حتی کمونیسم کارگری در موقع جدایی به ما گفتند بروید کومه له را بچسبید. یادم هست وقتیکه جریان کمونیسم کارگری از حکا جدا شد، بعد از اینکه جدا شدند و حزب خود را تشکیل دادند، چندین بار رهبرانشان در نوشته هایشان گفتند، کومه له خود را محکم بگیرید کاری به حزب کمونیست نداشته باشید. حداکثر بتوانید کومه له خودتان را محافظت کنید. توصیه آنها به ما این بود که محدود بمانیم و کردستانی باقی بمانیم. گفتند شما عملا فراتر از کومه له نیستید. رهبران حزب کمونیست ما بودیم و ما هم که جدا شدیم. دهها بار اینها را گفتند اما ما آنرا نشنیده گرفتیم . نه بخاطر اینکه تعداد زیادی فارس در میانمان مانده بودند، نه بخاطر اینکه تعداد زیادی هسته و حوزه در تهران و تبریز مانده بودند بلکه بخاطر اینکه نمیخواستیم این دروازه را ببندیم آنهم به این خاطر که نیروهای چپ در دیگر نقاط ایران به ما علاقمند شوند و توجه آنان را بسوی خود جلب کنیم و ما را بعنوان سازمانی محلی و منطقه ای نگاه نکنند و زمینه کار در عرصه های بزرگ برایمان فراهم شود”. در ادامه می افزاید: ” این روند همچنان ادامه داشت، سال پشت سال آمد و رفت و با جدا شدن  کمونیسم کارگری و انشعابات دیگر ما این پروژه را تعطیل نکردیم. ما هیچوقت الکی جواب وحدت طلبی را نمیدهیم و بارها کوشیده ایم جریانات چپ ایران را دور هم جمع کنیم. وحدت طلبی را نباید بخاطر هر اختلافی خدشه دار کرد. زمانی که ما این را میگفتم آنها میگفتند این رویکرد سانتر است. خوب آنهائیکه ( منظور علیزاده از آنهائیکه، حککا و منصور حکمت است ) ما و وحدت طلبی ما را بنام سانتر توضیح میدادند حالا آنها کجا ایستاده اند  و ما کجا ایستاده ایم”.

جوابیه علیزاده به مهتدی تنها اکتفا کردن به موضع ایشان در قبال این پروژه که مورد توافق یا عدم توافق کومه له هست یا نیست خلاصه نشده است. بلکه ابراهیم علیزاده با توضیح بر سر مسایل دیگری در یک مقدمه طولانی و بحث بر سر، وحدت طلبی و اشاره به حزب کمونیست کارگری و منصور حکمت دارد پیام دیگری برای پروژه مهتدی میفرستد که معنای سیاسی مشخصی در جهت وحدت طلبی مورد نظر ایشان دارد.

 چرا علیزاده به حزب کمونیست کارگری میتازد؟

هر گاه کومه له و دیگر گرایشات و طیف هایی که میخواهند دور هم جمع شوند یا از هم انشغاب کنند گویا سوگند خورده اند که ابتدا برای ثابت کردن تعهدشان به همدیگر عبارات و جملاتی علیه حزب کمونیست کارگری و منصور حکمت و در راستای تحریف تاریخ و پا روی واقعیت گذاشتن دریغ نورزند. این روش همه گرایشات باقی مانده در کومه له بعد از جدایی کمونیسم کارگری از حکا تا به امروز بوده است.

همینقدر از سخنان ابراهیم علیزاده کافی است تا گفته شود که پروژه نامه عبدالله مهتدی برای تامین وحدت طلبی با کومه له به چه میزان ذوق زدگی برای ابراهیم علیزاده ایجاد کرده است تا آنجا که گویا هر کدام از شاخه های کومه له که اگر قرار باشد به همدیگر نامه بنویسند و پروژه تقدیم کنند، حتما باید تعرضشان به کمونیسم کارگری و منصور حکمت را از یاد نبرند. فردا اگر سازمان زحمتکشان هم با پروژه ای مشابه آنچه که مهتدی برای کومه له فرستاده است بخواهد بسوی کومه له سمت و سو نشان دهد، همین سناریو و تاختن به کمونیسم کارگری رکنی از ابراز تمایل کومه له نسبت به آن نیز خواهد بود.

ابراهیم علیزاده برای نشان دادن حسن نیت سازمانش برای وحدت طلبی بطورعام لازم دیده است ابتدا از عدم وجود سکتاریست در سازمانش مفصل سخن بگوید، سپس طبق معمول به تحریف تاریخ در مقطع جدایی کمونیسم کارگری از حکا بپردازد  تا بتواند راه هر گونه همکاری با جریانات راست را نیز از همان موضع سانتر که او میکوشد خود را از آن مبرا بداند هموار کند. این همان رگه ای است که در سازمان متبوع او آوانس دادن به گرایش ناسیونالیستی را بار دیگر تاکید میکند و به این خاطر پریدن به کمونیسم کارگری را نیز مجاز میداند. سخنان ابراهیم علیزاده در خصوص نبود سکتاریسم در قبال احزاب و سازمانهای همه رنگ در جنبش ناسیونالیستی درست است. اگر سکتاریسمی در سازمان کومه له و حکا باشد ویژه احزاب چپ و کمونیست است. بنابراین باید پذیرفت که سازمان ایشان در مقابل پروژه هایی از جنس پروژه اخیر حزب مهتدی نه تنها بویی از سکتاریسم نبرده است بلکه بسیار دوستانه و به عنوان احزاب یک جنبش با هم حرف میزند با روی باز پذیرای آن است. این را علیزاده بارها در مقدمه سخنانش حول وحدت طلبی بیان میکند.

ابتدایی ترین اصول نزد احزاب سیاسی در نقل قول آوردن از گفته ها و نوشته های دیگران لازمه انتشار اسناد آن گفته ها و نوشته ها است. قرار نیست از فرط اشتیاق برای وحدت طلبی عمومی با هر نیرو و جریانی نظیر سازمان مهتدی آنچه را که مصالح امروز میطلبد غیر مسئولانه بر زبان آورد. افت و بی اعتباری یک سازمان و شخصیت سیاسی در این است که مستند سخن نگفته باشد و این یکی از روشهای بیش از دو دهه از کار رهبری حکا و کومه له بوده است. گویا یاد نگرفته اند که مستند سخن بگویند.

ما گفته ایم سیاستهای چپ و کمونیستی در کومه له را حفاظت کنید. اصول پایه ای و اولیه ای که حکا بر آن بنا شد را در دست بگیرید حتی اگر در محدوده کردستان و محلی هم باقی بمانید بنفع مردم خواهد بود تا در یک بعد بقول ابراهیم علیزاده سراسری و گسترده و همه با هم در جنبشهای همگانی احزاب مختلف مخلوط شوید. اکنون که این موضوع در سخنان ایشان مطرح شده است با اینکه سندیتی هم ندارد اما با تعبیری که اشاره کردم قابل دفاع است.

بعد از جدایی کمونیسم کارگری از حکا روند وحدت طلبی بین گرایش سانتر و راست در حکا و کومه له در تقابل با کمونیسم کارگری شکل گرفت. مهتدی قبل از جدا شدن از کومه له، جریان ناسیونالیستی اتحادیه میهنی به نقطه امیدی برایش تبدیل شده بود. همین گرایش راست بعد از جدا شدن واضح تر از گرایش سانتر دنبال احزاب قومی در بلوچستان، خوزستان، آذربایجان و غیره رفت و به جایی نرسید. مگر این روند با تلاشهای مهتدی اتفاق نیافتاد و بشکست منجر نشد؟. پیش بینی منصور حکمت درست بود و با ماندن گرایش راست و ناسیونالیستی در کومه له اگر قادر میشد کل این تشکیلات را در کنترل خود بگیرد همان مسیر وحدت طلبی عمومی همه احزاب با هم را طی میکرد که در یک دهه و نیم گذشته مهتدی آنرا تجربه کرد. آیا اگر در سال دو هزار گرایش و سیاست راست مهتدی انشعاب نمیکرد و قادر میشد در کومه له خط خود را تثبیت کند وحدت طلبی مد نظر ابراهیم علیزاده با مخلوطی از خانه چپ و راست با هم همین روند را طی نمیکرد؟. متاسفانه همچنان ابراهیم علیزاده به روش خاص خود دارد از آن دفاع میکند. کومه له بارها نیز خود بتنهایی در این مسیرها نظیر، عضویت و مشارکت در کنگره ملی کرد قرار گرفته است. خوشبختانه این کنگره دچار شکست فاحشی شد و گرنه آن رگه چپ و کمونیستی در کومه له نیز بیشتر به حاشیه رانده میشد.

تفاوت وحدت طلبی مد نظر ابراهیم علیزاده با وحدت طلبی مهتدی در این است که اولی به دو نوع وحدت طلبی معتقد است. یک وحدت با تمام نیروها و احزاب راست و ناسیونالیست و قومی که علیزاده میگوید در این خانه آنان را بیرون نکرده ایم و یکی دیگر وحدت با احزاب چپ سنتی و غیر کارگری. این همان دو خانه راست و چپی است که کومه له ظرفیت آنرا بخوبی از خود نشان داده است و علیزاده به تشریح آن میپردازد. برای مهتدی اما ارائه پروژه وحدت طلبی چه  در سطح  دولتها و چه در میان احزاب رو به جریانات و گرایشات راست و قومی و چه در نشست با ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی  تنها در یک خانه بوده است.

برای اینکه خواننده این سطور مفهوم واقعی دفاع از کومه له در مقطع جدایی کمونیسم کارگری از حکا توسط منصور حکمت را بداند، میتوان به سخنرانی منصور حکمت در مقطع جدا شدن جریان مهتدی از کومه له رجوع کند. احساس مسئولیت کمونیسم کارگری و منصور حکمت در قبال همان کومه له محلی  مورد اشاره ابراهیم علیزاده، مسئولانه تر از نگرش وحدت طلبانه سراسری رهبری کنونی کومه له بوده است. میخواهم بگویم متاسفانه سنت و روش تحریف تاریخ گذشته کومه له و حکا نزد رهبری کنونی کومه له یک سنت جا افتاده در این سازمان است. سخنرانی ابراهیم علیزاده در دانشگاه سلیمانیه نمونه تیپیک چنین تحریفاتی است.   پاسخ به پروژه مهتدی آیا واقعا نیازمند تاختن به کمونیسم کارگری است؟. رهبری کومه له با تاختن به کمونیسم کارگری و تحریف تاریخ یک دهه آیا تلاشی جز چراغ سبز نشان دادن به مهتدی و سازمان او هدف دیگری دارد؟

تلاشهای وحدت طلبانه کومه له

ابراهیم علیزاده در ادامه سخنانش اشکالات سازمان مهتدی و نگرش او را نه در تعلق خاطر به جنبش ناسیونالیستی تاریخ ۱۶ سال تلاشهای او در صف قوم گرایی، بلکه در خصوص عملکردهای اشتباه او در تلاش برای جلب همکاری با اصلاح طلبان حکومتی و مقامات آمریکایی که با آنان دیدار داشته است توضیح میدهد و میگوید: “مهتدی خود را در خانه چپ قرار داده است و از این زاویه آمده است که پیشنهاد گفتگو با ما را مطرح میکند در حالیکه ما او را در این خانه قرار نمیدهیم منتها او را از خانه جنبش مردم کردستان علیه جمهوری اسلامی بیرون نکرده ایم. امیدواریم سازمان او بچپ بچرخد قطعا نخواهیم گفت که مرغ ما یک پا دارد در چنین شرایطی ما نیز موضع خودمان را خواهیم داشت”.

در رابطه با موضع ابراهیم علیزاده و پاسخ او به پروژه نزدیکی مهتدی با سازمان کردستان حکا کمترین انتظار این بود که کومه له از آنجا که خود را چپ و کمونیست تعریف میکند می بایست دست رد به سینه جنبش و جریان قومی بزند اما گویا چنین توقعی بیهوده است. وقتیکه ابراهیم علیزاده برای وحدت در خانه راست و در درون جنبش کردستان، کنگره ملی و همزیستی با دیگر احزاب راست تعریف مجزایی دارد، قطعا نباید انتظار داشت که صراحتا به پروژه مهتدی نه بگوید.

برای کومه له که مورد خطاب این پروژه وحدت خواهانه است میبایست نقد گرایش و جنبشی این سازمان مد نظر قرار میگرفت ابراهیم علیزاده نقدی به پایه های جنبشی سازمان مهتدی ندارد و با چنین رویکرد و توضیحاتی پیرامون وحدت طلبی گسترده همه احزاب با هم که در مقدمه سخنانش کومه له را بعنوان سردمدار آن معرفی میکند، رفتن به استقبال پروژه مهتدی را مشروط به دست کشیدن از عملکردها و سیاستهای تاکنونی ایشان قرار میدهد نه فاصله گرفتن از جنبشی که بر پایه آن ساخته شده است. این همان خط، متد و روش گرایش سانتر در طول بیش از دو دهه اخیر در کومه له بوده است.

اما آیا در آینده دور یا نزدیک پروژه الحاق و وحدت طلبی کومه له با احزاب و طیفهای انشعاب کرده از آن متحقق خواهد شد؟ به باور من خط و جهتی که رهبری کنونی کومه له آنرا تا کنون نمایندگی کرده است این پتانسیل را در خود دارد که در این مسیر قرار گیرد. توضیحات زیاده از حد پروژه وحدت طلبی در مقدمه سخنان ابراهیم علیزاده این را به ما میگوید که حد و مرزی برای الحاق هر پروژه ای از سوی هر حزبی با تعلق خاطر به هر جنبشی که باشد، دروازه های کومه له برویش باز خواهد بود و این همان خانه راست یا بقول ابراهیم علیزاده صف جنبش کردستان است که اتحاذ چنین خط و سیاستی از سوی کومه له عاملی برای گرفتن نیرو توسط منشعبین از کومه له بوده است که در سایه آن سازمان مورد دلخواه و متعلق به جنبشهای راست روانه خود را تاسیس کنند.

بدنه چپ، کمونیست و کادری حکا و سازمان کومه له باید به این بیاندیشد که این آمدن و رفتنها بخاطر چی و در خدمت به چه افق و اهدافی است؟. از موضع راست و قومی انشعاب کردن از کومه له بر مبنای چه پیشینه و سنتی صورت گرفته است؟.چرا کنگره ملی کرد از منظر رهبری کومه له امری عادی، مشروع و منافع بالاتر محسوب میشود؟. چرا چنین وحدت طلبی ای تحت نام خانه راست در جنبش کردستان بخشی از سیاست، خط و جهت کومه له است؟. آیا کمونیسم، کارگر، جنبشهای چپ و رادیکال اجتماعی قرار است تحت رهبری گرایشات راست و امتحان پس داده در خانه راست هدایت و رهبری شوند؟ آیا قرار است سازمان و حزبی بزرگ متشکل از احزاب گرایشات راست و قومی به وزنه ای در تحولات سیاسی آینده جامعه کردستان نظیر جهت گیری پروژه مهتدی وآنچه که در حکومت اقلیم شاهد آن هستیم  بدل شوند؟.

۳۰ ژوپن ۲۰۱۶