«فلسطین » ملتی که بیشرین ظلم را متحمل شده است

«فلسطین » ملتی که بیشرین ظلم را متحمل شده است!!!

کشور و حق ملت ستمدیده فلسطین به رویا و حکایت و کابوسی ناراحت کننده تبدیل شده است. از زمان تاسیس اسرائیل در سال ١٩۴٨ تا کنون نزاع و جنگی فرسایشی میان دولت های متوالی اسرائیل و مردم رنجدیده فلسطین در جریان است. اسرائیل که همیشه از پشتیبانی آمریکا و بیشتر کشورهای اروپایی حمایت می شود ، توانسته در مدت این ۶٨ سال زمامداری خود هر سال و هروقت که شرایط و زمان به آن اجازه داده جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک منطقه را به نفع خود تغییر داده و قسمتی از خاک فلسطین و بعضی دولت های عربی همسایه خود را توسط جنگ های که به راه انداخته ضمیمه خاک خود کند. که پیامد این جنایات فاشیستی دولت اسرائیل، کشته شدن و آوارگی صدها هزار نفری مردم زحمتکش فلسطین را به همراه آورده است. آنها همان سال و در آوریل ١٩۴٨ دست به جنایات و کشتار روستاهای ” دیر یاسین” و کفرقاسم” زدند و باعث ترس و وحشت مردم فلسطین و آوارگی نصفی  از مردم رنجدیده این سرزمین به کشورهای سعودیه، اردن، کویت، لبنان و سوریه شدند.

این عمل جنایتکارانه اسرائیل ها در سال ١٩۴٨ نقشه مند و پس از خروج ارتش بریتانیا و تحویل تمام تجهیزات نظامی و لجستیکی خود به شورای ملی یهودیان در تل آویو در تاریخ ١۴ مه همان سال از آن سرزمین و با برنامه خاص و استراتژیک بریتانیا وآمریکا برای تسلط کامل بر منطقه خاورمیانه انجام گرفت.

پس از به رسمیت شناختن دولتی تحت نام اسرائیل در سرزمین فلسطین ها، کم کم موج روی آوردن بیشتر یهودیان سراسر جهان به آن دیار آغاز، و تراکم جمعیت یهودیان سبب بروز خشونت و در گیرهای روزمره میان مردم فلسطین و یهودیان مهاجر را افزایش داد.

بدین صورت دولتی که تحت نام اسرائیل تشکیل شد خیلی سریع و بدونه هیچگونه ضوابط و قوانین بین المللی رسمیتی جهانی یافت. این دولت دست ساز آمریکا و بریتانیا به پایگاه مناسبی برای تعرضات بعدی نظامی و سیاسی آمریکا و بریتانیا در منطقه نفت خیز خاورمیانه مبدل شد. در همان سال تاسیس دولت اسرائیل، جنگ ویرانگری که به جنگ ١٩۴٨ معروف است توسط اسرائیل و مؤسسان آن بر مردم فلسطین و منطقه تحمیل شد، که در نتیجه بیشتراز نصف اراضی فلسطین یها به تصرف اسرائیل در آمد و صدها هزارخانواده از مردم زحمتکش فلسطین آواره و مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدند.

این دولت دست ساز در کمتر از یک سال به عضویت سازمان ملل در آمد و از آن پس به تحکیم موقعیت جهانی خود و تعرضات و به تسلط در آوردن بیشتر اراضی فلسطین ها و کشورهای عربی مجاور خود پرداخت.

در رابطه با تجاوزات و اشغالگری های  اسرائیل ، سرانجام گرو و سازمان های از میان فلسطین ها هم سر بر آوردند که در پی آن در سال ١٩۶۴ “سازمان آزادیبخش فلسطین” اعلام موجودیت کرد و ارتش آزادیبخش فلسطین تشکیل و مبارزه فلسطینیها به صورت سازمان یافته تری علیه اسرائیل ها شروع گردید.

در سال ١٩۶٧ جنگ بزرگی تحت نام جنگ اعراب و اسرائیل که کشورهای “مصر، اردن، سوریه و مبارزان فلسطینی” مستقیما در آن درگیر شدند آغاز گردید که سرانجام به شکست دولت های عربی انجامید و اسرائیل با کمک متحدین آمریکای و غربیش در این جنگ که به جنگ ۶ روزه مشهور است توانست کرانه غربی رود اردن، صحرای سینا ، بلندی های جولان و نوار غزه را به تصرف خود در آورد. گرچه سازمان ملل متحد ظاهرا آنرا محکوم و خواستار خروج اسرائیل از این مناطق شد، اما اسرائیل ضمن جواب رد به سازمان ملل متحد، شهر بیت المقدس و شهر بیت لحم و مجموعه ای از روستاهای عربی دیگر را ضمیمه خاک خود کرد.

بعد از شکست مکرر دولت های عربی از اسرائیل ، آنها از مبارزه رو در رو و نظامی با اسرائیل دست کشیدند و به مذاکره و صلح  و سازش با اسرائیل و آمریکا پرداختند. دولت مصر که رهبری این جنگ ها و مذاکرات را در دست داشت سرانجام در سال ١٩٧۵ قرارداد سینا را با اسرائیل امضاء نمود. متعاقب مذاکرات و سازش های مکرر سرانجام در سال ١٩٧٨در محل “کمپ دیوید” میان انور سادات رئیس جمهوری مصر و مناخین بگین نخست وزیر اسرائیل با حضور جیمی کارتر رئیس جمهوری آمریکا قرارداد صلحی که به قراداد کمپ دیوید مشهور است به امضاء طرفین رسید که از آن ببعد دولت های عربی عملا از پشتیبانی مردم فلسطین دست کشیدند.

نقش جمهوری اسلامی در منطقه و فلسطین:

با روی کار آمدن رژیم جمهوری اسلامی در سال ١٩٧٩ این رژیم بنا به شعار استراتژیک خود که همانا صدور انقلاب اسلامی بود دست به پروپاگاند اسلامی و “شیعه گری” در بسیاری از کشورهای منطقه خاورمیانه زد. عراق ، سوریه، لبنان و سرانجام فلسطین مکان های بودند که رژیم مرتجع ج – اسلامی توانست احزابی کثیفی همچو حزب الله لبنان ، حزب الله عراق و حماس و ده یان گروپ و دسته تروریست دیگررا در آنها ایجاد و تقویت و سازماندهی کند، و در این راه علاوه بر کمک های لجستیکی و نظامی تا کنون میلیاردها دولار خرج احزاب و گروهای تروریست و مرتجع مذهبی در منطقه کرده است. اهداف ج- اسلامی از کمک مالی و نظامی مستمر به این احزاب و گروهای مذهبی و مرتجع در منطقه که تحت عنوان “مبارزه با اسرائیل و اسلام و یهود و کشور فلسطین ” انجام می دهد چیزی بیش از فریب مردم ایران و منطقه نیست، شعاری توخالی و ارتجاعی است و هم اکنون بیشتر مردم منطقه از جمله خود مردم عراق، فلسطین و لبنان و سوریه متوجه ضرر و دخالتگری های ارتجاعی جمهوری اسلامی شده اند. ایران از اینطریق میخواهد هژمونی خود را در منطقه تثبیت واز آن برای معاملات و معادلات سیاسی با اروپا و آمریکا بکار گیرد. اسرائیل و آمریکا هم از این دخالتگری ها خشنود و به آن میدان میدهند، زیرا دخالتگری ج-اسلامی در منطقه و بخصوص در لبنان و فلسطین نه تنها در راستای کمک به مردم فلسطین نیست ، بلکه تاسیس یک کشور فلسطینی را ده چندان بغرنج و پیچیده تر کرده و می کند. موشک پرانی های گاه و بی گاه حزب الله لبنان و حماس به نواحی مسکونی مردم اسرائیل، فرصت و بهانه توجیه کننده ای را به سران حکومت تل آیو می دهد که آنها هم بر لشکرکشی و توپباران و بمب باران و درست کردن شهرک های اسرائیلی در اراضی مردم فلسطین هر چه بیشتر بیفزایند که هر بار صدها و هزاران قربانی را از مردم زحمتکش فلسطین گرفته و خانه و کاشانه آنها را با خاک یکسان کنند.

این مسئله را می توان به عنوان وجه مشترک و خواست دولت اسرائیل و جمهوری اسلامی قلمداد کرد. زیرا خواست ج-اسلامی آشوب و جنگ است و تنها در سایه جنگ و جنگ افروزی خود در منطقه قادر به حیات و ادامه حکومت فاشیستی خود می باشد. از طرفی هم خواست دولت کثیف و مذهبی اسرائیل است. زیرا موشک پرانی های دارودسته تیروریست و مذهبی و گوش به فرمان ایران همچو حزب الله و سازمان حماس بهترین و برزگترین بهانه تهاجمات و لشکرکشی و قتل و عام مردم رنجدیده فلسطین توسط اسرائیل و بهانه عقب انداختن مذاکرات و تشکیل کشور مستقل فلسطین است.

سازمان آدادیبخش فلسطین (ساف):

اما سازمان آزادیبخش فلسطین با نام مخفف (ساف) که در سال ١٩۶۴ تشکیل شد و اکنون در کشورهای مختلف به عنوان نماینده رسمی فلسطین شناخته می شود در سالهای اول تشکیل آن مورد حمایت اکثریت فلسطین ها و مبارزان و انقلابیون کشورهای دیگر هم بود. اما به علت ماهیت طبقاتی ناسیونال-عربی خود این سازمان در ادامه مبارزه خود نتوانست نقش و جایگاه خود را همچو یک سازمان انقلابی و سکولار حفظ وتثبیت کند و به نقطه امیدی برای مبارزه اکثریت مردم فلسطین مبدل شود.عده ای از سران آن به مرور زمان دچار فساد مالی بزرگ و روابط زیر به زیر با سرمداران اسرائیلی شدند. سازمان فتح هم که در سال ١٩۵٩ توسط یاسر عرفات و خلیل الوزیر(ابوجهاد) با هدف آزادی فلسطین از سیطره اسرائیل تشکیل شد مهمترین و بزرگترین گرو در کنفدراسیون احزاب فلسطینی “سازمان آزادیبخش فلسطین” ساف است. فتح سازمانی ناسیونالیستی است و بر خلاف سازمان اسلامگرای حماس خواهان نابودی کشور اسرائیل نیست. یاسر عرفات رئیس خودگردان فلسطین در سال ٢٠٠۴ توسط دستگاه جاسوسی اسرائیل و با مواد زهرآلود شیمیایی کشته شد و محمود عباس جانشین او شد.

مردم فلسطین تنها از طرف اسرائیل ها نبود که قتل و عام می شدند بلکه توسط برخی دولت های عربی هم آنها همیشه زیر فشار و تحقیر می شدند. در سال ١٩٧٠ که پایگاه سیاسی و نظامی جنبش چریکی فتح به رهبری یاسر عرفات در اردن مستقر بود جنگ سختی میان ارتش اردن و چریک های فلسطینی بوقع پیوست و تا ١٩٧١ ارتش اردن ٣۵٠٠ نفر از فلسطین یها را قتل و عام و آنها را از خاک خود بیرون کرد.

اسرائیل در ادامه قتل و عام فلسطین یها سرانجام در سال ٢٠٠٢ زیر شعار و لوای امنیتی دیوار حائل را در کرانه باختری رود اردن بنا ساخت. گرچه این دیوار نام امنیتی روی آن گذاشته شد اما ٩۵٪ این دیوار از خاک فلسطین میگذرد و منظور اصلی از کشیدن این دیوار ضمیمه کردن هر چه بیشتر خاک فلسطین توسط دولت فاشیست- دینی اسرائیل بود.

همچنین ربوده شدن ٣ نو جوان اسرائیلی و موشک پرانی حماس در سال ٢٠١۴ ، بهانه بزرگی برای یورش کردن به نوار غزه به دست دولت اسرائیل داد، که در نتیجه ارتش اسرائیل از زمین و هوا مناطق مسکونی غزه را زیر آتش شدید توپخانه و هواپیما گرفتند و از طریق زمین هم به لشکرکشی پرداخت که کلا چندین هفته بطول انجامید. در نتیجه چند محله مسکونی بکلی ویران، و هزاران زن و کودک و مرد بی گناه قربانی و هزاران نفر هم توسط ارتش اسرائیل دستگیر و زندانی و شکنجه شدند.

دولت نتنیاهو با بهره برداری از موقعیت نامناسب و تهدیدآمیز جدید، خواهد کوشید که جامعه اسرائیل را بیشتر میلیتاریزه کند و همچنین با ناتو همکاری نزدیکتری بهم بزند تا آنجا که به عضویت ناتو درآید. وتوی آمریکا بر قطعنامه اخیر شورای امنیت در محکومیت ادامه شهرکسازی دولت اسرائیل، در این موقعیت پیامی بیشتر از یک چراغ سبز در مورد شهرکسازی برای اسرائیل در بر داشت: اینکه دفاع از اسرائیل در برابر هر تهدید و محدودیتی، جزء پایدار استراتژی آمریکا در خاورمیانه است و طبیعتا آمریکا در چنین موقعیت حساسی پشت اسرائیل را خالی نمیکند.

اکنون مردم فلسطین دردرجه اول قربانی دست دخالت گریهای دولت ها ی مرتجع اسلامی منطقه از جمله ایران و دولت های مرتجع عربی و در درجه دوم قربانی دست احزاب و گروهای فالانژ اسلامی و ناسیونالیزم  و در نهایت قربانی دست دولت های توسعه طلب ، مذهبی و متعصب و لابی گری اسرائیل و آمریکا می باشد.

تنها راه نجات مردم فلسطین دردرجه اول در گرو خلاصی از این احزاب اسلامی و قومی و ناسیونالیستی و تشکیل حزبی سکولار، غیره دینی ، قومی و انقلابی است، که بتواند تمام مردم فلسطین را زیر یک چتر و آرمان گرد آورد و تعصبات مذهبی، دینی و قومی را از میان بردارد و بر علیه ترور و تیروریزم مبارزه کند و با گرو و سازمان های آزادیخواه و انسان دوست اسرائیلی و جهان پیوند دوستی ببندد و از اینطریق خواستاراحقاق حقوق فلسطین یها و تشکیل دولت مستقل فلسطین در جوار دولت اسرائیل شود. ۶٨ سال جنگ و خۆنریزی، قتل و عام و آوارگی، موشک پرانی و تیرور، لشکرکشی و بمباران باید درسی باشد برای مردم فلسطین که راه حل نهایی برای رسیدن به آزادی واقعی و یک زندگی انسانی، زدودن این احزاب معامله گر، اسلامی و قومی است که زندگی روزمره آنها را به جهمنی باور نکردنی تبدیل کرده اند.

همچنین قتل و عام وحشیانه و سیستماتیک مردم رنجدیده و زحمتکش فلسطین و طرح شهرک سازی و کوچ دادن یهودیان کشورهای مختلف به سرزمین و شهرک های ساخته شده در اراضی فلسطین توسط دولت های متوالی اسرائیل تحت هر نام و نشانی نه تنها محکوم است بلکه ماهیت جنایتکارانه و توسعه طلبانه دولت اسرائیل را هر چه بیشتر به نمایش می گذارد و دولت جنایتکار اسرائیل باید به آن خاتمه دهد.

عزت دارابی

۲۰۱۶-۰۶-۲۲