از اوکلاهوما تا اورلاندو

٢١ سال پیش در ١٩ آوریل ١٩٩۵ وقتی کامیون مملو از مواد منفجره ای در جلوی ساختمان دولت فدرال آمریکا در اوکلاهوما ١۶٨ نفر را کشت و نزدیک به ٧٠٠ نفر را زخمی کرد، رسانه های جمعی در آمریکا بلافاصله آنرا به اسلامیون و حتی بشکلی نژادپرستانه ای به “اعراب خاورمیانه” ربط دادند، فضای متشنجی ایجاد کردند که طی آن به تعدادی از ساکنین منتسب به خاورمیانه حمله شد. جالب اینکه روز ١٩ آوریل از طرف بمب گذاران عامدانه انتخاب شده بود. دو سال پیش از آن در روز ١٩ آوریل ٩٣ دولت آمریکا به یک مرکز سکت مذهبی مسیحی حمله کرده و در نتیجه آن ساختمان “مرکز کارمل مانت” به آتش کشیده بود.با وجود اینکه رسانه ها بلافاصله متوجه ارتباط بین سالگرد حمله به مرکز سکت و انفجار آن روز شده بودند، آنها بدون هیچ شواهد، دلایل و مدارکی تصمیم گرفتند “عربها” را نشانه بگیرند و موفق هم شدند. تیموتی مک وی که کامیون را در مقابل ساختمان فدرال قرار داده بود و آنرا منفجر کرد، سفید پوست مذهبی فرقه گرائی بود که چندی پیش از آن سرباز ارتش آمریکا در حمله به عراق بود. او ساعاتی پس از انفجار، بدلیل تخلف رانندگی، دستگیر و بفاصله کوتاهی ربط او به انفجار اوکلاهوما کشف شد و بازار عرب ستیزی رسانه ها را تحته کرد.

غرض از یادآوری بالا اینست که رسانه های جمعی آمریکا حتی پیش از اعلان رسمی جنگ دو قطب تروریستی اسلامی و میلیتاریسم آمریکا در فردای کشتار یازدهم سپتامبر ٢٠٠١ از اینکه بلافاصله هر گونه ترقه ای که در آمریکا در برود را به “اعراب خاورمیانه” و به گروههای اسلامی ربط بدهند هیچ مکثی نمیکردند. اما چطور شده است که ٢١ سال بعد، پس از دو دهه عملیات تروریسم اسلامی در همه دنیا و خصوصا در غرب و در آمریکا، رسانه های عمومی آمریکا تا این حد در آوانس دادن به حمله تروریستی متین به دیسکوتک همجنس گرایان در اورلاندو بذل و بخشش نشان دادند؟ نه تنها آنرا اسلامی نخواندند که آنرا به “جنون”، “کنترل اسلحه” و هر داستان با و بی ربط دیگری گره زدند الا به اسلامیون! سابقه بازجوئی های گذشته از متین به دلیل ارتباط گرفتنش با اسلامیون، تلفن او به شماره اورژانس و اعلام وابستگی اش به داعش از همان دیکسوتک هم باعث نشد که رسانه های عمومی “شکی” در عدم ماهیت اسلامی این عملیات وحشیانه تروریستی بکنند. حتی اعلام رسمی داعش در قبول مسولیت این کشتار باعث نشد که این حمله به اسلامیون ربط داده شود. برای باز کردن رمز و راز برخورد رسانه های غربی به عملیات تروریستی اسلامی در اورلاندو باید به گوشه دیگری از سیاست در آمریکا چشم دوخت: مسابقه انتخاباتی ریاست جمهوری! قبل از آن، گیریم متین جنون داشت و اگر او مسلسل نمیداشت کمتر میکشت. اما سوال اینست که چرا او در همان حالت جنون هم میدانست که جنایت ناشی از تنفر علیه همجنس گرایان با خط اسلامی داعش و با آموزشهای اسلام همخوانی دارد؟ اگر این جنایت با خط داعش و اسلامیون همخوانی نداشت و صرفا جنون آمیز بود، چرا داعش هیچ مکثی در قبول مسولیت آن نکرد؟ چرا رسانه های غربی ارتباط ضدیت خشونت آمیز با همجنسگرایان و اسلام را کشف نکردند؟

هیئت حاکمه آمریکا، از دمکرات و سوسیال دمکرات تا محافظه کارانش، پایش را در یک کفش کرده است تا کاندید مطلوبش، خانم هیلاری کلینتون را رئیس جمهور کند. همه میدانند که یکی از دلایل محبوبیت ترامپِ پوپولیست راست گرای افراطی، حملات نژادپرسانه او به مردم منتسب به “مسلمان” است. همه میدانند که اگر انفجار دیسکوتک اورلاندو رسما از طرف اسلامیون برسمیت شناخته شود ــ و مادام که یک جریان چپگرای مارکسیستی وجود نداشته باشد تا بجای “مسلمانان”، هم اسلامیون و هم ترامپ را نقد کند ــ این ترامپ است که بین دو کاندید مطرح دست بالا را در انتخابات ریاست جمهوری خواهد داشت.

ماشین تبلیغاتی هیئت حاکمه آمریکا در جاخالی دادن به اسلامیون از کاخ سفید کوک شد و بلافاصله توسط رسانه ها بازتاب یافت. هیچ جناحی از حاکمیت با داستان سرهم بندی شده کاخ سفید مبنی بر “دیوانه بودن” و “مشکل کنترل اسلحه” کشتی نگرفت چون کل این ماشین طبقاتی تصمیمش را گرفته است که کلینتون را به کاخ سفید بفرستد. در این مسیر هئیت حاکمه آمریکا باج گردن کلفتی به اسلامیون داد. هیئت حاکمه آمریکا و اعوان و انصارش بار دیگر نشان دادند چه ظرفیتی در حمایت از اسلامیون دارند. جالب اینکه در این کمپین خاص بنفع اسلامیون ما کل دم و دستگاه حاکمیت و حواشی اش را متحد میبینیم. از چامسکی ها تا چپهای پرو اسلامی، از سوسیال دمکراتها تا لیبرالها و محافظه کاران در آمریکا و هر کشور دیگر غربی همه با هم همصدا در این سیرک شنیع شرکت کرده و اسلامیون را از زیر تیغ انتقاد و ابراز انزجار نجات دادند.

اما برای اکثریت مردم در کشورهای اسلام زده در خاورمیانه، خاور دور و آفریقای شمالی، برای هر عقل سلیمی در آمریکا و در هر گوشه دیگر دنیا، ضدیت اسلامیون با همجنس گرایان تجربه ای روزمره است. خشونت وحشیانه اسلامیون تجربه هر کسی است که از کنار آنها رد شده باشد یا زحمت خواندن اخبار را به خود داده باشد.

اتحاد نامبارک طبقه حاکم در آمریکا و حواشی آن در حمایت از اسلامیون بار دیگر نشان میدهد که جارو کردن اسلام سیاسی فقط به فقط توسط چپ مارکسیست کارگری ممکن است و بس.