از پناهندگان عراقی و افغانستانی در ایران حمایت کنیم!

 بهرام رحمانی

bamdadpress@ownit.nu 

موضوع مهاجرت و پناهنده شدن در طول سالیان دراز در سطح جهان در جریان بوده است و عموما افرادی که به دلیل فعالیت های سیاسی و اجتماعی و جنگ و خشونت مورد اذیت و آزار در جامعه خود قرار می گیرند، با هدف دست یابی به یک زندگی امن و انسانی به کشورهای دیگر پناهنده می شوند.

حکومت اسلامی ایران، در یک اقدام غیرانسانی، تحصیل مهاجرین و پناهندگان عراقی و افغانستانی در ایران را ممنوع کرده است. این حکومت، یکی از جانی ترین و فاشیستی ترین حکومتی در جهان است که به هیچ معیار و ارزش انسانی و اجتماعی پایبند نیست. حکومتی که به غیر از سازمان دهی سیستماتیک سرکوب و کشتار، ترور و وحشت، سانسور و اختناق، شکنجه و اعدام و چپاولگری منابع طبیعی مردم ایران، هنر دیگری ندارد.

وزارت کشور جمهوری اسلامی، ثبت نام و شرکت مهاجرین افغانستانی و عراقی در آزمون  کنکور را ممنوع کرده است. در دفترچه راهنمای شرکت در آزمون سراسری پذیرش دانشجو آمده است که ثبت نام و شرکت افغانستانی ها و عراقی ها در آزمون دانشگاه های دولتی ایران ممنوع است. 

نماینده کمیساریای عالی پناهندگان در ایران نیز با صدور بخشنامه ای ممنوعیت تحصیل اتباع عراقی و افغانستانی در ایران اظهار تاسف کرده است. 

کارلوس زاکاگنینی، در مراسمی در تهران به مناسبت شصتمین سالگرد تصویب اعلامیه‌ حقوق بشر گفت: ما تلاش می کنیم درهای آموزش عالی را به روی پناهندگان در ایران بگشاییم زیرا پناهندگان آموزش دیده راحت تر به کشور خود باز می گردند.

طبیعی ست که هر فرد انسان دوستی چه در داخل ایران و چه در خارج کشور، نباید نسبت به این سیاست غیرانسانی و راسیستی حکومت اسلامی بی تفاوت باشد. از این رو، باید از افکار عمومی مردم ایران و جهان و نهادهای بین المللی مدافع کودک، حقوق زنان و حقوق بشر و غیره خواست که حکومت اسلامی ایران را وادار کنند تا هر چه زودتر این قانون ضدانسانی خود علیه پناهندگان عراقی و افغانستانی را لغو کند.

سه چهار میلیون ایرانی که از دست حکومت قاشیستی اسلامی فرار کرده و در کشورهای مختلف جهان به عنوان پناهنده و مهاجر بسر می برند یک لحظه تصور کنند که اگر دولتی مانع تحصیل آن ها و فرزندانشان شود چه حالتی پیدا می کنند؟ از این رو، این بخش از ایرانیان آزادی خواه که مساله ملیت و جنیست برایشان مطرح نیست و اولویت شان همبستگی انسانی و احترام به حقوق انسان است باید از هر طریق ممکن به دفاع از پناهجویان افغانستانی و عراقی و حق تحصیل آن ها در ایران برخیزند.

سال هاست که دولت ایران در تلاش است پناهندگان عراقی و افغانستانی را به کشورشان باز گرداند و در این راستا حتا به شیوه های غیرانسانی زندان و شکنجه نیز متوسل شده است. گفته می شود تاکنون صدها تن از پناهندگان افغانستانی که توسط مرزبانان ایرانی در مرزها رها شده اند به دلیل سرما و گرسنگی جان خود را از دست داده اند. 

براساس قوانین بین المللی و به ویژه قوانین کنوانسیون ۱۹۵۱ ژنو، در کشوری که جنگ و دیکتاتوری حاکم است نباید پناهنده را به آن جا برگرداند. اما امروز هیچ دولتی مدافع کنوانسیون هایی نظیر کنوانسیون ژنو نیست و به این ترتیب، پناهنده قربانی سیاست های دولت های دیکتاتوری هم چون حکومت اسلامی ایران تا دولت های دمکراتیک مدل غربی است. امروز نگرش دولت ها به انسان پناهنده نه از زاویه عدم تامین جانی وی در کشورش، بلکه صرفا از زاویه اقتصادی و نیروی کار مطرح است. یعنی اگر کشوری در دوره هایی از تاریخ اخیر به نیروی کار نیاز داشت پذیرای پناهندگان بود اما به محض این که نیروی کارشان اشباع شد، درهای خود را به روی پناهندگان بسته و قوانین پذیرش پناهندگی را نیز هر چه بیش تر سخن تر کرده است. 

جنگ و ترور و وحشت در عراق و افعانستان اشغال شده هم چنان ادامه دارد. مردم بی گناه افغانستان و عراق، روزی نیست که مورد تهاجم هواپیماها و نیروهای اشغالگر از یک سو و گروه های تروریستی اسلامی و ملی از سوی دیگر، قرار نگیرند. اما با این وجود حکومت اسلامی ایران، با سیاست های فاشیستی خود، پناهندگان افغانستانی و عراقی را برای بازگشت به کشورشان تحت فشار قرار می دهد. تعجب آور این است که حکومت اسلامی، همواره در فصل زمستان اخراج پناهجویان افغانی را تشدید می کند. احتمالا در فصل زمستان دستگیری آن ها نسبت به فصل های دیگر سهل تر است. 

لازم به یادآوری است که در زمان اشغال افغانستان توسط نیروهای اتحاد جماهیر شوروی سابق و سپس در دوره حاکمیت رژیم طالبان، میلیون ها افغانی برای دست یابی به یک زندگی امن و انسانی، از جمله به ایران مهاجرت کردند و یا پناهنده شدند. بسیاری از آن ها به عنوان کارگر، به کارهای سخت و خطرناکی که کم تر کارگر ایرانی در آن ها کار می کند گمارده شدند. علاوه بر این، پناهندگان و مهاجرین عراقی و افغانستانی برای سرمایه داران و کارفرمایان ایرانی، نیروی کار بسیار ارزانی هستند که به ناچار با دست مزد ناچیز به کارهای سخت و دشوار با ساعات کار طولانی تن در می دهند. آن ها از هیچ گونه پشتوانه حقوقی و قانونی و امنیت شغلی برخوردار نیستند و به همین دلیل کارفرمایان بستگی به «انصاف؟!» خود با آن ها رفتار می کنند. 

سیدتقی قائمی، سرپرست اداره اتباع بیگانه گفته است که تنها یک میلیون تبعه افغان در ایران اقامت قانونی دارند. به گفته قائمی، بیش ترین تعداد افغانی های مقیم ایران به طور غیرقانونی وارد ایران شده و دولت به زودی آن ها را از کشور اخراج خواهد کرد.  

حکومت اسلامی ایران سال گذشته، حدود ۳۶۰ هزار افغانی را به زور سرنیزه به جنگ و جهنم افغانستان بازگرداند. به گفته سازمان ب
ین‌المللی امور پناهندگان، این افراد هنوز در کشور خود سر و سامان نگرفته ‌اند و عملا آواره هستند. 

مقامات و مسئولان افغانی تاکید می ‌کنند که دولت این کشور، هنوز در شرایطی نیست که بتواند برای انبوه پناهندگان و مهاجران بازگشته از ایران کار و مسکن فراهم کند. عبدالقادر احدی، وزیر امور مهاجران در دولت افغانستان اظهار امیدواری می کند که دولت ایران با اعطای جواز کار، به عده بیش تری از افغان ها اقامت قانونی بدهد.

بنا به گزارش سازمان مدافع حقوق بشر، از سال گذشته تاکنون صدها نفر از پناهجویان اخراج شده افغانی از ایران، بر اثر سرما و برف شدید جانشان را از دست داده ‌اند. در حال حاضر به خصوص در غرب افغانستان وضعیت بسیار دشوار و خطرناک است. در این منطقه، مردم در وضعیتی فاجعه بار زندگی می کنند. چون وقتی که برف و سرما و یخ بندان در جریان است هنوز این مساله به یک فاجعه انسانی تبدیل نشده است. اما هنگامی که در فاصله ماه های مارس و مه یخ ها آب می شوند، در این مناطق، آن چنان سیل راه می افتد که تخریبات و ویرانی های شدیدی به بار می آورد و کلیه موجودات زنده را نیز از بین می برد. این مناطقی هستند که در آن به خصوص پناهندگان افغانی که مجبور به ترک ایران شده ‌اند سکنی گزیده ‌اند. آن هایی هم که از این فلاکت جان سالم به در می برند، حتا سرپناهی برای ادامه زندگی فلاکت بار خود ندارند. خطر جنگ هم آن ها را تهدید می کند.

در غرب افغانستان، با وجود این که سازمان های بین ‌المللی نظیر «یونیسف» و سازمان «تغذیه جهانی» در کنار «صلیب سرخ» و سازمان های «ملی افغانستان» فعالیت دارند، اما وضعیت دشوار جغرافیایی و نیز امنیتی منطقه، کمک رسانی را برای گروه های امدادگر بسیار سخت می کند. در فصل زمستان، به دلیل بارش برف سنگین تا ۸۰ درصد برخی از نقاط غرب این کشور غیرقابل دسترس می شوند. در چهار ولایت هرات، بادغیس، فراه و غور برف سنگین مانع عبور و مرور می شود. هم چنین حملات گروه های تروریستی مسلحی چون طالبان کمک رسانی را برای سازمان های امدادگر بسیار سخت تر می کند. از این رو، سازمان های امدادگر تعداد کمی از پرسنل خود را به منطقه می فرستند. 

سرپرست کمیساریای سازمان ملل متحد در امور پناهندگان گفته است که از سال ۲۰۰۲ به این سو، شمار بازگشت کنندگان به افغانستان، به ۵ میلیون تن می رسد که این رقم افزایش تقریبی ۲۰ درصد در جمعیت کلی افغانستان را تشکیل می دهد. براساس گفته های وی، از جمله بیش تر از یک میلیون پناهنده در کابل پایتخت افغانستان اسکان داده شده اند.

وی با یادآوری این نکته که هنوز هم نزدیک به ۳ میلیون پناهنده افغانی در پاکستان و ایران زندگی می کنند، می گوید که بازگشت این پناهندگان به فرصت های اقتصادی موجود در افغانستان و کشورهای همسایه و هم چنان وضعیت امنیتی در آینده مربوط خواهد بود. 

موقعیت مردم عراق که در گذشته به ویژه در عرصه اقتصادی خیلی بهتر از مردم افغانستان بود اما امروز، وضعیت آن ها بهتر از وضعیت مردم افغانستان نیست.

از هنگام اشغال نظامی عراق توسط نیروهای آمریکایی و متحدانش، حدود چهار میلیون عراقی در فرار و آوارگی به سر می ‌برند. یک میلیون و نهصد هزار نفر از این عده کسانی هستند که در خود عراق، یعنی در کشور خودشان نیز آواره شده اند. باقی آنان به خارج از عراق گریخته‌ اند. 

اکثر آنان به کشورهای همسایه عراق می گریزند. تنها در کشور اردن حدود هفتصد و پنجاه هزار نفر عراقی به سر می برند. برآورد می ‌شود که شمار عراقیان پناهجو در سوریه به یک میلیون نفر برسد. نتیجه تحقیقاتی که سازمان عفو بین‌الملل در ماه مارس ۲۰۰۷ در اردن انجام داد، حاکی از آن است که پناهجویان عراقی اجازه کار در این کشور ندارند و مجبورند با پس انداز خود زندگی کنند. بسیاری از آنان در این میان دار و ندارشان را از دست داده اند، در فقر و فلاکت هولناکی به سر می برند. از این رو، بسیاری از دختران و زنان پناهنده عراقی در این کشورها، برای سیر کردن شکم خود و خانواده هایشان به تن فروشی اجباری روی آورده اند. بسیاری از آوارگان عراقی حق اقامت کشوری را که به آن پناه آورده‌ اند ندارند. در نتیجه خود و فرزندانشان در بسیاری موارد از خدمات درمانی و آموزشی نیز محروم هستند.

در اروپا تنها چند کشور هستند که عراقی ‌ها را به عنوان پناهنده می ‌پذیرند. برای نمونه آلمان در طول سال گذشته حتا حق پناهندگی را از ۴۲۰۰ عراقی بازپس گرفته است. 

سازمان ملل متحد، به خصوص پس از جنگ جهانی دوم، همواره کنوانسیون هایی را در جهت بهبود حق پناهندگی به تصویب رسانده است. اما اجرای آن ها برای هیچ دولتی الزامی نیست. سازمان ملل متحد، پس از فروپاشی شوروی، به نهادی برای پیش برد ژاندارمی آمریکا بر جهان و لشکرکشی های دولت این کشور و متحدانش به افغانستان و عراق، بمباران یوگسلاوی سابق و هم چنین محاصره اقتصادی کشورها تبدیل شده است قطعنامه ها و کنوانسیون هایش نیز در جهت بهبود وضعیت حقوق بشر و پناهندگان نه تنها موثر نبوده است، بلکه حتا دستاوردهای دوره های گذشته جوامع جهانی، هم چون کنوانسیون ۱۹۵۱ ژنو توسط دولت ها زیر پا گذاشته شده است.

کنوانسیون ۱۹۵۱ و پروتکل ۱۹۶۷ و پس از آن، تصویب کنوانسیون جدید پناهندگی کشورهای «جنوب» و خصوصا کنوانسیون های منطقه ای هم چون ۱۹۶۹ سازمان وحدت آفر