هویتهای موجود !

در ۱۷٫۰۵٫۲۰۱۶ در فیس بوک نوشتم :
بعد از ملاقات فائزه هاشمی با بهائیان و دود دم در فضای مجازی ، و مطلبی از من که پیشنهاد ملاقات با خانواده اعدامی ها و مادران خاوران را دادم….یک فلانی پیام داده بود که حالا بیا مناظره راجع به بدی و خوبی مذهب و ناسیونالیسم داشته باشیم . بهائیسم ، اسلامیسم ، خمینی ایسم ، احمدی نژادیسم ، آذریسم ، ترکیسم ، خامنه ای ایسم ، هاشمی ایسم ، آریاییسم ، کوروشیسم ، عربیسم ، لریسم ، تهرانیسم ، بنگالیسم ، هندیسم ، احمق ایسم ، گوگولیسم….افسانه های دروغین و یا دروغهای افسانه ای….چه تفاوت دارد ؟ البته من مخلص همه انسانها و جانوران زمین هستم به خصوص گورخر، ولی گُلاب به روتون ، خودم با اسم مذهب و ناسیونالیسم فقط اسهال میگیرم . وقت مناظره ندارم .

روز بعدش حضرت فلانی برایم پیام داد : مذهب و ناسیونالیسم ۲ اهرم مهم هستند که خیلی ها به آنها تکیه کرده اند و زندگی راحتری دارند ، الان مشکل تو با راحتی آدمها چیست ؟

جواب : به جان مامانم اینا….با راحتی آدمها مشکلی ندارم . میدانم که خیلی ها از همین هویتهای موجود انگیزه میگیرند و راحتند . اگر من سر جالیز هویت انسانی ” عرعر” میکنم دلیل و تجربه مکفی دارم که آن هویت های راحت شماها چه بلایی سرم آوردند . با همین هویت ها در پائین سرت را گرم کرده اند تا حاکمان در بالا هر غلطی خواستند بکنند ! فقط اگر اجازه بدید و با اجازه بزرگترا من هم مثل بقیه کاری بکنم که راحتم . در همین رابطه من شعری خیلی نو سرودم که خیلی با احترام ، بنده میفرمایم :

////////////////////////////////////////////////////////////

ای نامه که میروی به سویش….
از جانب من ببوس رویش…
زیاده عرضی نیست….
جز اینکه ، کوروش خر است گاو من است….
محمد هم انتر است….
استالین هم ابتر است….

////////////////////////////////////////////////////////////
پایان سروده

نتیجه گیری در روز بعد : تاریخ سیاسی ایران حداقل از زمان مشروطه سرشار از سیگنالهای منتاقض است اما در شرایط امروز این تناقضات بیشتر در طیف روشنفکر یا فعال سیاسی خیلی پررنگ دیده و حس میشود . راست و چپ و میانه هم ندارد . همه در حرف و تئوری مدافع خلق و کارگر و مصدق و امیرکبیر و ستار خان و….هستند و مخالف سرسخت حاکمان !!! ولی تبلور مادی و سیاسی عملکرد روزانه سیاسی شان تمام خوشایند حاکمان است . این تناقض ساده را غالبا روشنفکران موجود خودشان هم متوجه نمیشوند . همه درحال فعالیتی هنری و فرهنگی و کلا مبارزه ای سخت هستند ولی فقط در ذهن خودشان !!! مثل اسب عصاری که با چشمانی بسته در دایره محدودی سالها حرکت میکند اما در ذهنش و خیالش قبول ندارد که داستان واقعی خارج از ذهنش چیست ؟

اسماعیل هوشیار
۱۹٫۰۵٫۲۰۱۶